فیلم| رجزخوانی‌ پاکبان مشهدی برای طالبان
راویان فیلم| رجزخوانی‌ پاکبان مشهدی برای طالبان
هم ما پاکبانان با هم جارو خاک‌اندازمان شما رِ جَم مُکُنِم... نِگا کن پس حد خودتان رِ بِدِنِن. با ایران و ایرانی دَرنَیُفتِن!
پشت صحنه چراغانی حرم امام رضا(ع)
حرم شناسی پشت صحنه چراغانی حرم امام رضا(ع)
طراحی چراغانی و کتیبه‌های حرم امام‌رضا (ع) از یک دهه پیش به جوان‌های دهه شصتی سپرده شد و حالا سال‌هاست که صفرتاصد جلوه‌آرایی‌ها در داخل حرم‌مطهر طراحی و ساخته می‌شود.
عمو زینل، گوگل کشتی مشهد است!
ورزشکاران عمو زینل، گوگل کشتی مشهد است!
کاظم زینل‌نیا معروف به به عمو زینل تاریخ زنده کشتی است و می‌تواند تمام نام‌آوران کشتی کشور را با کارنامه‌ ورزشی‌شان خیلی سریع‌تر از گوگل معرفی کند.
کوچه کانادا در مشهد
کوچه ها کوچه کانادا در مشهد
کوهسنگی‌۸ را خیلی از قدیمی‌ها با نام «کوچه کانادا» می‌شناسند؛ نوشابه خاطره‌انگیز زرد‌رنگی که کارخانه آن جزو اولین کارخانه‌های نوشابه در مشهد محسوب می‌شود.
معلمی در مناطق محروم را دوست دارم
معلمی در مناطق محروم را دوست دارم
سی سال خدمت طاهره کلاته‌عربی تمام شده است، ولی، چون عاشق کارش هست، امسال هم استمرار گرفته و همچنان در مناطق محروم کار می‌کند.
زندگی ۲۵ متر زیر زمین!
زندگی ۲۵ متر زیر زمین!
همیشه یک روز قبل لوحی برای راهبران مترو تنظیم می‌شود و آنجا هر راهبر بر اساس شماره قطاری که برایش تعیین شده، سوار می‌شود و مسافرگیری می‌کند.
حکایت رنگ و رنج رنگرزان
حکایت رنگ و رنج رنگرزان
رنگرزی امروز بیشتر شبیه نمایش است. مثل گذشته سخت نیست. در گذشته باید دست‌هایمان را داخل آب داغ و جوش پاتیل می‌کردیم تا نخ‌ها را بالا بکشیم.
داستان پزشکی که ۲۲ سال نمک‌گیر اهالی قرقی شد!
داستان پزشکی که ۲۲ سال نمک‌گیر اهالی قرقی شد!
دکتر محمد‌جواد جغتائی می‌گوید: پدرم نذر کرد ۶ ماه در مناطق محروم طبابت کنم اما من نمک‌گیر اهالی قرقی شدم و این نذر به میل خودم تا ۲۲ سال ادامه یافت.
مردم مشهد پوشیدن لباس بازاری را بد می‌دانستند!
مردم مشهد پوشیدن لباس بازاری را بد می‌دانستند!
قدیم کار خیاطی در مشهد سکه بود. آن زمان مردم پوشیدن لباس بازاری را بد می‌دانستند و لباس‌های موردنیازشان را به خیاط سفارش می‌دادند.
صادق و کاظم؛ بستنی را به بالاخیابان آوردند
صادق و کاظم؛ بستنی را به بالاخیابان آوردند
کاظم‌بستنی رفیق شش‌دانگ صادق‌بستنی بود و نخستین مغازه بستنی‌فروشی بالاخیابان را با کمک هم راه انداختند. آن زمان از بستنی‌های متنوع و مغازه‌های زیاد خبری نبود.
حاجی دارچینی؛ قدیمی‌ترین آبنبات‌پز سمزقند
حاجی دارچینی؛ قدیمی‌ترین آبنبات‌پز سمزقند
تابستان‌ها از حرارت زیاد کارگاه نفس بالا نمی‌آ‌مد، اما مجبور بودیم بمانیم و کار کنیم، بلکه چیزی یاد بگیریم و برای خودمان استادکار شویم.
پرستاری در مهر
پرستاری در مهر
گاهی همه زندگی بیماری که مرخص می‌شد، درخت خرمای داخل حیاطش بود و می‌دیدیم دوسه‌روز بعد‌از ترخیص برای تشکر با خوشه بزرگ خرما به بیمارستان آمده است.
ارغوان‌بافی؛ هنر معروف مشهدی‌ها
ارغوان‌بافی؛ هنر معروف مشهدی‌ها
علی ملایی را این روز‌ها می‌توان در حال سبدبافی در کوچه داروغه دید. امروز مردم بیشتر راغب‌اند سبد‌هایی که با چوب ارغوان بافته شده است، بخرند. این سبد‌ها برای گذاشتن میوه، نان، سبزی، لباس و... کاربرد دارد.
معلم مشهدی با قطع‌نخاع هم پای درس ایستاده است
معلم مشهدی با قطع‌نخاع هم پای درس ایستاده است
هادی بخشی آن‌قدر شیفته فضای مدرسه بوده است که گرچه سنگ‌های زیادی سر راهش گذاشته شد، به فضای آموزش برگشت.
نیسان آبی نه قلدر است، نه مغرور!
نیسان آبی نه قلدر است، نه مغرور!
غلامرضا دودراه معتقد است گذاشتن لاستیک خاور زیر  بدنه نخراشیده نیسان آبی، باعث شده  این خودرو شبیه تانک شود و مردم از آن بترسند.
چراغ روشن نماد کبابی کربلا است
چراغ روشن نماد کبابی کربلا است
کبابی کربلا فقط روزی ۱۵۰ تا ۲۰۰ سیخ کباب، سیخ می‌کشد؛ از زمانی که شروع می‌کند به فروش کباب، لامپ دم در مغازه را روشن می‌کند، هر وقت کباب تمام شد، لامپ خاموش می‌شود.
ساطوری کردن گوشت در مغازه «خانوم قصاب»
ساطوری کردن گوشت در مغازه «خانوم قصاب»
حمیده ناصری خانوم قصاب محله فرامرز عباسی می‌گوید: شاید خیلی از بانوان این نوع شغل را نپسندند، ولی اگر مثل من به این حرفه علاقه داشته باشند، با کسب مهارت می‌توانند قصاب زبردستی شوند.
مامای ۳۵۰ نوزاد و مادر دو کودک
مامای ۳۵۰ نوزاد و مادر دو کودک
غزاله رضازاده، مامای جوان و برگزیده بیمارستان مهر مشهد است. او می‌گوید: مدت زایمان برای نوزاد اول، چهارده و برای زایمان‌های بعدی ۱۰ ساعت است.
کار در مجتمع بازیافت دست‌کمی از معدن ندارد
کار در مجتمع بازیافت دست‌کمی از معدن ندارد
به دندان‌های آن‌هایی که اینجا کار می‌کنند، دقت کنید! بسیاری از دندان‌های کارگران اینجا به‌دلیل گاز متصاعد از زباله‌ها خراب شده است.
یک قرن تجربه مامای محله فردوسی
یک قرن تجربه مامای محله فردوسی
دُرجان حسین‌زایی که خود ۱۰‌بچه و حدود ۲۰۰‌نوه، نتیجه، ندیده و کلوخ‌انداز دارد، بیش از نیمی از اهالی محله فردوسی را به دنیا آورده است.
سیستم‌های حفاظتی چه سالی وارد مشهد شد؟
سیستم‌های حفاظتی چه سالی وارد مشهد شد؟
در مشهد دهه 70 چهار‌پنج‌نفر بیشتر به کار درزمینه سیستم‌های حفاظتی مشغول نبودند؛ ازجمله دزدگیر شریفان، دزدگیر نت و‌... اسمی که من برای مغازه‌ام انتخاب کردم، «دزدگیر تسلا» بود.
جگرکی‌های مشهد حرف اول را در کشور می‌زد
جگرکی‌های مشهد حرف اول را در کشور می‌زد
در دهه ۴۰ بیشتر جگرکی‌ها در بازارچه حاج‌آقاجان جمع بودند. جگرکی بهترین شغل بود و خوراکی بود که شیشلیک هم به پای آن نمی‌رسید.
پنبه‌زنی خاطرات لحاف‌دوز محله حجاب از کمان‌های رو به خاموشی
پنبه‌زنی خاطرات لحاف‌دوز محله حجاب از کمان‌های رو به خاموشی
حسین اخباری می‌گوید: روزی در حیاط مشغول پنبه‌زدن بودم که خانم صاحب‌خانه آمد و دخترهایش را از لای کمان پنبه‌زنی رد کرد.پس از یک ماه همان خانم با جعبه شیرینی آمد مغازه و گفت «خدا خیرتان بدهد، بخت دخترهایم باز شد.»
سیب‌های سرخ و گلابی‌های آویزان در مغازه میوه‌فروش قدیمی مشهد
سیب‌های سرخ و گلابی‌های آویزان در مغازه میوه‌فروش قدیمی مشهد
حسین‌آقای میوه‌فروش ۴۳ نوروز پشت پیشخوان، میوه دست مشتری‌هایش داده است؛ بدون اینکه یک بهار مرخصی رفته باشد یا دست زن و بچه‌اش را گرفته باشد و رفته باشد به طرفی پی تفریح.
کاسبی حمام‌دارها دم عید سکه بود
کاسبی حمام‌دارها دم عید سکه بود
پس از کیسه‌کشی، آب‌های جوش بر سر و بدن فرد ریخته می‌شد تا بدنش برق بیفتد و دست‌کم در پانزده روز عید تمیز باقی بماند.
شیرینی‌فروشی شغل خانوادگی قدیمی‌ترین قناد زنده مشهد
شیرینی‌فروشی شغل خانوادگی قدیمی‌ترین قناد زنده مشهد
در گذشته که خبری از جعبه برای شیرینی نبود، شکرریزان قدیم شیرینی را در طبق‌ها با مهارت روی هم می‌چیدند.
کوک‌های شادی لحاف‌دوز قدیمی مشهد در حوالی نوروز
کوک‌های شادی لحاف‌دوز قدیمی مشهد در حوالی نوروز
زن‌ها معمولا برای خانه‌تکانی از لحاف و تشک‌های کهنه شروع می‌کردند و تا رختخواب نونوار نمی‌شد، سراغ کار‌های دیگر نمی‌رفتند.
‌بازار پرتقاضای مانتو، رؤیای محسن را به چرخ‌خیاطی دوخت
‌بازار پرتقاضای مانتو، رؤیای محسن را به چرخ‌خیاطی دوخت
خیلی دوست داشتم دکتر شوم. درس‌هایم خوب بود و کنکور هم رتبه کمتر از ۶ هزار آوردم، اما نشد که بشود. تازه انقلاب شده بود و بازار روپوش اسلامی رونق داشت.
خاطره گل‌فروش خیابان شهید مفتح از داماد فراری
خاطره گل‌فروش خیابان شهید مفتح از داماد فراری
یک شب که اتفاقا برای هزینه عمل دخترم به پول احتیاج داشتم، گوشی‌ام زنگ خورد. مخاطب این‌طور خودش را معرفی کرد «من همان نامردی هستم که شب دامادی فرار کردم.L
تلخ و شیرین کار در کارگاه آبنبات مشهدی
تلخ و شیرین کار در کارگاه آبنبات مشهدی
قدیم پایین‌خیابان آب‌نبات‌پز‌های زیادی داشت که در سفرنامه خانیکوف هم به آن اشاره شده‌است. شاهد این حرف هم می‌تواند حسینیه تاریخی قناد‌ها در پایین‌خیابان باشد.
اهمیت ساعت‌سازی در دهه ۳۰
اهمیت ساعت‌سازی در دهه ۳۰
مغازه ساعت‌سازی مجید بهروزی‌نژاد در خیابان امام‌رضا(ع) قرار دارد. از آن مغازه‌هایی است که خیلی از عابران بدون اینکه توجه‌شان به آن جلب شود، از مقابلش عبور می‌کنند. تابلو سر‌در ورودی و ویترین مغازه، قدیمی‌ است و نشان می‌دهد که مطابق مد روز پیش نرفته است. بهروزی‌نژاد و پدرش جزو قدیمی‌‌های صنف خودشان هستند.
شغل شکننده‌ شیشه‌بری
شغل شکننده‌ شیشه‌بری
اوایل انقلاب از‌طریق اتحادیه و تعاونی شیشه را می‌خریدیم. مصالح ساختمانی به‌سختی پیدا می‌شد. وقتی می‌خواستی حواله شیشه بگیری، بازرس می‌آمد و از خانه بازدید می‌کرد؛ اگر 10متر شیشه نیاز داشتی، برای هفت‌‌متر حواله می‌داد و بقیه آن را باید آزاد می‌خریدیم.
دیوار خاطره‌ صابون‌پز محله چهنو پر از آگهی ترحیم است
دیوار خاطره‌ صابون‌پز محله چهنو پر از آگهی ترحیم است
حاج‌علی‌اکبر برپا می‌گوید: مرگ بغل گوشمان است، منتها ما آن را نمی‌بینیم. البته این دیوار برای من مرگ را تداعی نمی‌کند؛ هم خاطرات این آدم‌ها را برایم زنده می‌کند، هم درس عبرت است برایم و اینکه بدانم یک روز عکس من هم کنار همین عکس‌ها می‌آید.او تک‌تک این آدم‌ها را می‌شناسد. بعضی‌ها دوست و فامیل مشتری و آشنای نزدیک هستند. با بعضی‌ هم یکی‌دوکلام بیشتر هم‌کلام نشده است؛
اولین پرستار ‌مرد ایران
اولین پرستار ‌مرد ایران
مردی که در سال52 برای نخستین‌بار در تاریخ کشور، در شیراز لقب پرستار نمونه سال کشور و دانشجوی ممتاز دانشگاه را به خود اختصاص می‌دهد و دومرتبه تجربه ریاست دانشکده پرستاری و مامایی مشهد از سال60 تا 72 را در کارنامه حرفه‌ای پرستاری‌اش دارد. تحصیل از مقطع ارشد تا مقطع نیمه‌تمام دکترا در آمریکا، تدریس در دو دانشگاه کالیفرنیا و استخدام در بیمارستان «کامیونیتی هاسپیتال» شهر لانگ‌بیچ در سال54 تا 58 و قرارگرفتن در رده 5درصدی برتر جامعه پرستاران آمریکا، از نقاط عطف سرگذشت حرفه‌ای اوست.
داستان شکل‌گیری سوهان در مشهد
داستان شکل‌گیری سوهان در مشهد
سوهان جزو خوردنی‌هایی است که باید تازه‌خوری شود. اشتیاق مردم و زائران به خرید سوهان بیشتر می‌شد، تا آنجا که در کنار زرشک و زعفران و نخود و کشمش، سوهان هم جایش را به‌عنوان سوغات مشهد باز کرد. درخواست‌ها زیاد شده بود. کلید سروسامان‌دادن به این نیاز و انتظار ایجادشده در دست حاجی‌‌محمدی بود؛ مردی که سال‌ها از کاسبان خوش‌نام بازاررضا(ع) بود. او در پس رفت‌وآمدهای مداوم به شهر قم و دوستی با سوهان‌پزهای مجرب قمی، سرانجام مجاب شد اولین کارگاه سوهان‌پزی را در مشهد راه بیندازد.
زندگی با طعم و بوی هل و دارچین
زندگی با طعم و بوی هل و دارچین
محبوبه اکبری ته و توی همه گیاه‌ها را درآورده و از هر چیزی عرق گیاهی گرفته است. حالا ۶۰، ۷۰مدل عرق گیاهی دارد و چند دستگاه عرق‌گیری که شب و روز کار می‌کنند و لحظه‌ای خاموش نمی‌مانند. هفت‌سال پیش همسرش دچار معده‌دردی عجیب می‌شود. به پزشک‌های مختلف مراجعه می‌کنند و دارو و درمان‌های متفاوت را امتحان می‌کنند اما هیچ‌کدام افاقه نمی‌کند. محبوبه خودش دست به کار می‌شود، یک دستگاه عرق‌گیر کوچک می‌خرد، با پرس‌وجو و مطالعه چند گیاه دارویی برای درد معده هم می‌خرد و عرق‌گیری می‌کند. در این میان از دوست عطارش هم کمک می‌گیرد. بهبودی همسرش باعث می‌شود که انگیزه بیشتری برای ادامه این مسیر پیدا کند.
مشق خیاطی در خیابان کج
مشق خیاطی در خیابان کج
سید علی عسکری پیرمردی که شش دهه از عمر هشتادودو ساله‌‌اش با دوخت‌ودوز عجین بوده و اگر چشمانش یاری کند، هنوز قصد بازنشستگی ندارد.سید مثل خیلی آدم‌های هم‌نسلش از درس و مدرسه دلزده بود و خاطره خوشی از معلم، ناظم و ترکه‌های انار ‌نداشت. این می‌شود که سوم دبستان کتاب و دفتر را می‌بوسد. شاگرد این حجره و آن حجره می‌شود تا اینکه بالأخره در ده، یازده‌سالگی‌ در ‌مغازه پیراهن‌دوزی «حسین ماه» در خیابان خسروی کنار مسجد بناها پاگیر می‌شود. می‌گوید: نوجوان بودم که مرحوم پدرم من را مغازه اوستا خیاط ماهری در خیابان کج گذاشت. آن‌زمان به خیابان خسروی خیابان کج می‌گفتند.
خیابان امامت ۲۸؛ بورس تعمیر لباس
خیابان امامت ۲۸؛ بورس تعمیر لباس
علی زارعی می‌گوید: اوایل که لباس مجلسی زنانه می‌دوختم روی دیوار برای خودم تبلیغات می‌کردم. بعد که کارم را به تعمیرات اختصاص دادم خجالت می‌کشیدم تبلیغات بنویسم. به خواهرم که با او کار می‌کردم می‌گفتم زشت است بنویسم تعمیرات. مشتری‌های تعمیرات خیلی زیاد بود، طوری که در بعضی ایام مثل شب‌های عید، پشت در مغازه صف می‌کشیدند. آن‌زمان بیشتر لباس‌های نو را می‌آوردند و برایشان اندازه می‌کردم.
قصه‌گویی مادر کار خودش را کرد
قصه‌گویی مادر کار خودش را کرد
آدم‌های زیادی در طول زندگی ما حضور دارند، برخی از آن‌ها آن‌قدر نقششان پررنگ است که مسیر زندگی‌مان را تغییر می‌دهند. این افراد تأثیرگذار می‌توانند عضوی از خانواده باشند یا یک دوست و آشنا، مهم آن است که تصویر جدیدی از زندگی در مقابل ما قرار می‌دهند؛ تصویری که ما به سمتش می‌رویم. مریم جمیلی متولد ۱۳۴۶ که بیش از ۲۶سال از عمرش را در کتابخانه‌های مختلف تهران و مشهد مشغول به کار بوده است، مادرش را تأثیرگذارترین فرد زندگی‌اش می‌داند و می‌گوید: اگر در این نقطه از زندگی ایستاده‌ام مرهون زحمات مادرم هستم.
گلدوزی هنوز روی بورس است
گلدوزی هنوز روی بورس است
کارگاهی در حاشیه بولوار امت و محله سجادیه است که نه زرق و برقی دارد و نه تابلو بزرگی، با این‌حال اینجا سه نفر مشغول کار هستند و نان خانه‌شان را می‌برند. این گلدوزی کامپیوتری یکی از کارگاه‌های باقی‌مانده در راسته بولوار امت است که هنوز پابرجاست. در سال‌های نه‌چندان دور اینجا بورس گلدوزی کامپیوتری بود اما حالا آن کارگاه‌ها جای خود را به فروشگاه‌های پررنگ و لعاب کلاه‌فروشی داده‌اند. هادی ذاکرنژاد، اوستاکار و گلدوز جوانی است اما 20سال در این حرفه سابقه دارد و چراغ کارگاهش را روشن نگه داشته است.
زندگی کاغذی یک صحاف
زندگی کاغذی یک صحاف
علی آقا هنوز از لوازم پدرش استفاده می‌کند. آن‌طور که می‌گوید فقط چسب‌ها صنعتی شده و به جای مالیدن آن با انگشت به لبه‌های کتاب از قلم‌مو استفاده می‌کند، وگرنه هنوز به شیوه پدرش کار می‌کند؛ «صحافی به روش من و پدرم دیگر دوره‌اش تمام شده است. حالا به‌حساب دستگاه جای کار با دست را گرفته است. کتاب را می‌گذارند توی دستگاه و صحافی‌شده‌اش را تحویل می‌گیرند.»
 زنان آتش‌نشان؛ ناجیانِ زن
زنان آتش‌نشان؛ ناجیانِ زن
یکی از این بانوان مشهدی فاطمه پیلتن است که نشان داده حس مادرانگی و شغل پرخطر آتش‌نشانی را می‌توان با هم جمع بست و به دل سختی‌ها زد. این بانوی ساکن محله سرافرازان دو فرزند دارد و از 10سال پیش به عنوان یک فعال اجتماعی در کنار شهروندان منطقه9 حضور دارد. او از سال91 در آزمون‌های عملی و تئوری آتش‌نشانی شرکت می‌کند و سابقه یک دهه فعالیت به عنوان آتش‌نشان را دارد. شعرگفتن، نویسندگی، ورزش فوتسال و البته هیجان و ماجراجویی از دیگر علایق فاطمه است، بانویی که با آتش زندگی می‌کند.
بانوان آتش‌نشان، دور از عملیات!
بانوان آتش‌نشان، دور از عملیات!
مژگان دانشمند توضیح می‌دهد: در یک‌سال گذشته به‌واسطه کاهش حضور بانوان در عملیات‌ها در طرح «شهر ایمن» که توسط سازمان آتش‌نشانی انجام می‌شد، حاضر شدم تا به‌عنوان مربی این دوره‌ها شهروندان را درباره مسائل ایمنی آگاه کنم. در این مدت در بیش از 150مجتمع مسکونی حاضر شدیم تا آموزش‌های ایمنی را به شهروندان ارائه کنیم.
قدیمی‌ترین بانوی غسال مشهد که هنوز مشغول به کار است
قدیمی‌ترین بانوی غسال مشهد که هنوز مشغول به کار است
عذرا دولتی می‌گوید: شاید تعریف مرگ برای هر کسی متفاوت باشد و برای خودش یک زمان مشخص و یک نقطه پایان قرار داده باشد اما خانم دولتی آن را به اندازه یک پلک زدن نزدیک می‌بیند. می‌گوید: من مرگ‌های عجیبی در سن و سال‌های مختلف دیده‌ام که شاید فرد حتی فرصت یک پلک به هم زدن هم نداشته است. اینکه کسی بخوابد و اصلا بلند نشود هم فراوان بوده است. مثلا جوانی را آورده بودند که اصلا علت مرگش معلوم نشد. چند دقیقه سرش راگرفته بود و بعد هم فوت کرده بود. برای همین، مرگ را بسیار نزدیک می‌بینم.
فراغت دانش‌آموزان در تعمیرگاه «مشهدقلی»
فراغت دانش‌آموزان در تعمیرگاه «مشهدقلی»
سجادحسن‌زاده استاد مکانیک می‌گوید: از هفت شاگرد چهار نفرشان فقط در تعطیلات تابستان به تعمیرگاه می‌آیند. یکی از شاگردان هم از چند روز قبل کارش را شروع کرده است. شاگردی هم دارم که امسال سومین تابستان است که اینجا مشغول به کار است. او در کارش پیشرفت خوبی داشته است و تعمیر و باز و بسته کردن موتور خودرو را انجام می‌دهد و به یک استاد نیمه‌ماهر تبدیل شده است.در گذشته شغل مکانیکی به دلیل سروکارداشتن دائمی‌ با روغن و بوی بنزین چندان مورد استقبال دانش‌آموزان نبوده است. اما چندسالی است که این دیدگاه تغییر کرده است.
ماهم کارگریم، مثل شما که دکترید، مهندس یا کارمندید
ماهم کارگریم، مثل شما که دکترید، مهندس یا کارمندید
داستان زندگی پاک دستانی که چرخ شهرمان با زور بازوی آن ها می چرخد
«ضرابی»؛ بازمانده رفوگران مشهد
«ضرابی»؛ بازمانده رفوگران مشهد
رفوگری از همان ابتدا شغل پردرآمدی نبوده است. اگر در شعر و داستان‌های قدیم هم نگاه کنید از مزد کم آن و درآمد پایینش گفته‌اند، وقتی این را به ضرابی می‌گوییم می‌خندد و می‌گوید: تا به خودم آمدم هنر رفوگری را آموخته بودم. در سن 18 سالگی هم ازدواج کردم و دیگر فرصتی برای تغییر شغل نداشتم که بخواهم کار دیگری را پیشه کنم. خدا را هم شکر می‌کنم از همین شغل رفوگری توانستم زندگی‌ام را بگذرانم و 6 فرزندم را سروسامان دهم. این کار در برابر خیاطی رونق چندانی ندارد. در آن زمان اگر خیاط برای دوخت یک دست کت و شلوار 300 ریال می‌گرفت، من برای رفوی یک لباس 10 تا 20 ریال دستمزد می‌گرفتم. هر چند این شغل درآمد چندانی نداشت، اما بی‌رونق نبود.
گردهمایی هنرمندان ده کشور جهان اسلام در قلعه خیابان مشهد
گردهمایی هنرمندان ده کشور جهان اسلام در قلعه خیابان مشهد
جشنواره ماه امت تا هشتم اردیبهشت ادامه دارد. هر شب هنرمندان ایرانی و بین‌المللی جهان اسلام برنامه دارند. علاوه بر این غرفه‌هایی نیز برای غذا و صنایع‌دستی تعریف شده است.
۲۹ سال پیش فلج از میان اطفال رفت!
۲۹ سال پیش فلج از میان اطفال رفت!
۲۶ فروردین، روز ملی ریشه کنی فلج اطفال است و هنوز خیلی‌ها طرح خانه به خانه برای خوراندن قطره فلج اطفال را در خاطر دارند.
روایت هجده بهار و رمضانی که در آینه مطبوعات یکی شد
روایت هجده بهار و رمضانی که در آینه مطبوعات یکی شد
مطبوعات در ایران سال ۱۲۱۵خورشیدی به‌دست میرزاصالح شیرازی با انتشار روزنامه «کاغذ اخبار» پدید آمدند. از این زمان تا امروز هجده بهار ایران با رمضان‌المبارک مصادف بوده است.
جنایت در بیمارستان امام رضا(ع)
جنایت در بیمارستان امام رضا(ع)
غروب 23‌آذر‌1357 خورشیدی، برابر با 13‌محرم 1399هجری‌قمری، مشهد، چیزی شبیه غروب کربلاست. چند‌ساعت پیش، هوای مشهد آفتابی بوده، آفتاب که نه، نیمه‌جان نوری با تابشی بی‌رمق در دهان یخ آسمان، یخ از جیغ گلوله‌های خلاص بر سینه‌ها، سرها، دست‌ها و شعارها. یکی می‌پرسد: «‌پس بچه‌ها! بچه‌ها کجایند؟» بعد فریاد ضجه و شیون ده‌ها مادر با صدای پاهایی که هراسان، پله‌های بسیاری را بی‌نشان بالا و پایین می‌دود، در‌هم می‌آمیزد تا روز سیاه مشهد در پاییز‌1357 رقم بخورد؛ روزی که با « کودک‌کشی» به پایان رسید اما همیاری و اتحاد مردم در دفاع از آرمان‌هایشان آن را در تقویم‌ها «روز همبستگی ملی» ثبت کرد.
سلام؛ رسمِ قاجاری جشن میلاد امام‌هشتم (ع) بود
سلام؛ رسمِ قاجاری جشن میلاد امام‌هشتم (ع) بود
مراسم سلام که یک مجلس رسمی بود، از دوره قاجار در ایوان طلای صحن عتیق یا گنبد‌الله وردی‌خان و با حضور متولی‌باشی، والی خراسان و سایر صاحب‌منصبان آستانه برگزار می‌شد.
تنور داغ نان‌های خانگی در توس
تنور داغ نان‌های خانگی در توس
پخت نان در تنور‌های گِلی از دیرباز سنت زنان ساکن محدوده منفصل توس است؛ نان گرمی که برکت سفره‌شان بوده و علاوه بر تأمین قوتشان، پیشه بعضی دیگرشان نیز هست.
یک شب مجلس عروسی زنانه بود یک شب مردانه
یک شب مجلس عروسی زنانه بود یک شب مردانه
آن‌وقت‌ها این‌طور نبود که یک‌شبه مجلس عروسی تمام شود. دو شب پشت سر هم مراسم جشن عقد ما بود؛ یک شب مجلس شادی مردانه بود و فردایش زنانه.
برکت درختان سیصدساله توت برای اهالی حاجی‌آباد
برکت درختان سیصدساله توت برای اهالی حاجی‌آباد
اواسط اردیبهشت وقتی که زمین جانی دوباره می‌گرفته و پر از عطر گل می‌شده است، اهالی روستا شروع به بستن تور زیر درختان می‌کردند. توت‌خوری رسم دیرینه‌ای بوده است که اهالی اینجا هم‌زمان با رسیدن توت، آن را زنده نگه می‌داشتند.
رسم توت‌چینی در مشهد قدیم به روایت احمد مرویان
رسم توت‌چینی در مشهد قدیم به روایت احمد مرویان
مرحوم پدرم در فصل توت شش‌هفت کارگر می‌گرفت که در کنار آن‌ها همه خانواده هم کمک‌دستش بودیم. از میان ما، چند نفر گوشه‌های چادر را می‌گرفتند و یک نفر بالای درخت شاخه‌ها را می‌تکاند.
شرط عجیب ازدواج؛ ۴ سال کار مجانی!
شرط عجیب ازدواج؛ ۴ سال کار مجانی!
پدر دختر برای اثبات علاقه‌ام شرطی گذاشت. شرطش این بود که چهار سال تمام برای او کار کنم و هیچ توقعی نداشته باشم.
حاج ابراهیم رحمانی آخرین نسل از سحرخوانان است
حاج ابراهیم رحمانی آخرین نسل از سحرخوانان است
ابراهیم رحمانی را شاید بتوان یکی از آخرین بازمانده‌های نسل سحرخوانان دانست که با رواج وسایل ارتباط جمعی فرصتی برای آموختن سحرخوانی به نسل بعد پیدا نکرده است.
حکایت حکاکی شرف‌الشمس در شهر خورشید
حکایت حکاکی شرف‌الشمس در شهر خورشید
انگشترساز‌ها بهترین راویان سنگ‌ها و انگشتر‌ها هستند؛ اینکه هر سنگی از کجا آمده است و چه خواصی دارد. در این میان عقیق زرد یمانی شاید پر‌رمز‌و‌راز‌ترین سنگ دنیای انگشترسازی این خطه باشد.
معاودین آیین عزاداری عرب‌ها را با خود به مشهد آوردند
معاودین آیین عزاداری عرب‌ها را با خود به مشهد آوردند
معاودین جمعیتی ایرانی هستند که در یک برهه تاریخی بنا به شرایط سیاسی و اجتماعیِ روزگار خود، برای دهه‌ها و نسل‌ها ترک وطن گفته، اما دوباره به ایران بازمی‌گردند.
افطاری‌های دهه ۵۰ در میان درختان توت بولوار وکیل‌آباد
افطاری‌های دهه ۵۰ در میان درختان توت بولوار وکیل‌آباد
علی حریری می‌گوید: خیلی از شهروندان مرکز شهر برای افطار و تفریح به بولوار وکیل‌آباد می‌آمدند و وسط بولوار که پر از درخت توت بود، فرش پهن می‌کردند.
روایت مادربزرگ محله سرافرازان از ماه رمضان‌های قدیم
روایت مادربزرگ محله سرافرازان از ماه رمضان‌های قدیم
موقع سحر که می‌شد، جلو خانه‌ها طبل می‌زدند. مردم هم وقتی صدای طبل می‌آمد بیدار می‌شدند و سحری می‌خوردند.
روایتی از یک معره‌گیری در قاسم‌آباد
روایتی از یک معره‌گیری در قاسم‌آباد
برخلاف آن چیزی که همه فکر می‌کنند، نسل پهلوان‌های معرکه‌گیر هنوز منقرض نشده است.
نوروز افغانستان، جشن دهقان و گل سرخ است
نوروز افغانستان، جشن دهقان و گل سرخ است
مردم در روز‌های مانده به نوروز هفت نوع میوه خشک شامل بادام، چهارمغز، پسته، کشمش، سنجد، غولینک یا زردآلوی خشک و انجیر را می‌شویند و در یک ظرف بزرگ در آب گرم خیس می‌کنند.
رسوم نوروزی عرب‌ها؛ قوم نجیب مشهد
رسوم نوروزی عرب‌ها؛ قوم نجیب مشهد
داستان مهاجرت خرمشهری‌ها و آبادانی‌ها به مشهد با یک واقعه دردناک گره خورده است و حالا می‌توان ادامه جنگ را بر درودیوار شهرک عرب‌های مشهد دید.
رسوم نوروزی کُرمانج‌ها؛ قوم دلیر مشهد
رسوم نوروزی کُرمانج‌ها؛ قوم دلیر مشهد
کرمانج‌ها در دوره‌های مختلف تاریخی به‌دست شاهان صفوی و افشاری برای محافظت از مرز‌های شرقی از غرب کشور کوچانده شدند و بخش بزرگی از جمعیت مشهد را تشکیل می‌دهند.
رسوم نوروزی بلوچ‌ها؛ قوم خوش پوش مشهد
رسوم نوروزی بلوچ‌ها؛ قوم خوش پوش مشهد
زابلی‌ها، سیستانی‌ها و بلوچ‌ها در برهه‌های مختلف به‌دلیل خشک‌سالی و برخی نیز اقتصادی به مشهد مهاجرت کردند.
رسوم نوروزی ترک‌ها؛ قوم قدیمی مشهد
رسوم نوروزی ترک‌ها؛ قوم قدیمی مشهد
ترک‌ها از قدیمی‌ترین قوم‌های مهاجر ساکن مشهد هستند که در برهه‌های تاریخی دور و نزدیک و از شهر‌ها و کشور‌های مختلف به مشهد کوچ کرده‌اند و اکنون بیشترین آمیختگی را با فرهنگ این شهر دارند.
مشهد خانه همه اقوام ایرانی است
مشهد خانه همه اقوام ایرانی است
هر قوم و گروهی که به مشهد آمده، گوشه‌ای از فرهنگش را به‌جا گذاشته و قدری هم از انبوه فرهنگ‌های این شهر برداشته است. گاه خرده‌فرهنگ مهاجران در شهر حل شده است و گاه برعکس.
روزی که تلویزیون به خانه‌ ما آمد
روزی که تلویزیون به خانه‌ ما آمد
پنج‌شش‌سال بیشتر نداشتم که یک روز پدرم با یک جعبه چوبی بزرگ به خانه آمد. ما بچه‌ها و مادرم گوشه حیاط هاج‌وواج ایستاده بودیم و چشممان مسخ چیز ناشناخته‌ای بود که بابا با خودش آورده بود.
شب چله مشهدی ها با چهل چراغ و برف شیره
شب چله مشهدی ها با چهل چراغ و برف شیره
اگرچه در گذر زمان کمی از آداب ورسوم آن فراموش شده و یک جاهایی هم تغییر شکل داده است اما با کمی جست وجو می شود بخش هایی از آن را در حافظه تاریخی بزرگ ترها پیدا کرد. در خطوط زیر ضمن گفت وگو با برخی قدیمی های شهر امام رضا (ع)، روایتی داریم از چندوچون گذراندن شب چله توسط مردمی که ماییم.
انتخابات تاریخی نمایندگان مجلس در مشهد!
انتخابات تاریخی نمایندگان مجلس در مشهد!
در مشهد هم مثل دیگر شهرها، گروه‌ها و احزاب مختلف از مجاهدین خلق گرفته تا پیروان خط امام، امید راهیابی به مجلس را دارند.
مشهد در عصر صفوی پایگاه شیعیان شد
مشهد در عصر صفوی پایگاه شیعیان شد
نشستن شاه‌ اسماعیل بر اریکه قدرت، یک نقطه عطف در تاریخ مشهد است و تبدیل آن به یک کلان‌شهر از همین مقطع زمانی شتاب گرفت.
ردپای فیل خاکستری در تاریخ کفش مشهد!
ردپای فیل خاکستری در تاریخ کفش مشهد!
کفش ملی که ۵۷ سال پیش چکمه سربازان ارتش شوروی را تأمین می‌کرد، حالا فقط به خاطره‌ای در ذهن دوستدارانش تبدیل شده است و نه حتی کفش پایشان.
بیمارستان دکتر شریعتی محل درمان مسلولین مشهد بود
بیمارستان دکتر شریعتی محل درمان مسلولین مشهد بود
مبارزه با بیماری سل در مشهد، ابتدای دهه ۳۰ و با حضور فرد نازنینی، چون دکتر سیدموسی حجازی و تأسیس بیمارستان مسلولین رقم می‌خورد.
کارخانه کمپوت، نور بحرآباد بود
کارخانه کمپوت، نور بحرآباد بود
در کارخانه کمپوت افراد در سمت‌های مختلف ازجمله «دل‌درکن» و «پوست‌کن»، «سرگذار»و انباردار فعالیت می‌کردند و خطوط منظمی در آن وجود داشت.
آصف‌الدوله در جست‌وجوی مزار گم‌شده فردوسی
آصف‌الدوله در جست‌وجوی مزار گم‌شده فردوسی
آصف‌الدوله می‌نویسد که جای قبر را معین کرده، یک سنگ هم برای نصب روی قبر، نذر و حتی یک ملک دارای درآمد را وقف آن می‌کند.
داستان تخریب‌های زلزله سال ۱۰۸۴ قمری در مشهد
داستان تخریب‌های زلزله سال ۱۰۸۴ قمری در مشهد
اسناد می‌گویند از سال زلزله تا هفت سال بعد، به‌ترتیب دارالسیاده و گنبد حرم مطهر، مسجد گوهرشاد، مدارس پریزاد، بالاسر، دودر و پایین‌پا تعمیر می‌شوند.
پیشرفت مشهد در عصر غزنوی
پیشرفت مشهد در عصر غزنوی
مشهد طوس هم از روز پیدایش آن و در روزگاری که تشیع هنوز در ایران استقرار نیافته بود، مورد احترام و مزار و مطاف دینداران و روشن‌دلان این سرزمین بوده است.
نخستین آموزگاران مدرسه‌ساز مشهد چه کسانی بودند؟
نخستین آموزگاران مدرسه‌ساز مشهد چه کسانی بودند؟
میرزاحسن تبریزی یک نام آشنا در تاریخ آموزش‌وپرورش نوین ایران است که دست‌برقضا گذرش به مشهد هم افتاده است.
کارخانه قند آبکوه؛ اولین در خراسان و سومین در ایران
کارخانه قند آبکوه؛ اولین در خراسان و سومین در ایران
مشهد سومین شهری است که به ورود صنعت قند روی خوش نشان می‌دهد و اراضی آبکوه، میزبان این کارخانه می‌شود تا مشهد هم به جمع کارخانه داران بپیوندد.
رادیو ۹ سال بعد از تهران به مشهد رسید
رادیو ۹ سال بعد از تهران به مشهد رسید
لشکر خراسان با خرید و نصب یک دستگاه فرستنده رادیویی، اتفاق تازه‌ای را برای مشهد رقم می‌زند و رادیولشکر ۱۹ شهریور ۱۳۲۸ افتتاح می‌شود.
داستان شکل‌گیری ارتش در خراسان
داستان شکل‌گیری ارتش در خراسان
شاه عباس صفوی از کرد‌های جنگجوی ولایات غربی ایران بهره گرفته و آن‌ها را به شمال و شمال شرق خراسان کوچ می‌دهد، نادرشاه هم چنین می‌کند و خراسان بدل می‌شود به قرارگاه اصلی قشون ایران، در دوره افشاری.
قهوه‌خانه ماشالانوروز، پاتوق مطرب‌های مشهد بود
قهوه‌خانه ماشالانوروز، پاتوق مطرب‌های مشهد بود
در مشهد به گروه سیاه بازها، گروه «مطرب ها» نیز می‌گفتند. مرکز تجمع هنرمندان این گروه‌ها در محله پایین خیابان و قهوه خانه معروف «ماشالانوروز» بود.
جلسات قرائت قرآن در مشهد چطور متحول شد؟
جلسات قرائت قرآن در مشهد چطور متحول شد؟
سیر شکل‌گیری، تحول و پیشرفت تلاوت قرآن در مشهد قرن چهاردهم از یک قرن پیش با ورود سید محمد از اهالی کربلا به مشهد رقم می‌خورد.
روایت نخستین تیراندازی با اسلحه گرم در حرم امام رضا(ع)
روایت نخستین تیراندازی با اسلحه گرم در حرم امام رضا(ع)
یک محتکر گوشت در دوره قاجار حمله و آسیب به حرم مطهر را رقم می‌زند. یورشی که در آن به گنبد و صحن مسجد گوهرشاد تیراندازی و منجربه قتل عده‌ای از مردم و پناهندگان به حریم امن رضوی می‌شود.
مرور مطبوعات مشهد در دوران احمدشاه قاجار
مرور مطبوعات مشهد در دوران احمدشاه قاجار
اولین تخریب‌های بالا خیابان و پایین خیابان از دوره احمد شاه شروع شده است. به نظر می‌رسد آن زمان هر کس برای خودش ایوانی رو به خیابان ساخته و آن را تا هر جایی که می‌توانسته کش می‌داده است.
مرور شور انقلاب در محلات سرشور و جنت
مرور شور انقلاب در محلات سرشور و جنت
اولین کسانی که اعلامیه‌های حکومت نظامی را زیر پا گذاشتند، دانش‌آموزان دبیرستان‌های شاه‌رضا (دکتر علی شریعتی) واقع‌در کوچه باغ‌عنبر و دبیرستان فیوضات واقع‌در کوچه سجادیه بودند که در گروه‌های کوچک حرکت می‌کردند و شعار‌های ضد‌سلطنت سر می‌دادند. همین موضوع سبب شد تعداد نیرو‌های ارتش در خیابان‌های مشهد بیشتر شود.
ماجرای ورود هواپیما به مشهد
ماجرای ورود هواپیما به مشهد
روایت‌ها می‌گویند، نخستین هواپیمایی که آسمان ایران را شیار زده، نیمه دی‌ماه1292خورشیدی از نیلی بی‌نهایت این فلات گذشته است، البته این هواپیما، یک طیاره‌ قدیمی یک یا چند سرنشین و عموما نظامی بوده‌ که در اختیار ارتش دول خارجی قرار داشته‌ و ایران تا آن زمان از آن بی‌نصیب بوده است. همین مناسبت هم سبب شد تا در سطرهای بعدی از نخستین هواپیما در آسمان ایران و مشهد بگوییم.
تاریخ برق‌کشی از نخ در خیابان ارگ!
تاریخ برق‌کشی از نخ در خیابان ارگ!
از بیشتر مشهدی‌ها که بپرسید، پیشینه تولید صنعت پشم و نخ مشهد را از کارخانه معروف نخریسی می‌دانند که در چهارراهی به همین نام واقع شده است، اما کمی پیش از تأسیس این کارخانه، موتورهای اولین کارخانه نخریسی و پارچه‌بافی مشهد جایی در حوالی خیابان ارگ(امام‌خمینی(ره) امروز) روشن شد، آن هم به کوشش تاجری ارمنی به نام ملکان هاروطونیان که اصالت تبریزی داشته است. البته او تنهاارمنی مهاجر مشهد نیست که نامش در فهرست بلندبالایی از صنعتگران ارض اقدس نوشته شده است.
تاریخ دردسرهای ثبت نام خانوادگی در مشهد
تاریخ دردسرهای ثبت نام خانوادگی در مشهد
نخستین خبر ثبت شده درباره ثبت احوال مشهد نشان می دهد اوایل اسفند 1304 خورشیدی، ثبت نام فامیل آغاز می‌شود. انتخاب نام فامیل هم راه های مشخصی داشته که معمولا بر اساس نام طایفه، خاندان، لقب و شغل انجام می شد.
یک قرن قصه زیر خاکستر
یک قرن قصه زیر خاکستر
قدمت آتش‌نشانی در ایران، معاصر با دوره قاجار است؛مجموعه‌ای با کمترین امکانات که تابلو«اطفائیه» همه شناسنامه آن بوده است. قصه آتش و مردانش اما با گذشت سال‌ها تصاویر دیگری به خود می‌گیرد؛ درست یک قرن پیش با خرید ماشین‌های آب‌پاش هم‌گام با دنیا و امکاناتش، نوین می‌شود و با وسایل و امکانات به روزش به مصاف آتش‌می‌رود.
اولین تصادف‌های مشهد چگونه رخ دادند؟
اولین تصادف‌های مشهد چگونه رخ دادند؟
خبر نخستین کشته تصادف در ایران با نام «غلامحسین درویش» گره خورده است. او سال 1305 خورشیدی بر اثر برخورد درشکه اش با ماشینی که روزگاری متعلق به مظفرالدین شاه بوده، فوت می کند.