
حاج محمد، بانی تورهای زیارتی در محله طلاب است
محمد نباتیان سال ۱۳۳۰ در قوچان و در خانوادهای نجار و اهل هنر متولد شد. از کودکی با شغل نجاری آشنا بود، برای همین سال ۱۳۴۵ برای یادگرفتن و راه انداختن کاروکاسبی راهی مشهد شد. نباتیان در ۱۵ سالگی مشغول شاگردی در یکی از نجاریهای کوچه سیاهآب -کوچهای در حوالی میدانطبرسی فعلی- شد.
او دوسال از عمرش را در این کارگاه با دستمزد هفتهای ۵ هزار تومان سپری کرد و بعد از آن در دو کارگاه دیگر در حوالی بولوار طبرسی به کارش ادامه داد و اوایل دهه ۵۰ با ۲۰ هزارتومان مغازه نجاری اش را در خیابان آسایشگاه راه میانداخت.
نباتیان در بیان علت آمدنش به مشهد میگوید: بیشتر اجداد ما نجار بودند. من هم جا پای پدرم گذاشتم. در نوجوانی عاشق این حرفه شدم برای همین هم تنهایی به مشهد آمدم و به قول معروف چسبیدم به کار.
قالببندی سفارت افغانستان و پاکستان، هنر دست هممحلهای ما
هنر دست نباتیان این روزها در خانه بسیاری از هممحلهایها حتی اهالی سایر محلههای شهر هم پیدا میشود، از در و پنجره گرفته تا کمد، میز، صندلی، وسایلی که به گفته او با گذشت سالها هنوز هم زینتبخش این خانههاست.
نباتیان تعریف میکند در مدت ۲۰ سال کارکردن با چوب یادگاریهای زیادی برجای گذاشته که قالببندیهای چوبی سفارت افغانستان و پاکستان از این جملهاند.
با اینکه هنرمند ساکن محله طلاب مشهد ما تا سال ۶۸ به کار نجاری ادامه میدهد، یکباره عشقش به خدمت در محضر امامرضا (ع) همهچیز را عوض میکند و این میشود که کار نجاری را برای همیشه کنار میگذارد.
هنر دست نباتیان این روزها در خانه بسیاری از هممحلهایها پیدا میشود، از در و پنجره گرفته تا کمد، میز، صندلی
به خاطر خادمی، نجاری را کنار گذاشتم
برگ دیگر زندگی نباتیان درحالی در اواخر دهه ۶۰ و بعد از مجروح شدن در جبهه و برگشتن به مشهد ورق خورد که به اصرار یکی از خادمان حرم درخواست خادم افتخاری بودن حرم مطهر رضوی را میدهد.
تعریف میکند: بعد از ارائه برگه معرفینامه به حرم مطهر (ع)، بدون گذراندن دوره آموزشی و امتحان دادن، به عنوان خادم افتخاری در بخش کفشداری پذیرفته شدم و هنوز هم با گذشت ۲۴ سال افتخار خدمت در همین حوزه را دارم.
خادم قدیمی محله طلاب ادامه میدهد: نجاری وقت زیادی میگرفت. برای اینکه به موقع سفارشهای مردم را تحویل بدهم مجبور بودم دیرتر در حرم مطهر حاضر شوم. این باعث بینظمی در کارم در حرم میشد برای همین با وجود علاقه به نجاری این حرفه را کنار گذاشتم و برای اینکه وقت بیشتری داشته باشم مغازه لوازم خانگی راه انداختم.
این نجار قدیمی منطقه ما بعد از خادم شدن در حرم امامرضا(ع) تصمیم میگیرد قدم در راه دیگری هم بگذارد و مشتاقان زیارت کربلا و سوریه را به آرزویشان برساند. تصمیمی که باعث شده این روزها هممحلهای ما را بهعنوان بانی تورهای زیارتی محله بشناسند.
در زیارتها بند پول نیستم
قصه رفتوآمدش به کربلا و سوریه را از زبان زائران زیادی شنیدهایم. زائرانی که اینکار او را از خودگذشتگی برای دیگران میدانند. خودش رفتن و بردن مردم برای سفرهای زیارتی را اینطور بهیاد میآورد: اواخر دهه ۶۰ بود که تصمیم گرفتم هم خودم به زیارت کربلا و سوریه بروم و هم به نوعی مشتاقان اهلبیت را همراهی کنم. این شد که با نیت زیارت امامحسین (ع) و حضرت زینب (س) با همکاری یک راننده مازندرانی با دریافت هزینه ثبتنام از علاقهمندان که آن زمان مبلغش ۲ هزار تومان بود راهی کربلا شدیم.
نباتیان تاکنون ۴۶ بار پا در خاک کربلا گذاشته و وقتی تعداد سفرهایش به سوریه را میپرسیم، میگوید آمار این سفرها و تعداد زائرانی که با خودش به زیارت برده از دستش خارج شده است. تا جایی که میدانیم درآمد نسبتا خوبی از سفرهای زیارتی نصیب رئیس گروهها میشود که البته به خاطر سختی کارشان است.
او با اشاره به اینکه اصلا بند پول نیست، میگوید: هر سال سه تا چهاربار زائران را به کربلا میبرم و همه کارهایشان از ویزا گرفته تا بیمه و... را خودم انجام میدهم. هیچ چشمداشتی هم به درآمد این کار ندارم. فقط اگر در آخر تسویهحسابها چیزی باقی بماند حقالزحمه خودم را برمیدارم.
البته ناگفته نماند که هممحلهای ما امسال کار ارزشمند دیگری را نیز شروع کرده و آن بردن سالمندان محله به زیارت امامرضا (ع) است. او این کار را با عشق انجام میدهد و سختیهای زیادی کشیده تا کمکهای مالی از شهرداری دریافت کند و سالمندان مجبور نباشند بهایی برای کرایه ماشین پرداخت کنند.
آنطور که هممحلهای ما میگوید تنها هدفی که باعث شده گامهایش را برای این کار محکمتر از پیش بردارد، خدمت به خلق خدا و برآورده کردن آرزوی زیارتی آنهاست.
با کمک به مردم زندگی موفقی دارم
هممحلهای و معتمد محله ما علاوه بر کاروانداری و بردن مردم به سفرهای زیارتی یاریرسان مردم محله میثمشمالی در حل مشکلاتشان هم است. او اکنون بهعنوان نماینده تشکلهای مردمی در شورای اجتماعی این محله فعال است و مشکلات ساکنان را در حوزههای شهری به شهرداری منتقل و آنها را پیگیری میکند؛ اگرچه مردم غیر از اینها او را به عنوان کسی میشناسند که کدورتهای هممحلهایها را برطرف میکند.
نباتیان تاثیر این کارها را در زندگی خود دیده و میگوید: همسرم همیشه در زندگی همراهم بوده و حاصل زندگیام با او دوپسر و چهاردختر است که سالم بودن آنها لطف خداست. اگر امروز به این زندگی و فرزندانم میبالم و دم از موفق بودن میزنم مدیون دعای خیر مردم هستم.
مسئولان به فکر مناطق کمبرخوردار هم باشند
علاقه نباتیان به محله میثم مخصوصا خیابان میثم شمالی که مهمترین محدوده آن است، باعث شده سالهای سال باوجود مشکلات فراوان در این محله بماند و حال با گذشت چندین دهه زندگی در این محله انگشت انتقاد خود را به سمت مسئولانی میگیرد که به مناطق کمبرخوردار توجه کمی دارند.
او میگوید: خیابان میثمشمالی از گذشتههای دور با مشکلات مختلفی از هرس نشدن چندینساله درختان گرفته تا کمنور بودن معابر، نداشتن جوی و جدول مناسب، پیادهروهای ناهموار و... دست به گریبان است. باتوجه به وجود این معضلات جا دارد مسئولان هم بیشتر از گذشته به فکر مناطق کمبرخوردار باشند.
حرف آخر هممحلهای ما
پایان گفتگویمان با این کهنهکار و باتجربه سفرهای زیارتی فقط با یک آرزو پایان مییابد که آنهم طلب کمک از خداست که تا وقتی جسم و ذهنش یاری میکند سوار بر رکاب خدمترسانی به زائران امام رضا(ع)، امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) باشد.
* این گزارش یکشنبه، ۱۳ بهمن ۹۲ در شماره ۹۰ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.