اوستا علیاصغر ۵۲ سال دارد و سالهای زیادی است که صبح خود را با بوی چوب و شبها را با تکاندن خاک اره نشسته روی لباساش آغاز میکند.
برات بیگزاده خاطراتش را با ساخت تابوت برای رزمندهها دوره میکند و میگوید: «توی جبهه تابوتساز بودم.» علاوه بر اینها صداقت حاجبرات باعث شده مردم، لقب کلانتری محله را هم بیندازد پشت اسمش.
حاجمحمدرضا نصراللهی تعریف میکند: حاجاصغر بستنی دقت، یک دوچرخه داشت؛ از آن دوچرخههای دومیل توپر. فصل توت که میشد، میرفت توت میتکاند و میریخت توی طبق.
حاج ناصر زارعپور مهریزی، با ۴۷سال سابقه، قدیمیترین کاسب کوچه حمام باغ است او از خاطرات گذشته این محله میگوید؛ از ۱۳سال شاگردیاش برای یادگرفتن نجار ی تا مراودات دیروز و امروز اهالی با یکدیگر.
برادران امیری ۱۸ ماه است که در کارگاه خود در محله زرکش به درودگری ۹ جفت درِ حرم امامین جوادین (ع) مشغولند. این روزها که به پایان ساخت درها نزدیک میشوند، در دلشان غوغایی برپاست.
علیاصغر فرجی میگوید: دروپنجرهسازی از آن شغلهاست که ضایعات فراوانی نیز به همراه دارد؛ ضایعاتی که هر کاسبی با فروش آنها میتواند بخشی از هزینههایش را جبران کند.
علی وجدانی که از دوازده سالگی وارد دنیای چوب شد، در ساخت درب حرم امامین کاظمین (ع) حضور داشته است.