
منبرِ داغ انقلابی حجتالاسلام رجاییخراسانی
از بیت آیتالله شیرازی با بنده تماس گرفتند و گفتند برای سخنرانی بیایید. آن روز من نام امام خمینی را بردم و از مردم خواستم در پی این قیام خونین، تخممرغهای عیدشان را با رنگ سیاه، رنگ کنند.
تمرین جوانمردی در نوجوانی
مسعود ریاضی، کشتیگیر مشهدی ساکن خیابان فردوسی میگوید: زمانی کشتی در استان قهرمانان زیادی داشت و این افراد الگویی برای نوجوانان بودند درنتیجه تنور کشتی در استان داغ بود.
قاسم ارفع سنگینترین سنگهای آرامگاه فردوسی را به دوش میکشید
حاجقاسم تعریف میکند: کشتیگیر بودم. کسی من را خاک نکرده بود. سنگ جمشید در پیشانی آرامگاه، سهتن وزنش بود. حتی از تهران برای دیدن جابهجایی سنگ آمده بودند. همه گفتند چطور سنگ را بالا میبری؟
علی محمدپور عمرش را صرف سبز کردن منطقه ثامن کرده است
علی محمدپور، جانبازی است که در بخش فضای سبز منطقه ثامن مشغول است، میگوید: گلها وقتی به اینجا میآیند، حالشان خوب است؛ چون با آنها حرف میزنم. این گلها قرار است به خیابانهای اطراف حرم بروند.
مزدای قرمز مرتضی شبانی در رکاب انقلابیون چهاربرج بود
آن روزها حاجمرتضی از معدودماشیندارهای توس بود و میدید در خیابانهای مشهد چه خبر است، او مزدایش را در جاده میانداخت تا مردم را از روستا برای شرکت در راهپیمایی به قلب مشهد برساند.
خاطره غلامرضا بلالی از بستن راه تانک با لولههای آب!
غلامرضا بلالی تعریف میکند: مردم لولههای آب را آوردند وسط خیابان و به عرض چیدند تا جلو حرکت تانکها را بگیرند. طلبهای رفت روی لوله تانک و رو به جمعیت انقلابیها گفت بروید که الان همه ما را همینجا میکشند.
در رثای مادر شهیدرثایی؛ بانوی خیر محله سرشور
مادر شهید محمدرثایی، یکی از خیران محله سرشور است که حدود ۹ دهه از زندگیاش میگذرد و در این مدت تمام داراییاش از مال دنیا دوبقچه بیشتر نیست.
- بعدی
- صفحه۱
- قبلی