داستان آشنایی معصومه سرائی با خط و قلم از دوران ابتدایی و درس و مدرسه شروع شد. مدتها میایستاد به خط خوش دوست همکلاسیاش نگاه میکرد و با هر بالا و پایین رفتن قلم، لذت میبرد. بههمیندلیل بیشتر اوقات و در وقت فراغت از درس و کلاس، کاغذی برمیداشت و شروع به تمرین خط میکرد و بعد، از روی قرار مینشست و حاصل کارش را تماشا میکرد و کلی لذت میبرد.
معصومه در خوشخطی بین فامیل و همکلاسیها زبانزد است و، چون میداند خیلی از جوانها بخشی از وقتشان را در فضاهای مجازی میگذرانند، برای علاقهمندان خوشنویسی در این فضا دورههای آموزشی برگزار میکند. البته حالا او در مقطع کارشناسی دررشته علوم قضایی تحصیل میکند و اعتقاد دارد تمرین خط و خوشنویسی، خشکی این رشته را هم برایش شیرین میکند.
معصومه سرائی درجه ممتاز ثلث و فوقممتاز خط نستعلیق را دارد و معتقد است هنرمندبودن نعمتی است که نصیب هرکس نمیشود و به اینجای کلام که میرسد، با این که هنوز جوان است و در آغاز راه، با پختگی حرف میزند و میگوید: اگر هنر جایگاه خودش را در زندگی پیدا کند و مردم قدر آن را بدانند، حال و هوای آدمها بسیار تغییر میکند.
متولد۱۳۸۰ است. ماجراجوییهایی بسیاری را از سر گذرانده است و حالا خوشنویس جوان محله شهیدقربانی است که در مدارس و آموزشگاههای اطراف برای بچهها تدریس میکند.
البته این ذوق و اشتیاق او بیربط به خانوادهای که در آن بزرگ شده است، نیست. تعریف میکند: پدرم در خوشخطی حرف اول را در خانواده میزد. همیشه دوست داشتم شبیه او بنویسم، اما این علاقه تا دوران ابتدایی پنهان ماند و خودش را نشان نداد. در این مقطع تحصیلی، دوستی داشتم که خط خوشی داشت و با ذوق مینوشت و من همیشه شیفته نوشتار و خط زیبای او بودم، طوریکه بالاخره یک روز تصمیم گرفتم با تلاش زیاد، کلمهای را مانند او بنویسم.
فکر میکنم آنجا اولین جرقه برای رفتن سراغ این هنر در ذهن من زده شد. البته گفتار و کلام معلمها هم بیتأثیر نبود که همیشه میخواستند من پای تخته بنویسم و بعد کلی تشویقم میکردند.
معصومه نوشتن حرفهای با قلم و مرکب را در دوره اول دبیرستان آغاز کرد. او درباره مراحل تمرین این هنر میگوید: برای یادگرفتن و پیشرفت در خوشنویسی خیلی با خودم کلنجار میرفتم و به بعضی کلمات و حروف که میرسیدیم، آن را چندبار مینوشتم و تکرار میکردم؛ انگار کشف بزرگی کردهام و کلی انرژی میگرفتم و با اشتیاق آن را ادامه میدادم.
بعد از آن معصومه با تشویق معلم هنر در مسابقات دانشآموزی فرهنگیهنری استان شرکت میکند و مقام اول را به دست میآورد و انگیزه و قوت قلبی بزرگ برایش میشود. یکسالی میگذرد و با تلاش بیشتر ادامه میدهد.
تعریف میکند: تازه متوجه شده بودم این هنر بهترین هدیهای است که خدا به من داده است؛ اینکه ساعتها میتوانم دیوان اشعار شاعران نامی و با ذوق را ورق بزنم و از بین آنها تکبیتهایی را که دوست دارم، انتخاب کنم و مقابلم بگذارم و با اشتیاق تمام، آنها را بنویسیم. همین که برای انتخاب اشعار باید وقت میگذاشتم و از بین آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، مولانا و احادیث ائمه (ع) جملهای را انتخاب میکردم، نگرشم را به دنیای اطراف تغییر میداد.
با معرفی معصومه به انجمن خوشنویسان مرکزی مشهد، او از سال۹۷ بهصورت حرفهای خوشنویسی را تحتنظر مریمسادات موسوی آغاز کرد و کل تابستان آن سال را در پیچوتاب و کرشمههای خط نستعلیق سرگرم این هنر شد. مدتی نگذشت که توانست مدرک ممتاز نستعلیق را کسب کند و در دی ماه سال۱۴۰۰ به نمایشگاه گروهی استاد موسوی به نام «محفل عشق» دعوت شد و سال بعد، نمره قبولی آزمون فوقممتاز چلیپای نستعلیق را هم دریافت کرد.
معصومه سرائی در یکی از نمایشگاهها که بهصورت گروهی برگزار شد، توانست یکی از آثارش را بفروشد. این کار برایش خیلی لذتبخش بود، گرچه ترجیح میداد کسب درآمدش از رشته حقوق باشد و هنر را برای لحظهها و زمانهایی بگذارد که حالش را خوب کند.
تعریف میکند: به نظرم این هنر برای افرادی مثل من که دروس خشکی مثل حقوق و علوم قضایی را دنبال میکنند و فقط با قانون و مقررات سروکار دارند، مفید است. هنر را به لحاظ ریالی اصلا نمیتوان ارزشگذاری کرد؛ چون از روح و جان و احساس آدم مایه میگیرد و برای این موضوع هیچکس نمیتواند قیمتی مشخص و تعیین کند.
میگوید: من خودم را هنرمند نمیدانم و حالاحالاها باید خاک این حوزه را بخورم.
دوباره حرفش را تکرار میکند: هنرمند بودن نعمتی است که نصیب هرکس نمیشود؛ هنر یک لذت جاودانه دارد که حتی اگر یک بار طعم آن را بچشی، حاضر نیستی دنیایی را با آن عوض کنی. ارتباط با هنرمندها نیز همین اندازه زیبا و لذتبخش است.
او هم مثل خوشنویسهای دیگر نگران این است که این هنر بهآرامی و تدریجی کمرنگ شود. میگوید: درخت سترگ و بزرگ این هنر درکشور ما پا گرفته و بزرگ شده است و هنرمندان بزرگی در عرصه خوشنویسی داریم و حیف است که هنری را که روح و جان را جلا میدهد و آرامبخش است، کنار بگذاریم.
شرکت در نمایشگاههایی که استادان بزرگ در آن حضور دارند، برای او خوشایند است و او را مشتاق به شرکت در آن فضاها میکند. هیجان اخیرش از شرکت در جشنواره ملی «شکوه شاهنامه» هنوز فروکش نکرده است. با اشتیاق چندبار بیتی را که به نستعلیق نوشته است، زمزمه میکند:
خرد چشم جان است، چون بنگری
تو بی چشم شادان جهان نسپری
معصومه تکرار میکند: یکی از امتیازات خوشنویسی، مأنوسشدن با شعر و شعراست که آدم را از همه تعلقات زمینی جدا میکند و روح را به پرواز درمیآورد. میگوید: با اینکه نرمافزارهای تایپ کامپیوتری دهها مدل خط زیبای خوشنویسی را دراختیار آدم میگذارد و حق انتخاب بین آنها را داریم، هنوز تماشای دستخط زیبا لذت دیگری دارد و آدم را به وجد میآورد و بههمیندلیل هیچوقت خط و خوشنویسی کهنه نمیشود و من همیشه بهدنبال بیشتر یادگرفتن هستم و بیشتر غزلهای حافظ را دوست دارم که ابیاتش حال آدم را خوب میکند.
معصومه پیشنهادی هم برای متولیان برگزارکننده مراسم مختلف دارد و میگوید: اگر قرار است قدردانی در محله انجام شود، از بین آثار هنرمندان همان محله انتخاب شود. یک تابلو نقاشی یا خوشنویسی را میتوانند با قیمت مناسب بخرند و بهاینترتیب اهالی حداقل یک محدوده با نام و آثار همسایههای هنرمندشان آشنا میشوند و آنها را میشناسند.
* این گزارش یکشنبه ۱۲ آذرماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۴۹ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.