عباس ساعی شاعر است و معلم و سالها در میان کتابهایش و قصههای محله امامهادی (ع) زندگی کرده است. او قصه حبیباللهی، ارباب خوشنام و رعیتنواز بحرآباد قدیم (محله امامهادی (ع) جدید) را خوب میداند.
رضا افضلی سال ۱۳۷۷ احوالات مشهدقدیم از نحوه زندگی مردم آن روزگار و روابط آنها گرفته تا توصیف کوچه و خیابانها، همه را در کتاب مثنوی «مشهدیهای قدیمی» به نظم چیده است.
این هنرمند میگوید: سرودههای محرمی هرسال عمق بیشتری پیدا میکنند؛ زیرا هرسال این واقعه را عمیقتر درک میکنم و معنا تازهای از آن دریافت میکنم. واقعه کربلا هیچوقت تکراری نمیشود.
عباس ساعی میگوید: زندگی توی روستا و طبیعت بکرش، بزرگترین موهبت شاعر شدنم بود و این همان دلیل مهمی است که باعث شد حتی بعدها هم پس از سالها زندگی توی شهر هرگز به آن عادت نکنم.
استاد علی باقرزاده در صنعت دستی داشته، وارد عرصه کشاورزی شده، چند سال رئیس اتاق بازرگانی بوده، شاعر است و چندین هزار بیت شعر گفته. واقف است و تاکنون چندین مدرسه و خوابگاه ساخته است.
محمدکاظم صبوری، متخلص به «صبوری»، متولد ۱۲۵۹ هجری قمری، فرزند حاج محمدباقر و پدر ملک الشعرا بهار است.
من خودم فکر میکنم از فشار آن یک هفتهای بود که شبانه روزی شروع کرده بود به نوشتن، تمام کرد و از دنیا رفت. نصف شب رفتم دیدم بدجوری خوابیده. بیدارش کردم. گفت: تو از خوابیدن من میترسی؟! گفتم: نه.