اهلِ قلمِ مشهد قدیم هنوز هم قهوهخانه «داشآقا» را به خاطر دارند؛ کافهای که شبهای بلند تابستان و عصرهای سرد زمستان با یک فنجان قهوه و شنیدن چند بیت شعر از زبان رفیقی صمیمی پذیرایشان بود.
غلامعباس کدخدا، صاحب شصتوپنجساله کارخانه تانکر و تریلرسازی است که علاوه بر اختراع دستگاهی که رقیب بهترین نمونه آلمانیاش است، باغبانی خوب است و دستی هم در شعر و شاعر ی دارد.
خوشنویسی داخل رواق صحن جمهوری اسلامی (به خط ثلث و کوفی) و کتیبههای «ربّنا» در حرم مطهر رضوی، سنگ یادبود مزار رودکی (تاجیکستان) هنر استاد انوشیروان فروغی است.
عباس ساعی شاعر است و معلم و سالها در میان کتابهایش و قصههای محله امامهادی (ع) زندگی کرده است. او قصه حبیباللهی، ارباب خوشنام و رعیتنواز بحرآباد قدیم (محله امامهادی (ع) جدید) را خوب میداند.
رضا افضلی سال ۱۳۷۷ احوالات مشهدقدیم از نحوه زندگی مردم آن روزگار و روابط آنها گرفته تا توصیف کوچه و خیابانها، همه را در کتاب مثنوی «مشهدیهای قدیمی» به نظم چیده است.
این هنرمند میگوید: سرودههای محرمی هرسال عمق بیشتری پیدا میکنند؛ زیرا هرسال این واقعه را عمیقتر درک میکنم و معنا تازهای از آن دریافت میکنم. واقعه کربلا هیچوقت تکراری نمیشود.
عباس ساعی میگوید: زندگی توی روستا و طبیعت بکرش، بزرگترین موهبت شاعر شدنم بود و این همان دلیل مهمی است که باعث شد حتی بعدها هم پس از سالها زندگی توی شهر هرگز به آن عادت نکنم.