امير برزگر شاعر اهل نوغان شکل کوچههای بچگیاش را اینطور برای آدم ۶۰ سال بعد توضیح میدهد: درِ خانهها و عرض کوچهها تنگ و باریک ساخته میشد تا در صورت حمله مهاجمان سرعت عبور آنها را کاهش دهد.
حامد رحمانی حسینی ابتدا شعر نو و قصیده و مدتی ترانه میسرود، اما اینک با غزل سرنوشت شعری خود را دنبال میکند. یکی از آرزوهای بزرگ حامد این است که روزی در طرق «شب شعر» راه بیندازد.
اهلِ قلمِ مشهد قدیم هنوز هم قهوهخانه «داشآقا» را به خاطر دارند؛ کافهای که شبهای بلند تابستان و عصرهای سرد زمستان با یک فنجان قهوه و شنیدن چند بیت شعر از زبان رفیقی صمیمی پذیرایشان بود.
خوشنویسی داخل رواق صحن جمهوری اسلامی (به خط ثلث و کوفی) و کتیبههای «ربّنا» در حرم مطهر رضوی، سنگ یادبود مزار رودکی (تاجیکستان) هنر استاد انوشیروان فروغی است.
عباس ساعی شاعر است و معلم و سالها در میان کتابهایش و قصههای محله امامهادی (ع) زندگی کرده است. او قصه حبیباللهی، ارباب خوشنام و رعیتنواز بحرآباد قدیم (محله امامهادی (ع) جدید) را خوب میداند.
رضا افضلی سال ۱۳۷۷ احوالات مشهدقدیم از نحوه زندگی مردم آن روزگار و روابط آنها گرفته تا توصیف کوچه و خیابانها، همه را در کتاب مثنوی «مشهدیهای قدیمی» به نظم چیده است.
این هنرمند میگوید: سرودههای محرمی هرسال عمق بیشتری پیدا میکنند؛ زیرا هرسال این واقعه را عمیقتر درک میکنم و معنا تازهای از آن دریافت میکنم. واقعه کربلا هیچوقت تکراری نمیشود.