
عید را به خاطر پلو دوست داشتیم!
چندروز مانده به عید خانمهای خانه شیره انگور را میجوشاندند، کمی که سفت میشد مثل لواشک در سینیهای بزرگ پهن میکردند، خشک که میشد مغز گردو روی آن میریختند، لوله میکردند و به آن حلوا سونی میگفتند.

قدیم گرمابه رفتن آداب و رسوم داشت!
گرمابههای مشهد مثل گرمابه خیابان سرخس بروبیایی داشته است. گرمابه متعلق به حاجاحمد ضعیفالسادات چون بر مسیر راه روستاییان قرار داشت، سالهای دور شلوغ و پرمسافر بود.

خانه زهرا خانم دم عید پاتوق شیرینی و سمنوپزی است
سفره هفت سین بهانهای است تا جمعی از خانمهای منطقه ما یک هفته مانده به عید را در منزل زهرا قاسمنیا با پخت شیرینی و سمنو سرکنند.

تواضع، اصل اول پهلوانی در زورخانه وحدت است
حمید دباغ مرشد گود زودخانه وحدت است. او میگوید: سرت را باید خم کنی تا بتوانی از در عبور کنی. این رسم همه زورخانههاست که درها را کوتاه میسازند تا سرت همیشه خم باشد. تواضع، اصل اول و مرام همه پهلوانها و زورخانههاست.

«هفتسنگ»، «زو» و «وسطی» بازیهای مرسوم در زنگ تفریح!
در زنگ ورزش بود دبیرستان دخترانه نجمه صدری خبری از والیبال، بسکتبال، بدمینتون نیست و جایش را بازی های بومی و محلی مانند «هفتسنگ»، «زو»، «وسطی»، «شیطونفرشته» و «یکقل دوقل» داده است.

با چراغ برات از گذشتگان نمیگذریم
فلسفه چراغبرات را مردم مشهد خوب میدانند. سنتی دیرینه که هر سال دو روز مانده به میلادمنجی عالم بشریت فضای آرامستانهای شهر را متفاوت میکند.

آرامستان خواجهربیع، چشمبهراه روزهای شلوغ چراغبرات است
سالهاست که خراسانیها، در روزهای ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ ماه شعبان بر سر مزار رفتگان خود حاضر میشوند و در مراسمی با نام «چراغبرات» برای شادی اموات خود فاتحه میخوانند و قرآن قرائت میکنند.

زنجیر پله؛ بازی خاوریهای مشهد
بالغبر ۱۵۰نوع بازی سنتی در ایران وجود داشته که بهمرور زمان و با تغییر شیوههای زندگی، از میان رفته است. یکی از همین بازیها بازی «توپ و چوب» یا «زنجیر پله» است که ساکنان محله آرمون، هر روز بعدازظهر انجام میدهند.

چله نشینی به سبک دانشجویان بنیاد امید ایرانیان
در باور گذشتگان، رنگ سرخ، رنگ رفتن و فراز آمدن روشنایی در غروب آفتاب و سپیدهدمان است که در آیین مهر از جایگاه ویژهای برخوردار است.

شب چله به روایت قومیتهای بلوچ، کرمانج و ترک ساکن مشهد
ملامحمد به وقت گفتن از شب یلدا، کلمه «چله» را بیشتر استفاده میکند و تأکیدش بر این است که مشترکات شب چلههای قدیم در جمعشدن در خانه بزرگتر، فالحافظ گرفتن و خوردن هندوانه و انار خلاصه میشد و بقیه در هر قومی متفاوت بود.