اهــــــالی شهر - مدافعان

img-profile-author
آرزویی که علی‌جمعه باقری میان صفحات قرآن پنهان کرد!
قصه زندگی علی‌جمعه باقری فقط در جبهه خلاصه نمی‌شود؛ بخشی از آن روزی رقم خورد که در تابستانی داغ، دو نامه برای امام‌علی (ع) و امام‌رضا (ع) نوشت و میان صفحات قرآن پنهان کرد و در آن، از آرزویی نوشت که سال‌ها بعد ثمر داد.
img-profile-author
شهیدحسین علیپور ۱۷ سال بعد از اسارت شهید شد
در سال ۱۳۶۲ وارد جبهه شد. دوستانش به ما گفتند آخرین باری که او را دیدند در عملیات خیبر بود. نمی‌دانید چه شب و روز‌هایی را گذراندیم. تا ۱۱ ماه بعد از او خبری نداشتیم، حتی نمی‌دانستیم که زنده است یا به شهادت رسیده.
img-profile-author
شهید رضوی، سرداری که اولین جاده نظامی اندیمشک را احداث کرد
سردار شهید اسلام محمد‌تقی رضوی با جمع‌آوري تعدادي لودر و بولدوزر و غلتك، بناي كار مهندسی _ رزمي را گذاشت و براي اولين تجربه جاده نظامي انديمشك_حميديه را احداث کرد.
img-profile-author
بعثی‌ها هم‌وزن سردار رستمی جایزه طلا تعیین کردند!
رژیم بعث عراق برای اسارت شهید رستمی جایزه تعیین کرده بود؛ طلا به‌اندازه وزن خودش. این را همسر شهیدرستمی می‌گوید. نقش موثر بابارستمی در آزادسازی سقز و سنندج و کردستان آنقدر بود که حاضر شوند هم‌وزن یک رزمنده، طلا بدهند.
img-profile-author
سرهنگ سید‌هاشم موسوی ۲۳۴۰ روز در جبهه جنگیده است
سرهنگ سید‌هاشم موسوی می‌گوید: همیشه دنبال این هستیم که شعار بدهیم. هیچ‌وقت ابعاد زندگی شهدا را دنبال نمی‌کنیم و فقط می‌نویسیم او خوب بود. از ما می‌خواهید برایتان از خاطره‌هایمان بگویم و این خاطره حتما باید جذاب و قشنگ باشد.
img-profile-author
شهید محمد فخری غواص خط‌شكن بود
خانم رحمانی برای مادر شهید بودنش تا به امروز نه امکانات دریافت کرده و نه وضعیت زندگی‌اش تغییر کرده‌است. او هنوز خانه ۵۰ سال قبلش را در محله رسالت مشهد دارد. حالا در این خانه تنها او مانده با یکی از دخترانش که مشکل ذهنی دارد.
img-profile-author
خاطرات شهید نعمتی هنوز در محله احمدآباد زنده است
در محله احمدآباد مشهد، خانه‌ای قدیمی، خاطرات شهید مهدی نعمتی را در سینه دارد. مادری که هنوز با یاد پسر بیست‌ساله‌اش زندگی می‌کند؛ جوانی که از کتابخانه مسجد محله تا خاکریز‌های فاو رفت و در اردیبهشت۶۵، آسمانی شد.
img-profile-author
مادر شهیدکمالی‌سرشت، همه مردهای خانه‌اش را راهی جبهه کرد
این زن شجاع زمان جنگ، همه مرد‌های خانه‌اش را روانه جبهه کرده بود؛ می‌گوید: سیدکاظم که رفت، آقا را هم تشویق کردم که برود جبهه. خودم بردمش راه‌آهن و راهی‌اش کردم. با رفتن آنها داوود هم هوایی رفتن شد.
img-profile-author
بازگشت از جبهه با تراکتور!
علی پیراسته، سال‌۶۰ هنگام بازگشت از جبهه که محدوده‌های بولوار حسابی و شاهد در قسمت بولوار پیامبر اعظم(ص) کنونی، بیابانی بود، گرفتار گله سگ شد و نمی‌دانست از این گله سگ می‌تواند جان سالم به در ببرد یا نه!
img-profile-author
برادران اکبری به فاصله ۳ سال شهید می‌شوند
حسین و حسن اکبری فرزندان رشید حاج محمد‌اکبری و بانو سکینه فرجی هستند. دو برادر هیئتی که هر دو با فاصله ۳ سال در زمستان‌های جنوب به شهادت می‌رسند.
صفحه ۱بعدی