ابوالفضل عباسی پرچم ایران را در مسابقات جهانی بالا برد
ابوالفضل عباسی، متولد سال۱۳۸۷ در محله طبرسیشمالی مشهد، فرزند سوم یک خانواده گرم و صمیمی است. داستان زندگی او حکایتی از عشق به ورزش، هدفگذاری، تلاش و پشتکار و درنهایت رسیدن به قلههای موفقیت در نوجوانی است. علاقهاش به ورزش از کودکی و با دیدن رفتوآمد همسنوسالهایش به باشگاه شکل گرفت.
هیجان ورزشکردن دیگران، او را نیز به وجد میآورد. تماشای فیلمهای رزمی، دیگر علاقهای بود که ذهن او را به خود مشغول میکرد؛ گویی خود را در نقش قهرمانان آن فیلمها تصور میکرد که در صحنهای از یک مبارزه واقعی، پیروزمندانه میدرخشیدند.
شروع از پرورش اندام، ادامه در مبارزه
علاقه به ورزش، در سال۱۴۰۰ ابوالفضل را به دنیای پرورشاندام کشاند و او بهطور حرفهای این رشته را دنبال کرد. اما سرنوشت مسیر دیگری برایش رقم زد؛ درحالیکه خود را برای مسابقات «فیتنس چلنج» ۱۴۰۲ آماده میکرد و تحت نظر استاد مجید عجم تمرین میکرد، حادثه سقوط بالگرد و شهادت رئیسجمهور و همراهانش باعث لغو مسابقات شد و مسیر حرفهای او تغییر کرد. پس از این اتفاق، آشنایی با مربی رزمی، نقطه عطفی در زندگی ورزشیاش شد.
ابوالفضل میگوید: بهدنبال یک مربی حرفهای بودم که با آقای امین حسینیان آشنا شدم. با شروع تمرینات حرفهای تحت نظر او، وارد دنیای پرهیجان و چالشبرانگیز کیکبوکسینگ شدم.
از تمرینات فشرده تا درخشش در عرصه جهانی
حاصل سهسال فعالیت سختکوشانه ابوالفضل در رشته رزمی کیکبوکسینگ، کسب سه مقام قهرمانی درخشان بود: مدال طلای مسابقات کشوری کیکبوکسینگ و کاراته، مدال طلای مسابقات جهانی ترکیه که شهریور امسال و مدال برنز مسابقات جهانی باکو که بهتازگی و در تاریخ ۲ تا ۵آبان با حضور هفدهکشور در جمهوری آذربایجان برگزار شد.
اما انگیزه ادامه این ورزش پرچالش، یک موفقیت زودهنگام بود؛ «تمریناتم در رشته جدید و با مربی جدید، از همان ابتدا جدی و هدفمند بود. تنها چند ماه با اولین مسابقه جهانی فاصله داشتیم و آقای حسینیان اصرار داشت که در این رقابتها حضور یابم. تمام آن چند ماه به تمرینات فشرده و طاقتفرسا گذشت.»
نتیجه این تلاشها، زمانی مشخص شد که ابوالفضل آمادگی لازم برای حضور در بازیهای آزاد ترکیه را به دست آورد و در همان اولین حضور بینالمللی، به مقام قهرمانی دست یافت.
او در توصیف حال و هوای مسابقات جهانی میگوید: در مسابقات جهانی از خودم خیلی مطمئن بودم، زیرا با همه توان تمرین کرده بودم و بدنم درنهایت آمادگی بود. اولین مسابقه با حریفی از کشور ترکیه که کشور میزبان هم بود، انجام شد. تقریبا تمام سالن داشت تشویقش میکرد. راند اول با یک اختلاف امتیاز به نفع او تمام شد. اما در استراحت یکدقیقهای بین دو راند، مربیام طوری به من انرژی داد و با من برخورد کرد که در راند بعدی با اختلاف دو امتیاز بردم و درنهایت مبارزه به نفع من تمام شد.

لذت بالارفتن پرچم ایران
نوجوان مبارز محله طبرسیشمالی درباره انتخاب ورزش حرفهای بهعنوان هدف زندگیاش میگوید: ورزش فقط رسیدن به مقام و رتبههای جهانی نیست، بلکه سلامت جسمانی و قدرت ذهنی نیز به همراه دارد. لحظهای که در صحنههای جهانی نام ایران اعلام میشود و پرچم کشورمان بالا میرود، لذتی وصفناپذیر است. ورزش، بههرحال، نوعی سرمایهگذاری است.
ابوالفضل که هماکنون دانشآموز سال آخر دبیرستان است، معتقد است یک ورزشکار حرفهای باید دانش علمی هم داشته باشد و از فیزیولوژی بدن آگاهی کافی پیدا کند. بههمین دلیل، قصد دارد در رشته تربیت بدنی ادامه تحصیل دهد تا هم در مسیر ورزشی و هم علمی پیشرفت کند.

تکیه به دیوار محکم خانواده
با اینکه حمایت رسمی چندانی از ورزشکاران رزمی نمیشود، ابوالفضل پشتوانهای قوی در خانواده خود دارد. او میگوید: باید از پدر و مادرم تشکر کنم. اگر دلسوزی و حمایت آنها نبود، من هم حالا در این جایگاه نبودم. از روزی که تصمیم گرفتم ورزش را حرفهای دنبال کنم، پدرم از من حمایت کرد و مادرم با کنارگذاشتن نگرانیهای مادرانه همیشه دعاگوی من بود.
ورزشش را دوست دارم و به موفقیتش افتخار میکنم اما همیشه بهعنوان یک مادر دلنگرانی دارم
فاطمه کریمی، مادر ابوالفضل، اگرچه ابتدا با ورزش رزمی پسرش کمی مخالف بود، حالا به او میبالد؛ «شبی که فهمیدم قهرمان شده و مدال طلا گرفته است، خیلی خوشحال شدم. البته بهدلیل آسیبی که دیده بود، واقعا نگرانش بودم. ورزشش را دوست دارم و به موفقیتش افتخار میکنم، اما همیشه بهعنوان یک مادر دلنگرانی دارم؛ بهویژه در رشتهای مثل کیکبوکسینگ که احتمال آسیب زیاد است.
او ادامه میدهد: شب مسابقه، هزاران کیلومتر دورتر از پسرم بیتاب و مطمئن بودم که آسیب جدی دیده است. وقتی بعداز پایان مسابقه تماس تصویری گرفت، اول مدالش را نشانم داد. از خوشحالی فریاد میزدم و خوشحال بودم، اما از جراحتش ناراحت شدم. همان شب، پدرش به ابوالفضل گفت ارزش خوشحالی مادرت از هر چیزی بالاتر است.
اهداف آینده و آرزوی ساختن برای محله
وقتی از ابوالفضل میپرسم در پنج یا ده سال آینده خودش را کجا میبیند، پاسخ میدهد: اولین هدفم حضور در رقابتهای وان چمپیونشیپ تایلند است. شرط ورود به این مسابقات سطح اول جهان، داشتن چندین مقام قهرمانی جهانی است. اگر با همین میزان تلاش و همت ادامه دهم، چهار سال دیگر میتوانم شرایط لازم را کسب کنم. هدف دیگرم این است که بازیکن ثابت تیم ملی ایران شوم.
ابوالفضل، اما تنها به قهرمانیهای شخصی فکر نمیکند؛ او میخواهد کاری بزرگ برای شهر و محلهاش انجام دهد؛ «آرزوی من داشتن یک باشگاه یا آکادمی ورزشی بزرگ است تا بتوانم نوجوانان و جوانان بااستعداد محله را که شاید به دلیل مسائل اقتصادی از ورزش دور ماندهاند، آموزش دهم. دلم نمیخواهد کسی به خاطر مشکلات مالی از ورزش حرفهای دست بکشد.»
علیرضا عباسی، پدر ابوالفضل، این آرزو را همراهی میکند. او حامی و مشوق اصلی پسرش است و معتقد است استعدادهایی مانند ابوالفضل در محلههای این شهر بسیار زیادند و فقط نیاز به کشف و حمایت دارند.
پدر ابوالفضل عباسی اعلام آمادگی کرده که درصورت حمایت شهرداری یا هر نهاد دیگری، حاضر به خرید زمین و تأسیس یک آکادمی ورزشی برای محله طبرسی شمالی است تا با کمک امین حسینیان و دیگر مربیان این منطقه، کودکان و نوجوانان بااستعداد را شناسایی کند و حمایت مالی از آنان را برای رسیدن به جایگاههای جهانی برعهده بگیرد.
* این گزارش یکشنبه ۲ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۴۰ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.
