کد خبر: ۶۸۹۱
۲۶ مهر ۱۴۰۲ - ۱۶:۰۰

دل محمد ملک، شورِ خوشنویسی را می‌زند

محمد ملک، امید دارد که هنر خوشنویسی به زندگی مردم راه پیدا کند و برای این کار حتی آثارش را رایگان به مردم اهدا کرده است.

محمد ملک دانش‌آموخته کارشناسی ارشد تربیت بدنی است، اما دلش با خوشنویسی رابطه‌ای جدانشدنی دارد. دلش شور خوشنویسی را می‌زند و حتی در مکان‌های پر رفت و آمد مشهد با دیگر خوشنویسان نوبت حضور می‌گذارند و در برابر چشمان علاقه‌مند مردم، برای‌شان با بهترین اسلوب به رایگان می‌نویسند.

یکی از نکاتی که او را متفاوت کرده همین نگاه است. دوست دارد هنر و هنرمندان دیده شوند تا فضای جامعه لطیف‌تر و هنری‌تر شود. امید دارد که هنر به زندگی مردم راه پیدا کند و برای این کار قدم‌هایی برداشته و حتی یک بار در یک فست‌فود پیش نگاه مشتریان هم خطاطی و آثارش را به مردم اهدا کرده است.


- در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چند سال است دست به قلم و دوات دارید.

محمد ملک، دبیر آموزش و پرورش ناحیه ٦ هستم و ۳۰ سال سابقه خدمت دارم. هنوز هم تدریس می‌کنم. دیپلم برق دارم و فوق لیسانس علوم ورزشی. خوشنویس هم هستم. از همان زمانی که در زادگاهم، در تربت‌حیدریه بودم، یعنی ۲۶ سال قبل و حتی پیش از آن تمرین خوشنویسی می‌کردم و کماکان هم ادامه دارد. با اینکه هیچ نفع مادی برایم ندارد، اما خوشنویسی بخشی از ذاتم شده است و با آن نفس می‌کشم و زنده‌ام.

- در رشته‌های فنی تدریس می‌کنید؟

نه، گرافیک، زبان انگلیسی تخصصی و سایر دروس برای رشته‌های تربیت‌بدنی را تدریس می‌کنم. معلم شنا هم هستم.

 

محمد ملک دلش شور خوشنویسی را می‌زند و این هنر را به رایگان به مردم می‌آموزد

- شما در رشته‌های مختلفی مشغولید، از گرافیک تا زبان انگلیسی. این دو رشته، جدا از آنچه در دانشگاه خوانده‌اید است. تدریس خوشنویسی هم که دارید. این همه رشته مختلف با هم چگونه ممکن است؟

یک بیت معروف داریم که می‌گوید: آنچه شیران را کند روبه مزاج/ احتیاج است احتیاج است احتیاج. آموزش و پرورش به نیرو‌های کار آمد نیاز دارد، اما متأسفانه ندارد. وقتی هم ندارد مجبور است از پتانسیل‌های متفاوت معلمانش در جا‌های مختلف استفاده کند.

 - شما علاوه بر دبیری آموزش و پرورش در انجمن خوشنویسان مشهد هم مشغولید؟

بله. مدرک فوق ممتاز خوشنویسی در خط نستعلیق دارم. عضو هیئت مدیره انجمن خوشنویسان ایران (واحد خراسان) هستم. مسئولیت واحد فرهنگی و هنری انجمن را نیز بر عهده دارم.

 

- عناوینی که انجمن خوشنویسان به هنرمندان می‌دهد بر چه پایه‌ای است؟

حدود ۶۵ سال است که آموزش خوشنویسی در کشورمان آکادمیک شده و برای فارغ‌التحصیلان هر سطحی بعد از آزمونی سفت و سخت، گواهی‌نامه مربوطه را صادر می‌کند. مدارک‌شان هم از مقدماتی شروع می‌شود و بعد از آن سطح متوسط است. خوش، عالی، ممتاز، فوق ممتاز و سر آخر هم استادی مراحل بعدی خوشنویسی است.

 

- این مدارک برای دارنده آن چه نتیجه‌ای دارد؟

هیچی!

- هیچی؟

هیچ جا مدارک انجمن خوشنویسان را قبول ندارند. هنردوستان سال‌هایی از عمرشان را برای خوشنویسی می‌گذارند، اما در پایان نتیجه‌ای که جنبه انتفاعی داشته باشد برای‌شان به وجود نمی‌آید. انجمن خوشنویسان باید کارآمدتر شود و تفاهم‌نامه با مراکز دولتی و خصوصی امضا کند و هنرمندانش را در بدنه کاری کشور تزریق کند تا انگیزه‌ای برای افراد به وجود آید. امروزه هرکسی به خوشنویسی می‌پردازد برای دلش این کار را ادامه می‌دهد.

 

- اصولاً در جامعه امروز چه نیازی به خوشنویسی داریم؟ می‌توانیم روی نرم‌افزار Word، قلم‌های (فونت) خوشنویسی را نصب کنید و بدون هیچ زحمتی متنی با فرمت خوشنویسی شده داشته باشیم.

هنرمند در جامعه نقشش این است که فضای زندگی را لطیف کند و مشکلات را برای انسان‌ها قابل تحمل‌تر کند. در خوشنویسی هم جدا از این ماجرا نیستیم. شما به تابلو‌های سر در فروشگاه‌ها دقت کنید. همین سردر‌های مراکز فروش چه قدر آشفتگی و اغتشاش بصری در ذهن انسان‌ها ایجاد می‌کند.

جلد مجلات و فونت کتاب‌ها هم همین حکایت را دارند. رایانه می‌تواند خوش‌خط بنویسد، اما نمی‌تواند به نوشته شما روح هنری بدهد. خوشنویس وظیفه این را دارد که کاری تولید کند که با شما حرف بزند و ارتباط هنری برقرار کند. از بُعد دیگر می‌توان به مساله هویت کشور‌ها هم اشاره کرد.

هر کشوری به چیزی اتکا دارد، مثلافرانسوی‌ها به دم کردن قهوه و اسپانیایی‌ها به گاوبازی مشهورند. ایران به‌واسطه سابقه طولانی که دارد به خوشنویسی و هنر‌های که به مجموع آن‌ها «نگارگری ایرانی» می‌توان اطلاق کرد معروف است. پرداختن به خوشنویسی و زنده نگه‌داشتنش، زنده نگه‌داشتن اسم و هنر ایرانی در جهان است.

 

محمد ملک دلش شور خوشنویسی را می‌زند و این هنر را به رایگان به مردم می‌آموزد

- سابقه خوشنویسی در فرهنگ ایرانی از کجاست؟
حدوداً از ۴۵۰ سال قبل این هنر در شکل و شمایلی که امروز می‌بینید آغاز شده است. در مکتب اصفهان میرعماد و در مکتب هرات میرعلی تبریزی و سلطانعلی مشهدی از جمله کسانی بودند که خوشنویسی را به وجود آوردند. انواع خطوط در این بازه به وجود آمده است.

در هر دوره هم به همت هنر و ذوق هنرمندان این رشته پیشرفت داشته است و سال‌هاست که انجمنی برای خوشنویسی تأسیس شده و انجمن در شهر‌های ایران و حتی فراتر از مرز‌های ایران شعبه دارد. شاید جالب باشد بدانید که در ژاپن هم خوشنویسی داریم که با همین اصول خوشنویسی خودمان و حروف و کلمات فارسی مشغول به کار است، اما اصالت ژاپنی دارد.

- برنامه انجمن خوشنویسی چه مواردی است و  برای خوشنویس شدن جز صبر به چه چیزی نیاز است؟
به نکته خوبی اشاره کردید. در این مورد چندین بیت شعر از سلطانعلی مشهدی در تاریخ آمده است: «ای که خواهی که خوشنویس شوی/ خلق را مونس و انیس شوی/ ترک آرام و خواب باید کرد/ وین به عهد شباب باید کرد» در حال حاضر باید آموزش دید و ادامه داد و خسته نشد.

در همه ایام سال کلاس‌های خوبی در مشهد برای گروه‌های مختلف برگزار می‌شود. دفتر انجمن در مجتمع فرهنگی امام رضا (ع) واقع در بوستان ملت برپاست و ۶ دفتر هم در نقاط مختلف شهر مشهد داریم.  

- این روز‌ها علاوه بر خوشنویسی به شیوه قلم نی از خوشنویسی با خودکار هم زیاد می‌شنویم. چه نظری دارید؟
خیلی هم خوب است. خوشنویسی با خودکار در حقیقت کاربرد خوشنویسی در زندگی روزمره است. خط یک عنصر ارتباطی است مثل خوب صحبت کردن؛ کسی که خوب صحبت می‌کند بقیه به او جذب می‌شوند. کسی هم که خوش خط می‌نویسد باعث جذب افراد و تاثیر در آن‌ها می‌شود. به نظر من برای نامه‌نگاری اداری اگر با خط نیکو به جای استفاده از کامپیوتر بنویسیم، بنا به تجربه من و خیلی از دوستانم کارمان بهتر و زودتر راه می‌افتد. خوشنویسی با خودکار می‌تواند معرف شخصیت فرد در جامعه باشد.  

- برای اینکه خط‌مان با خودکار خوب بشود چه میزان آموزش لازم داریم؟
حداقل ۱۰ جلسه.

- همه می‌توانند خوش‌خط شوند؟
بله، همه می‌توانند با خودکار، خوش‌خط بنویسند، اما با قلم نی، نه! خوش‌نوشتن با خودکار جزء مهارت‌ها و قابل فراگیری است. اما برای خوشنویس شدن با قلم نی، باید ذاتی هنری داشت.

- چه تجربه‌های ویژه‌ای در سال‌های تدریس‌تان دارید؟
خط، هنری دیربازده است. کسی که کلاس موسیقی می‌رود از همان جلسه اول از سازش صدا در می‌آید و فرد جذب می‌شود تا کارش را هرچه بهتر کند. اما خوشنویسی هنری دیربازده است. مهمترین هنر مدرسان خوشنویسی، نه آموزش خوشنویسی به افراد بلکه نگه داشتن شاگردان‌شان در مسیر یادگیری خوشنویسی است. مدرس باید کاری کند که هنرآموز در کلاس بماند و از دیر بازده بودن کار خسته نشود.

- امروزه هنری ترکیبی از دو رشته خوشنویسی و نقاشی (نقاشی‌خط) پدیده آمده است...
این هنر ترکیبی از «جنبش نقاشی قهوه خانه‌ای» در ایران شروع شد. مرحوم زنده‌رودی و رضا مافی (هنرمند مشهدی) مبدع آن هستند. اگر بخواهم تخصصی بگویم در نقاشی‌خط، فرم و فضا و رنگ را درگیر خوشنویسی می‌کنند. محصول کار هم این می‌شود که یا متنی خوشنویسی شده به وجود می‌آید که در آن از رنگ و فرم استفاده شده است و یا جدیدا موتیفی از خط را ارائه می‌کنند که خوانایی آن مطرح نیست بلکه فرم و فضا در آن مهم است.
 
- تا به حال برای اینکه خط را به میان مردم بیاوردید چه کردید؟
نمایشگاه‌های جمعی در جای جای شهر برگزار می‌کنیم. مثلا به افتخار معلمان بازنشسته نشستی برگزار شده بود، من با جمعی از هنرمندان خوشنویسی در آنجا شرکت کردم و با دیگر دوستان هنرمند خط نوشتیم و سرآخر، همه آثارمان را به معلمان اهدا کردیم، این کار بازتاب خوبی داشت. معلمان بازنشسته خیلی خوشحال شدند که جامعه هنری برای آن‌ها ارج نهاده است.

این خوشحالی به جمع ما خوشنویس‌ها هم منتقل شد.‌ای کاش مسئولان آموزش و پرورش هم می‌آمدند و از این کار الگو می‌گرفتند. چند نوبت هم در جا‌های پر رفت و آمد شهری توانستیم جمع شویم و در حضور عموم علاقه‌مندان خط بنویسیم و خوشنویسی را به صورت زنده برای چشم‌هایی که هنردوست هستند اجرا کنیم.

شاید برای‌تان جالب باشد که بگویم یک نوبت هم در کاری ضربتی همراه با تعدادی از  خوشنویسان به یک  پیتزا فروشی رفتیم و آنجا مشق کردیم و خط‌نوشته‌ها را به مردم اهدا کردیم. هدف‌مان این بود که خوشنویسی از انزوای خانه‌ها و گالری‌ها بیرون بیاید و با مردم رابطه برقرار کند.

 

محمد ملک دلش شور خوشنویسی را می‌زند و این هنر را به رایگان به مردم می‌آموزد

- چه کنیم تا فضای هنرمندان و هنر شهرمان از آنچه هست بهتر شود؟
در یک کلام می‌توان گفت باید کاری کرد که هنرمند دیده شود. وقتی فیلمی سینمایی اکران می‌شود، روی سی‌دی فیلم، روی سر در سینما و در کلیپ‌های تلویزیونی، چهره بازیگر دیده می‌شود. همین مساله برای خوانندگان و نوازندگان موسیقی هم وقتی بر روی صحنه اجرا می‌کنند وجود دارد.

اما مردم دیگر هنرمندان را نمی‌بینند. اینجاست که هنرمندان دیگر رشته‌ها باید انگیزه بیشتری داشته باشند. اگر هنرمندان از لحاظ مالی تامین شوند، این انگیزه مضاعف به وجود می‌آید. باید بازاری برای عرضه آثار هنری در همه رشته‌ها به صورت گسترده وجود داشته باشد.

متاسفانه باید بگویم اگر به خانه بیشتر خطاطان مشهدی بروید، می‌بینند که انبوهی از آثار با ارزش هنری تولید و البته بر روی هم تلنبار شده است. خانه‌هاشان انباشته از کار‌های خوب، اما فروخته نشده و حتی دیده نشده است. خطاطان مجبورند یا آثارشان را به هر بهانه‌ای به این و آن اهدا کنند یا تحمل‌شان را برای خاک خوردن آثارشان بیشتر کنند.

اگر کاری بکنیم که هنرمندان دیده شوند وضع هنری شهر ارتقا خواهد یافت. مثلا سر در خانه‌ی هنرمندان درجه اول شهر از طرف شهرداری یا سایر ارگان‌ها، پلاک‌هایی نصب شود و نام و چهره و شخصیت هنری فرد را بیان کنند که البته کار مثبتی خواهد بود.

جالب است که حتی اجازه داده نمی‌شود عکس هنرمند بر جلد کتابش و یا بنر نمایشگاهی چاپ شود! من پیشنهاد می‌دهم نهاد‌های مسئول، به خصوص شهرداری برنامه‌ریزی کند که انبوه سازان بزرگ الزام داشته باشند در خانه‌هایی که می‌سازند و همچنین محوطه مشاع آن از آثار مختلف هنری اعم از خط، نقاشی، سفال، مجسمه و... استفاده کنند. با همین کار به ظاهر ساده می‌توان بازار هنری را رونق بخشید و حتی دائقه هنری مردم را بهتر کرد.  

- ذائقه هنری در این میان چه نقشی دارد؟
همه‌ی ماجرا مربوط به ذائقه هنری مردم است. ذائقه هنری است که استقبال از هنر و آثار هنری را به وجود می‌آورد. تغییر و بهینه کردن ذائقه هنری مردم کمک رسمی مراکز دست بالا را طلب می‌کند. رسیدن به ذائقه هنری در همگان نیازمند  بودجه‌های رسمی و حمایت از طرف نهاد‌های عمومی است.

من به شخصه صد‌ها بار خوشنویسی کردم و به افراد مختلف اهدا کردم تا ذوق هنری مخاطبان ارتقا پیدا کند و هنر در زندگی‌شان یک الزام باشد. اما این صرفا وظیفه من به عنوان هنرمند نیست و نیاز به حمایت‌های فرادستی دارد. ما در شهر مشهد نیاز به حراج‌های هنری و نمایشگاه‌های دائمی هنر با دسترسی عموم مردم داریم. تا وقتی که ذائقه مردم فقط مربوط به بازیگران خوش چهره سینما باشد، مساله همین است که می‌بینید.

چرا فقط تعداد محدودی از بازیگران خوش سیما باید دیده شوند و عکس‌شان کنار محصول تجاری عرضه شود؟ چرا این امکان برای استادان هنر‌های مختلف مهیا نیست؟ همین‌جاست که بحث دائقه مردم مطرح می‌شود. اگر آن را هدایت کنیم و ارتقا ببخشیم مشکل خود به خود حل می‌شود و هنرمند در انزوا نمی‌ماند.  

* این گزارش ۵ مرداد ۹۶ در شماره ۲۴۶ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44