از نظر علیاکبر حبشی، همسایههایشان در کوچه مهر۱۸، طلای ۲۴عیار هستند. میگوید: در مراسم دیگ، اجاق و لوازم مختلف از هم قرض میگیریم و به کمک هم میرویم. در همه اتفاقها کمکحال هم هستیم.
مهرآباد تلفیقی از دو مزرعه قدیمی «مهرآباد» و «خدربیک» است و پیشینه تاریخی و قدمتی دستکم ۱۳۰ ساله دارد. این محله ازمهاجرپذیرترین محلات مشهد است و زندگی قومیتهای مختلف با مذاهب گوناگون در کنار یکدیگر و تعامل آنها با هم ازشاخصههای مهم آن است. بافت جمعیتی مهرآباد، جوان و پویاست و بیشتر ساختمانها، یک و دو طبقه است.
حدود ۱۸۱سال پیش، خدربیگ، در فاصله ششکیلومتری باروهای شهر مشهد بهعنوان منزلگاهی تلقی میشد که کاروانهای تجاری قادر به اتراق موقت در آن بودهاند. این قلعه چنان مستحکم بود که میشد روی آن بهعنوان مکانی امن حساب کرد.
سیدرضا علویمنش میگوید: ما اصلا همسایه بد نداریم. اصلا اینجا ماندگار شدیم برای مسجد المهدی (عج) و آدمهای خوب مسجدیاش. رابطه با همسایهها برای من که پا به سن گذاشتهام، مثل رابطه پدر و فرزندی است.
محله مهرآباد تلفیقی از دو مزرعه قدیمی «مهرآباد» و «خدربیک» است. گرچه مزرعه خدربیک از لحاظ پیشینه تاریخی قدیمیتر است، مزرعه مهرآباد معروفتر بوده است. این مزرعه قدمتی دستکم صد و سی ساله دارد.
کار مرحوم زهرا میرزایی تنها قابلگی نبود. مرده هم شسته بود، حدود هفتاد میت. اینکه انسانی اولین نفری باشد که نوزاد را میبیند و آخرین نفری که میت را میشوید، تجربه منحصربهفردی است. همین تجربهها باعث شده بود از هیچچیز ترس نداشته باشد.
فاطمه خوشدوست یکی از بانوان ترکمی ساکن محله مهرآباد مشهد است. او از نه سالگی پای دار قالی نشسته و هر قالیچه گویی صندوق خاطراتاش است.
فاطمه خوشدوست از نهسالگی پشت دار قالی نشسته و خاطراتش را با تارهای ابریشم گره زده است.او میگوید: برای من قالی زنده است و با هر رجش خاطرهای دارم. هرروز پای دار مینشینم و چه شاد باشم و چه غمگین!