لچک، ترنج، تره، بته، جقه، قشقایی، خشتی، کومه، محرابی، جوشقان، گل مرغ و... تو را به ایران باستان میبرد. آنجا که رنگها و نقشها پیوندت میزند با سرزمین روزهای دور. به بهانه روز صنایعدستی سراغ بانوی کارآفرین محله مهرآباد ، طیبه عبدی رفتیم و ساعتی را با نقش و نگارها و آثار هنریاش گذراندیم.
آنقدر پرانرژی و پر از انگیزه است که تمام این کارها را با هم سروسامان میدهد. از یک طرف دستی در صنایعدستی و تار و پود فرش و قالی دارد و از طرف دیگر با آموزش خیاطی برای زنان محله مهرآباد باعث کارآفرینی شده است.
مهرآباد تلفیقی از دو مزرعه قدیمی «مهرآباد» و «خدربیک» است و پیشینه تاریخی و قدمتی دستکم ۱۳۰ ساله دارد. این محله ازمهاجرپذیرترین محلات مشهد است و زندگی قومیتهای مختلف با مذاهب گوناگون در کنار یکدیگر و تعامل آنها با هم ازشاخصههای مهم آن است. بافت جمعیتی مهرآباد، جوان و پویاست و بیشتر ساختمانها، یک و دو طبقه است.
از اواخر سال1398 تا الان چشممان به خبر بد آمار هر روزه تعداد فوتشدگان کرونا بوده است. آماری که ابتدا دور از ما و خانوادههایمان به نظر میرسید اما چندی نگذشت که تک تک ما به طریقی داغدار شدیم. بعضیمان عزیزی در خانواده از دست داد، دیگری در فامیل نزدیک و بقیه از دوستان و آشنایان. پیر، جوان و حتی کودک. ایام تیره و تاری بود. این نوشتار به یادبود چند همسایه، هممحلی و سوژههای خاصمان است که در این ایام به علت ابتلا به ویروس کووید19 از بین ما رفتند. افرادی لایق، سختکوش و دوستداشتنی که فوتشان داغ دلمان شد.
چند وقتی است که جمعهبازار به محدودهای به نام شترک منتقل شده و قفل تعطیلی بر فعالیتهای آن در محله ثامن زده شد اما حالا دو ماهی است کرکره این جمعهبازار خاطرهانگیز در سهشنبهبازار نوپا بالا رفته است و سازمان میادین و میوه و ترهبار شهرداری مشهد فضایی ایجاد کرده است تا غرفهداران دورهم جمع شوند و روزبازاری پررونق برای اهالی بسازند.
با اینکه سهشنبه بازارِ خیابان محور واقع در محله ثامن است اما به علت همجواری با محله مهرآباد به نام روزبازار مهرآباد نامگذاری شده است. در این بازار که در زمین خاکی و روباز است، اقلام متنوعی خرید و فروش میشود.
خیابان مهرآباد21 یکی از قدیمیترین کوچههای محله و به اذعان اهالی پرتراکمترین محدوده محله است. این کوچه قدمتی حدود 50سال دارد و تا همین چند سال پیش به نام دهمتری سلمان شناخته میشده است. در حال حاضر این کوچه به نام «مهر» نامگذاری شده است. ابتدای کوچه از راسته اصلی مهرآباد شروع میشود و انتهای آن به بولوار الزهرا(س) میرسد. تقاطع این کوچه با بولوار الزهرا(س) مسدود شده بود که با اعتراض اهالی بازگشایی شد. در حال حاضر زمین این معبر، اختلاف سطح جالب توجهی با محلههای همجوار دارد که باعث سختی تردد وسایل نقلیه است.
خیابان عبادت مهرآباد به اندازه محور اصلی محله با اهمیت است. خیابانی پرتردد که از معبر مفتح شرقی3 شروع میشود و به سهراهی در خیابان مهرآباد میرسد. در انتهای این خیابان و در نزدیکی راسته مهرآباد، سمت چپ، مهرآباد قدیم قرار دارد که به آن قلعه کهنه میگویند. در گذشته، این معبر به شهید فرزین و قبل از آن به باغ سبیسی معروف بوده است که به علت مزارع سبیس (یونجه) و کارخانه بستهبندی آن بوده است.
چند ماهی بیشتر نبود که پسرم ازدواج کرده بود و همسرش سه ماهه باردار بود. هرچه به او گفتم تازه همسرت را به خانه آوردی و فرزندی در راه داری حریفش نشدم و سال ۶۱ راهی جبهه شد چندماه اول پشتسرهم نامه میداد. هفتهای چند نوبت نامه از غلامرضا به دستمان میرسید. همینکه از او خبر داشتیم خدا را شاکر بودیم تا بعد از چند وقت نامهها قطع شد. هر وقت خبردار میشدیم کسی از جبهه به خانه آمده است به دیدنشان میرفتیم و سراغ پسرم را میگرفتیم، ولی کسی از او خبر نداشت. تا اینکه بعد از ۱۲ سال برادرم از تهران خبر داد که غلامرضا را پیدا کردند و شهید شده است.
سالهای طولانی است که دستی در پخت شله دارند. شله حاج محمد و پسرانش که دستور پختش خانوادگی و کار دست و بدون ابزار مکانیکی است. علی، احمد، محمود و جبار حالا با پا به سن گذاشتن پدر، اجاق شلهپزی را در محله مهرآباد روشن نگه داشته و نگذاشتهاند این رسم دیرین خانوادگی فراموش شود. رسمی که حاج محمد سرورینیا از پدرش حاج رمضان به ارث میبرد و معلوم نیست این پخت شله چند پشت در خانوادهشان رسم بوده است. حاج محمد از مهرآبادیهای قدیمی و متولد همین محله است و 4پسرش که استاد شلهپزی هستند، هر سال 6دیگ بر پا میکنند و آن را با کیفیتی میپزند که خیلی از مهرآبادیها طعم آن را هرچند یکبار چشیدهاند.