
یادگاری هوشنگ سیحون برای سرداری به اسم نادر
«مناسب برای گردشگری، مستعد برای سرمایهگذاری»؛ این شعاری است که مسئولان شهرداری منطقه ۳ برای منطقه خود انتخاب کردهاند. به بخش کاملا اقتصادی شعار کاری نداریم، اما بخش نخست آن را در نظر بگیرید: «مناسب برای گردشگری»؛ واقعا چند مکان تاریخی و فرهنگی مانند «مجموعه باغ موزه نادری» سراغ دارید که برای گردش در تعطیلات نوروزی مناسب باشد؟
اینکه در این مجموعه، آرامگاه یکی از سرشناسترین چهرههای تاریخ ایران که خود را فرزند شمشیر میخواند، قرار گرفته و علاوه بر آن بخشهای جالب توجه دیگری مانند آرامگاه کلنل محمدتقیخان پسیان و دو تالار موزه و نگارخانه و... داشته باشد، نوید سپری کردن یک گردش و بازدید خوب را در روز بهاری به مراجعه کننده میدهد؛ و اینکه دومین مکان مهم داخل شهر مشهد از دید گردشگری و تاریخی (پس از مجموعه حرم مطهر امامرضا (ع)) در منطقه ما باشد، هم مایه مباهات است و هم باعث خوشحالی.
یادگار هوشنگ سیحون
«مجموعه باغ موزه نادری» در محله راه آهن مشهد در ضلع شمال غربی چهارراه شهدا –که قبلا به چهارراه نادری موسوم بود- واقع شده و اصلیترین بخش آن که شاخص مجموعه است، خود آرامگاه نادرشاه است؛ بنایی که مهندس هوشنگ سیحون به یادبود نادرشاه افشار در سال۱۳۴۲ خورشیدی طراحی کرد و ساخت. این بنا در باغی به مساحت ۱۴ هزارو ۴۰۰ متر مربع ساخته شدهاست.
مجموعه باغ موزه نادری شامل سکویی دوازدهپلهای، گورجای نادرشاه، پوششی خیمهمانند بر روی گور، سکویی مرتفع در مجاورت گور با مجسمه نادرشاه سوار بر اسب و سه تن دیگر در پی او، یک غرفه فروش کتاب، دو تالار برای موزه، گورجای کلنل پسیان، تالار نگارخانه است.
پوشش آرامگاه کاملاً بهمانند چادر عشایری است، که نادر در آن زاده و هم کشته شدهاست
مجسمه نادر شاه سوار بر اسب و سهسربازش بر فراز یک حجم سنگی مرتفع را مجسمهساز فقید ابوالحسن صدیقی ساخته است. مصالح مقبره هم بیشتر از سنگهای خشن و سخت گرانیت کوهسنگی مشهد است. بعضی از قطعات سنگ بسیار بزرگ انتخاب شده تا تداعیکننده مقبره دوم ساخته خود نادرشاه باشد. پوشش آرامگاه کاملاً بهمانند چادر عشایری است، که نادر در آن زاده و هم کشته شدهاست.
موزه سلطان صاحب قران
در تالار شمارهیک موزه، اشیای گوناگونی بهمنظور معرفی آثار تاریخی دوره افشار بهنمایش گذاشته شده است که عبارتند از: انواع سلاح و پوشاک رزمی نظامیان دوره افشار، تابلوهای نقاشی از نادر و صحنههای جنگهای او مانند تابلویی از جنگ کرنال، وسایل سوارکاری مانند زین و برگ اسب از دوره افشار تا قاجار، چند نسخه خطی نفیس از جمله تاریخ جهانگشای نادری، دو شمشیر که به نادر اختصاص دارد و روی یکی کلمه «السلطان نادر» حک شده و روی دیگری که در دشت مغان به سال ۱۱۴۸ه.ق. در روز تاجگذاری نادر از طرف ملت ایران به او هدیه شده این بیت شعر طلاکوب شدهاست: «هست سلطان بر سلاطین جهان/ شاه شاهان نادر صاحبقران»
تالار شمارهدو نیز در حال حاضر به نمایش برخی تصاویر و نیز پارهای اطلاعات تاریخی در ارتباط با زندگی نادرشاه افشار و همچنین کلنل محمدتقی خان پسیان اختصاص یافته است.
نگارخانه
یکی از بخشهای دیدنی مجموعه نگارخانه آن است که در آن آثار فرهنگی و هنری به نمایش درمیآید. بسته به اینکه چه زمانی به این بخش سر بزنید، هر بار ممکن است با نمایشگاه تازه و متفاوتی روبهرو شوید.
تابلوهای نقاشی هنرمندان شهر، اشیای زینتی سفالی، آثار خوشنویسی و... محیطی فرهنگی را رقم میزنند که جذابیتهای خاص خود را دارد. یکی از آخرین نمونههای این نمایشگاهها تندیسهایی مومی از مشاهیر جهان و انسانهای عجیبالخلقه را به تماشای بازدیدکنندگان گذاشته بود؛ تندیسهایی که گفته میشد از موزه سنپترزبورگ به امانت گرفته شدهاند.
تاریخچه مجموعه
نادر شاه در هنگام حیات خود دو بار دستور ساخت آرامگاه برای خود در بالاخیابان مشهد داد. یک آرامگاه کوچک او در سال۱۱۴۵ه.ق. در کنار چهارباغ شاهی و روبهروی حرم امامضا از خشت و گل ساخته شد و بعدی چند سال پس از آن و در بازگشت نادر از فتح هندوستان.
نادر شاه در هنگام حیات خود دو بار دستور ساخت آرامگاه برای خود در بالاخیابان مشهد داد
در اواخر عهد قاجار (۱۲۹۶ خورشیدی) قوامالسلطنه در محل یکی از دو مقبره ویرانشده نادر که روبهروی هم واقع شده بودند، آرامگاه جدیدی برای او ساخت و استخوانهای او را که آغامحمدخانقاجار برای اهانت به تهران برده بود، به این مقبره حمل کردند.
بنای جدید که در محل کنونی آرامگاه نادرشاه قرار داشت مدتی برپا بود تا اینکه انجمن آثار ملی ایران در سال۱۳۳۵ خورشیدی درصدد برآمد آرامگاهی مناسبِ شأن نادرشاه در همان محل مقبره ساخته قوامالسلطنه ساخته شود. این کار از سال۱۳۳۶ آغاز شد و در سال۱۳۴۲ به پایان رسید. ساختمان جدید آرامگاه نادر شاه افشار در تاریخ ۱۲فرودین سال۱۳۴۲ به همت انجمن آثار ملی ایران در باغ نادری بازگشایی شد.
این مجموعه هماکنون تحت مدیریت سازمان میراث فرهنگی اداره میشود. در اواخر سال۱۳۸۶ باغ موزه نادری که بر اساس طرح نوین بهسازی در فضاهای داخلی بازنگری و تعمیرات شده بود پس از ۶ماه تعطیلی دوباره بازگشایی شد.
از اسیری در جنگ ازبکها تا حکومت خراسان
نادر شاه افشار در سال ۱۰۶۷خورشیدی در ایل افشار در درگز خراسان زاده شد. نام اصلی او «نادرقلی» بود و بنا به روایتی غیرمستند، هنگامی که هنوز به ۱۸ سالگی نرسیده بود همراه با مادرش در یکی از هجومهای ازبکهای خوارزم به اسارت آنها درآمد.
او پس از مدت کوتاهی از اسارت گریخت و به خراسان برگشت و به خدمت حکمران ابیورد، باباعلی بیگ درآمد. نادر گروه کوچکی را به دور خود جمع کرد و بعد از مهار چند ناحیه خراسان، خود را «نادرقلیبیگ» نامید.
دراین هنگام افغانها به رهبری محمود افغان، اصفهان را تصرف کرده و شاهسلطانحسین صفوی را به قتل رسانده بودند. پسر شاهسلطانحسین به نام شاه تهماسب دوم صفوی که از اصفهان به قزوین گریخته بود، خود را در ۱۱۳۵ه.ق. پادشاه ایران خواند، ولی حکام نواحی گوناگون کشور حاضر به اطاعت از او نشدند.
محمود افغان نیز که تنها بر اصفهان و نواحی اطراف آن حکومت میکرد، کمی بعد بهدست پسر عمویش اشرف افغان در ۱۱۳۷ه.ق. بهقتل رسید. همزمان با این اوضاع، نادر که از میزان نفوذ خاندان صفوی در میان مردم آگاه بود، به شاه تهماسب دوم پیوست و در ۱۱۳۹ه.ق. سردار سپاه او شد. او سپس خراسان را به تصرف خود درآورد.
شاه تهماسب نیز، نادر قلی را والی خود در خراسان اعلام کرد و پس از آن نادر نام خود را به «تهماسبقلی»(به معنای غلامِ تهماسب) تغییر داد. سال بعد، او پس از سرکوب چند ایل ترک و کرد، به حکمرانی کامل خراسان رسید.
دستی از غیب برون آمد و برسینه نامحرم زد
نادر در ادامه برای بهقدرت رساندن شاه تهماسب با افغانها وارد جنگ شد و در سه نبرد آنها را شکست داد. او سپس در تعقیب اشرف، افغانستان را مورد تاخت و تاز قرار داد و قبایل این دیار را مطیع خود کرد. بدین ترتیب پس از هفت سال شورش افغانها در ۱۱۴۲ه.ق. به پایان رسید.
نادر سپس با دشمنان خارجی وارد جنگ شد و روسها را از شمال ایران بیرون راند، اما در زمان جنگ با عثمانیها که غرب ایران را اشغال کرده بودند، متوجه شورشی در شرق ایران شد و جنگ را نیمهکاره رها کرد و به آن سامان رفت. شاه تهماسب صفوی با توجه به قدرت و شهرت روزافزون نادر و به قصد اظهار وجود، جنگ را با عثمانیان به قصد بازپسگیری ایروان دنبال کرد، ولی به سختی شکست خورد.
او در سال۱۱۴۵ه.ق. به دنبال قراردادی با دولت عثمانی، گرجستان و ارمنستان را در ازای تبریز به آن دولت واگذار کرد. نادر که خود این نواحی را به ایران بازگردانده بود، شاهتهماسب را از سلطنت برکنار کرد و پسر خردسال او را با نام «شاه عباس سوم» به جانشینی برگزید و برای حفظ قدرت، خود را نایبالسلطنه نامید.
نادر در عرض دو سال کل آذربایجان و گرجستان را از عثمانیان پس گرفت، عثمانیان را به سختی شکست داد و طبق قراردادی با روسها در گنجه، ارتش روسیه را وادار به عقبنشینی از تمام مناطق ایران کرد.
سلطنت، پسزدن بادست و پیشکشیدن با پا!
در سال ۱۱۴۸ه.ق. نادر کلیه حکمرانان و کدخدایان ایران را که گفتهاند شمارشان بیش از ۲۰هزارتن بوده، در دشت مغان جمع کرد. او در دشت مغان اعلام کرد که وظایف خود را انجام داده و تصمیم به استراحت و کنارهگیری از کارها دارد. بزرگان کشور که میدانستند نادر در باطن مایل به سلطنت است، او را به سلطنت پذیرفتند. بدین ترتیب شاه عباس سوم صفوی از شاهی برکنار شد و حکومت سلسله افشار با پادشاهی نادر آغاز شد.
فاتح هند
نادرشاه ۱۲سال پادشاهی کرد و در این مدت دائم به لشکرکشی به نواحی گوناگون مشغول بود. او در این زمان توانست بحرین، قندهار، خوارزم، بخارا و بسیاری نواحی دیگر را که برای سالها از ایران جدا شده بودند، به ایران بازگرداند.
مهمترین فتح او فتح هندوستان بود که دلیل این جنگ گریختن ۸۰۰ نظامی افغان به عنوان مخالفان نادر به هند بود. نادرشاه سه بار به محمدشاه گورکانی پادشاه مغول هندوستان اخطار کرد که افغانها را تحویل دهد، اما این اتفاق نیفتاد و او به هندوستان لشکر کشید.
نادرشاه پس از شکستدادن پادشاه مغول هند او را بر سلطنت آنجا باقی گذاشت، اما با غنیمتهای بسیاری مانند الماسهای کوه نور و دریای نور و نیز تخت طاووس به ایران بازگشت؛ غنیمتهایی که چنان زیاد بود که نادرشاه سهسال مالیات را بر مردم ایران بخشید.
به یک گردش چرخ نیلوفری، نه نادر بجا ماند و نه نادری!
البته فارغ از این بخشش مالیات، به طور کلی نادرشاه برای تامین هزینه جنگهای خود ناچار میشد مالیاتهای سنگینی از مردم بگیرد و این نارضایتی را بالا برد و باعث شورشهایی در جایجای کشور شد. از سویی او در اواخر عمر تندخو شد و حتی پسرش رضاقلی میرزا را به تصور اینکه قصد جانش را داشته کور کرد.
اما نادرشاه از کاری که در حق فرزندش کرده بود، پشیمان شد و برخی از اطرافیان خود را که در این کار آنها را مقصر میدانست، کشت. سرانجام زمانی که نادرشاه برای رفع یکی از شورشها به خراسان رفته بود، جمعی از سردارانش شبانه به چادر او حمله کردند و او را به قتل رساندند.
* این گزارش یکشنبه، ۱۸ اسفند ۹۲ در شماره ۹۵ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.