صحبت درباره پیشینه و شمایل آرامگاه نادرشاه در ادوار گوناگون تاریخی، بحثی طولانی است؛ اینکه شکل ساختاری آرامگاه چگونه بود و چه سرنوشت و فرجامی یافت. شاید برای بسیاری از شما مخاطبان گرامی، پاسخ به این پرسش چندان دشوار نباشد و آن را در قالب بدیهیترین امور قرار دهید، اما واقعیت آن است که اطلاعات ما در این زمینه، چنگی به دل نمیزند.
میدانیم که نادرشاه پیش از آنکه به دست محرمترین سردارانشان و با آن وضع فجیع در فتحآباد قوچان به قتل برسد و به قول محمدمهدیخان استرآبادی در «جهانگشای نادری»، «سرى که از بزرگى در عرصه جهان نمىگنجید در میان اردوى، گوى لعب طفلان» شود، برای خودش در مشهد آرامگاه باشکوهی تدارک دیده و بر آن املاکی را وقف کرده بود، با این حال آنچه نادرشاه برای آرامگاهش مدنظر داشت، اتفاق نیفتاد.
خیز وحشیانه و خونین علیقلیخان برادرزاده نادر -که بعدها با نام علیشاه و عادلشاه قدرت را در دست گرفت-برای تصاحب سریر سلطنت و کشتار عجیبوغریب افراد خاندان نادر، موجب شد که اصولا نهفقط خواست وی در ترتیب و شمایل آرامگاه، بلکه کیفیت دفن نادرشاه در مقبرهاش، به شکلی که خودش میخواست، ممکن نشود؛ چنانکه ضریحی که او برای مقبرهاش تدارک دیده و با انواع جواهر آراسته بود، بدون استفاده ماند و بعدها به آستان قدسرضوی منتقل شد.
به همین دلیل در متون معاصرِ دوره نادرشاه و بعد از آن، شرح مربوطبه کیفیت مزار و مکان دفن وی، چنگی به دل نمیزند و نمیتوان با استناد به آن، شکل ساختمان و نحوه اجرای سازه را بهوضوح دریافت.
طولی نکشید که با قدرت گرفتن قاجارها و تصرف مشهد توسط آقامحمدخان که اسباب رقم خوردن پایان حکومت تتمه خاندان افشاریه را فراهم کرد و آن سرنوشت شوم را برای شاهرخ، نواده نابینای نادرشاه رقم زد، چشمه کینه دیرینه طایفه قجر از نادر -بهعلت قتل فتحعلیخان، بزرگ این خاندان در جریان نخستین تکاپوهای قدرتطلبانه سردار نامدار افشار و دفن فتحعلیخان در بقعه خواجهربیع- جوشید و حتی، طبق یک روایت، بقایای جسد نادرشاه را از آرامگاه وی بیرون کشیدند و به تهران انتقال دادند تا همچون بقایای پیکر کریمخان زند، زیر پلههای کاخ گلستان دفن شود و هر روز، منکوب قدمهای شاه قاجار باشد.
گزارشهایی که پس از آن درباره وضعیت آرامگاه نادری داریم، بیشتر به تخریب و تبدیل زمینهای اطراف آن به کاروانسرا و اراضی زراعتی اشاره میکند؛ به همین دلیل وقتی در جلسه ۲۱ ذیالقعده ۱۳۳۳ قمری، مجلس شورای ملی (مهر ۱۲۹۴)، به پیشنهاد عبدالحسینخان نردینی -معروف به تیمورتاش- طرحی برای بازسازی مقبره نادرشاه پیشنهاد داد، برخی نمایندگان درباره قرار داشتن پیکر وی در محل مقبره تردید کردند.
با این حال مدتی بعد در حوالی سال ۱۲۹۸ خورشیدی، به اهتمام قوامالسلطنه، والی وقت خراسان، و البته در راستای اجرای مصوبه زمینمانده مجلس شورای ملی، آرامگاه نادرشاه با شکلوشمایل جدید، تجدیدبنا شد و این سازه تا ساخت ساختمان جدید در دهه ۱۳۳۰، همچنان باقی بود.
اما عکسی که امروز ملاحظه میکنید، تصویری است که ظاهرا آنتونیوجیانوزی در زمان حضورش در مشهد گرفته است. تاریخ عکس به حدود سال ۱۲۳۷ خورشیدی بازمیگردد.
اروپاییان و شاید خود عکاس، در شرح عکس، آن را نگارهای از آرامگاه یا مقبره نادرشاه معرفی کردهاند، با این حال بسیاری از پژوهشگران معاصر ایران در این ادعا تردید جدی دارند و با روایت اروپاییان همداستان نیستند.
آنچه در تصویر میبینیم، با آنچه باید بهعنوان سازه آرامگاهی شاهدش باشیم، توفیر دارد. فضای آرامگاه، ایوانهای سهگانه که بیشباهت به معماری مصلای مشهد نیست، منبر داخل عکس و نیز، نهری که برخیها بهاشتباه آن را نهر نادری در بخش بالاخیابان پنداشتهاند، باعث میشود در ماهیت آنچه در تصویر میبینیم، تردید کنیم.
میدانیم که کیفیت نهر نادری در بالاخیابان، چنین آشفته نبود و در بهترین حالت، میتوانیم آنچه در تصویر دیده میشود، انشعابی از این نهر بدانیم که برای مشروب کردن اراضی کشاورزی اطراف مقبره نادر ایجاد شده بود.
تنها روایتی که درباره این عکس قابل اعتناست و آن را به مقبره نادرشاه ربط میدهد، روایت مربوطبه انتساب عکس به «مسجدمقبره» در مجاورت آرامگاه نادری است که امروز هم، البته در شکل و الگوی کاملا بازسازیشده، پابرجاست؛ هرچند تعدادی از صاحبنظران، اساسا تصویری را که مشاهده میکنید، مربوطبه پایینخیابان و ورودی مدرسه عباسقلیخان هم میپندارند و چالشها درباره این عکس همچنان با قوت و شدت باقی است.
* این گزارش سهشنبه ۲۶ دیماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۱۳۵ صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.