من جعفر عقدایی، ۷۰ سال پیش در محله ساربانها در پایینخیابان متولد شدم. در آن زمان کسب علم و سواد زیاد مرسوم نبود برای همین از ۷ سالگی پیشهام را بهعنوان شاگرد یک زینساز آغاز کردم.
عباس حافظ دربانی، از آن قدیمیهای خیابان چهنوست. تاریخ زنده این خیابان از پنج دهه پیش است. او چهنوی قدیم را چنین یه یاد میآورد: ۳۰، ۴۰سال پیش این خیابان چهارتا مغازه بیشتر نداشت، یک بقالی، یک قصابی، یک نانوایی و یک عطاری، همین.
کتاب راهنمای مشهد اثر غلامرضا ریاضی که مهرماه ۱۳۳۴ منتشر شد، با هدف کمک به زائران تهیه شده و بخشی از سند هویتی مشهد در میانه دهه۳۰ و درست قبل از راهافتادن راهآهن است. این کتاب، بعد از خرید از یک مجموعه شخصی، در کتابخانه شهرداری مشهد نگهداری میشود.
حاج محمد حسینقنبری از همان ۴۰ سال پیش که نخستین نانوایی تنوریاش را در محله طلاب مشهد راه انداخت هنوز محکم، قوی و با اراده است.
محمدباقر شریفزاده، میگوید: طبق دستور پدرم رنگرز شدم، به مشهد هم که آمدم همین شغل را انتخاب کردم، با اینکه دیگر اهالی محل تولدم در اینجا همه نانوا شده بودند.
پس از انقلاب، روستای روستای بحرآباد با بخشی از امام هادی (ع) و زمینهای ابراهیم آباد به شهرکی تبدیل شد به نام شهرک شهیدگذری. شهیدگذری نخستین شهید روحانی منطقه بود که با آغاز جنگ به خط مقدم رفت و شهید شد.
اهالی چهارچشمه با پرورش انواع سبزی و چرای گوسفندانشان در دامنه کوه برای خود بروبیایی داشتند و از صبح تا شب مشغول این بودند که یک لقمه نان حلال به خانه ببرند.