کد خبر: ۱۳۵۲۵
۰۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
آبروی همسایه‌ها برایمان مهم است

آبروی همسایه‌ها برایمان مهم است

در کوچه همت‌۱۲ سه کاسب سال‌هاست رسم مردم‌داری را با نسیه‌دادن زنده نگه داشته و نشان داده‌اند که هنوز هم می‌توان روی دست‌های گرم همسایه حساب کرد. در این کوچه، مردم نه‌فقط در‌کنار هم، بلکه همراه هم زندگی می‌کنند.

هنوز در بعضی کوچه‌های شهر می‌توان بوی رفاقت و همسایگی قدیم را حس کرد؛ جایی که مردم نه‌فقط در‌کنار هم، بلکه همراه هم زندگی می‌کنند. در کوچه همت‌۱۲ در محله شهید‌بهشتی، سه کاسب سال‌هاست رسم مردم‌داری را با نسیه‌دادن زنده نگه داشته و نشان داده‌اند که هنوز هم می‌توان روی دست‌های گرم همسایه حساب کرد.

 

صبحانه‌های ساده، رفاقتی قدیمی

بیش‌از ۲۵‌سال است که خانه و مغازه حمید دلفکار کنار یکدیگر قرار دارد. او از همان زمانی که مغازه سوپرمارکتش را راه انداخت، حواسش به همسایه‌های نیازمندش بود. حمیدآقا می‌گوید: دفتر نسیه‌ای در مغازه دارم تا کمک‌حال افرادی باشم که در شرایط سخت اقتصادی نمی‌توانند موادغذایی ضروری مانند پنیر، روغن، رب، تخم‌مرغ را نقد بخرند.

او که سال‌هاست ساکن این کوچه است از همسایه‌هایش به نیکی یاد می‌کند؛ «عباس آقا همسایه کناری‌ام از قدیمی‌های اینجاست و از روز اولی که آمدم و با او هم‌کلام شدم مهربانی و خونگرمی او به دلم نشست. سال‌های زیادی است که برخی از روزها، صبحانه را با هم جلو در مغازه می‌خوریم.»

حمیدآقا توضیح می‌دهد: دلمان با هم خوش است. از قدیم گفته‌اند آدم با محبت، زنده است. اگر همسایه من ناراحت باشد، من هم ناراحت می‌شوم؛ اگر او شاد باشد، من هم به دلخوشی او دلخوشم.

او از عباس ابن‌حسینی به‌عنوان یک همسایه مردم‌دار و کاسبی معتمد نام می‌برد.

 

همسایه بهتر از فامیل

عباس‌آقا پنجاه‌سال است که در اینجا ساکن شده و مغازه دوچرخه‌سازی‌اش دیوار‌به‌دیوار خانه‌اش است، درست مانند حمیدآقا. او که در گذر ایام مویی سفید کرده است، از رسم همسایه‌داری می‌گوید: ما که مویی سپید کرده‌ایم، به یاد داریم که چگونه پدر و مادرهایمان هوای همسایه خود را داشتند. موقع بیماری، عروسی بچه‌هایشان یا در مواقع گرفتاری حواسشان به یکدیگر بود.

اینجا یاد گرفته‌ایم که همسایه یعنی پشتیبان. امروز من کمک می‌کنم، فردا شاید نوبت خودم باشد

او می‌افزاید: شاید بین جوان‌تر‌ها به‌دلیل مشغله کاری، آداب همسایگی کمرنگ‌تر شده باشد، اما هنوز هم قدیمی‌ها قدر همسایه خوب را می‌دانند. حمید‌آقا و محمد‌آقا، دو همسایه‌ام از خوب‌های روزگارند.

او می‌گوید: شاید فامیل را هر هفته نبینیم، اما هرروز صبح که برای باز‌کردن مغازه می‌آیم، همسایه‌ام را می‌بینم و سلام و علیک داریم، به‌ویژه با مغازه‌دار‌های اطراف که درکنار نوشیدن یک لیوان چای باهم از پستی و بلندی روزگار حرف می‌زنیم.

عباس‌آقا از محمد یوسفی که سه سالی است مستاجر اوست به‌عنوان مردی بسیار خوش‌رفتار، مؤدب و خوش‌حساب یاد می‌کند.

 

همسایه یعنی پشتیبان

محمد‌آقا هجده‌سال است در محله، مغازه میوه‌فروشی دارد و بیشتر نیازمندان را می‌شناسد. اهالی می‌دانند که او میوه به قیمت خرید و حتی رایگان به این افراد می‌دهد. او می‌گوید: آن کسی هم که دستش تنگ است، نیاز دارد تا میوه و سبزی مصرف کند؛ این افراد آبرودار‌ند و برایشان مهمان می‌آید. همیشه گفته‌ام این موقع‌ها به دلشان ترس راه ندهند و پیش من بیایند.

او می‌افزاید: کاری است که از دستم برمی‌آید. ما اینجا یاد گرفته‌ایم که همسایه یعنی پشتیبان. امروز من کمک می‌کنم، فردا شاید نوبت خودم باشد که به کمک همسایه‌ام احتیاج پیدا کنم.

محمد‌آقا ادامه می‌دهد: پیامبر (ص) می‌فرمایند هر کس سیر بخوابد، در‌حالی‌که همسایه مسلمانش گرسنه باشد، به من ایمان نیاورده است. چه خوب است دستورات دینی خود را در عمل هم نشان دهیم.

 

* این گزارش سه‌شنبه ۴ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۸ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44