ساخت کتیبه مصلی، هنر دست بانوی جوان محله مصلی است
نمیدانم شما هم یادتان هست یا نه؟ اما بچه که بودیم یک چیزهایی وجود داشت که رنگشان توی زندگی امروزمان پریده است. انگاری در این آمدورفت روزها و سالها جنس و رنگ آدمها هم تغییر کرده است. وقتی به خانه مادربزرگهامان فکر میکنم، به یاد کوزههای سفالی لاجوردی قدبلندی میافتم که بوی ترشی آن حتی بیآنکه وارد آن زیرزمینهای نمور شوی به مشام میرسید و صدای مادر کمی بلند میشد که «مواظب باش اون ظرفهای سفالی رو نشکنی ها.»
آن وقتها آقابزرگ وقتی که نان را توی کاسههای گِلی تیلیت میکرد، میگفت: «جنس آدم از خاکه، غذاخوردن توی ظرفهای گِلی هم تن رو روشن میکنه.» هرچند هیچوقت به ریشه علمی این حرف فکر نکردم، اما برای همیشه یادم ماند که نوشیدن آب در ظرف سفالی صفای دیگری دارد.
پختگی به سن نیست
ساناز مرادبخش، یکی از مدرسان سفال و سرامیک خانه تاریخی مصلی در منطقه ماست که تازه به ۲۵ سالگی سلام گفته و گویا خیلی زود وارد هنرهای دستی شده است. خودش میگوید: در دوران نوجوانی در رشته گرافیک تحصیل میکردم که خیلی اتفاقی از طریق دوستم با خانه ملک آشنا شدم. آنجا بود که برای اولین بار دستم به گِل خورد و آن احساس خوب جادوی هنر به سراغم آمد و سفالگری را زیرنظر اساتید محترم آن مکان تاریخی و بااصالت آموختم و خیلی زود وارد کار حرفهای یا بهتر است بگویم تدریس شدم.

آرامش روحی
او هماکنون در رشته گرافیک در دانشگاه تحصیل میکند، اما با این حال علاقهاش به سفالگری کم نشده است. میگوید: هنر از نظر من یک استعداد ذاتی است که اگر درست کشف شود و به روش صحیح رشد کند، باعث کمال و آرامش روحی انسان میشود. مرادبخش ادامه میدهد: هنرمند در جامعه امروزی با مشکلات فراوانی که در سطح شهر و حتی بنا به مقتضیات سنی وجود دارد، بهتر کنار میآید، خودش را درگیر کارهایی نمیکند که فکرش را آشفته کند.
مثل کودکی که تازه متولد شده
وقتی میخواهم از احساسش نسبت به ظرف سفالینی که تازه از کوره بیرون آمده و به دست خودش ساخته بدانم، میگوید: ما بین دوستان هنرمند اصطلاحی به نام کودک تازه متولد شده داریم، از نظر ما هر چیزی که به دستمان ساخته میشود و از کوره بیرون میآید مانند بچهمان است و دلبستگیهایی به آن داریم.
نقاشی سازههای متروی مشهد در سال ۹۱ از دیگر هنرهای این هنرمند جوان است
امان از دست چینیها
این هنرمند جوان هم از دست چینیها به تنگ آمده است و میگوید: کشور چین وقتی مشابه زعفران قائنات را کپی کرده است! دیگر هیچگاه دست از سر سفال و سنت ایرانی برنمیدارد. ظروف سرامیک و سفالی ساخت چین با قیمتهای ارزان بازار را پر کرده است و اینجاست که هنر دست هنرمند کمارزش میشود. او در مورد سختیهای کارش هم میگوید: هنر همانگونه که شیرین است، سختیهای خودش را هم دارد. در کار ما مشکلاتی وجود دارد که نمیتوان از آن دوری کرد، مثلا ظرفهایی که در کوره میگذاریم ممکن است خرد شود یا در آخر رنگ دلخواه ما نشود.

مراحل کار با گِل
از او میخواهم کمی ما را با مراحل مختلف سفالگری آشنا کند، میگوید: در مرحله اول بدنه سفالی ساخته میشود که این کار میتواند با چرخ باشد یا به صورت آماده از بازار تهیه شود. در قسمت دوم، رنگآمیزی صورت میگیرد که معمولا در این مرحله با کاربن یا بهوسیله زغال براساس ذوق هنرمند، طرحی روی ظرف سفالی انداخته میشود و رنگآمیزی این طرح با اکسیدانها و لعاب رنگی یا تلفیقی از هر دوی آنها انجام میشود. در سومین مرحله ظرف تقریبا آماده شده در دمای ۹۵۰ تا ۱۰۰۰ درجه در کوره به مدت چهار یا پنج ساعت حرارت میبیند و پخته میشود و البته به مدت دو روز درِ کوره باز نمیشود تا ظرفها به اندازه لازم خنک شوند.
جدول آثار
ساناز مرادبخش با اینکه در گلوگاه جوانی است آثار ریز و درشت زیادی از جنس سفال از خودش به یادگار گذاشته است. المان و ماکت «دخیل» در میدان توحید کار دستان هنرمند اوست. در تقاطع بولوار معلم فیگور «یک پرنده» که با موضوعیت رویش بهار ساخته شده از دیگر کارهای اوست.
نقاشی سازههای متروی مشهد در سال ۹۱ هم از دیگر هنرهای این هنرمند جوان بود که افراد زیادی از تماشای آن لذت بردند. او در چند نگارخانه به صورت گروهی با دوستانش همکاری کرده است و اکنون در حال ساخت کتیبهای برای سر در خانه تاریخی مصلی است و میدانیم که ساخت این اثر برای این بنای قدیمی و ۴۰۰ ساله افتخاری برای اوست.
* این گزارش در شماره ۶۷ شهرآرا محله منطقه ۶ مورخ ۱۸ شهریورماه سال ۱۳۹۲ منتشر شده است.
