اتفاق اصلی برای علیاصغر در سال۷۰ میافتد. او در این سال، امکان حضور در انجمنهای شعری مشهد را پیدا میکند. بیشتر از همه به انجمن ادبی رضوی در حرم مطهر میرود.
محله مصلی به دلیل قرارداشتن بنای تاریخی مصلی در آن، به این نام خوانده میشود. این بنای ۴۰۰ ساله در دوره صفویه و وقتی ازبکها مدام به مشهد حمله میکردند و اقامه نماز در مصلی طرق سخت شده بود، ساخته شد و تا مدتها نمازهای جمعه و اعیاد مردم مشهد در آن اقامه میشد. این بنا در ۱۵ دی ۱۳۱۰ به ثبت ملی رسید.
حسین خوشدل در حجرهای چسبیده به «کاروانسرای زغالی»، دور «میدان اعدام»، دان پرنده میفروشد؛ پیشهای که بازمانده «علافی»های قدیم است.
عبدالمجید عصاری ازطریق قلمش، کارهای خیر انجام داده است. او با مجوز دادستان، داستان زندگی پسری را به نگارش درمیآورد که ۱۲ سال به اتهام مشارکت در قتل، زندان بود و در کانالش منتشر میکند.
برای بچههای محله مصلی ، نام «گودسلوک» یا «گوسلوک» آشناست؛ میدانند که روزیروزگاری بخشهایی از محله آباواجدادیشان را به این نام میخواندهاند. گودسلوک مزرعهای بود مانند دیگرمزارع بزرگ اطراف مشهد.
محمدحسین امینی تعریف میکند: همه دوستان و آشنایان به پدرم میگفتند که راهانداختن کسبوکار در این خیابان سوتوکور فایدهای ندارد، او، اما پیشبینی میکرد که این خیابان یک روز تبدیل به بورس کلیفروشهای مواد غذایی مشهد شود که درست از آب درآمد.
قدسیه صمدی بخشی از روزش را به مطالعه و تحقیق و ارتباطبا دانشگاه میگذراند و بخشی دیگر از وقتش را صرف کار زنبورداری و طب سنتی میکند. این بانوی کارآفرین از روی عشق، به کار در طبیعت روی آورده است.
تا سال ۸۲ بنای مصلیپایین به عنوان انبار متروکهای استفاده میشد، اما اکنون این بنای تاریخی، یکی از دو مرکز هنرهای تجسمی میراث فرهنگی و محل آمد و شد هنرمندان شده است.