چندروز مانده به عید خانمهای خانه شیره انگور را میجوشاندند، کمی که سفت میشد مثل لواشک در سینیهای بزرگ پهن میکردند، خشک که میشد مغز گردو روی آن میریختند، لوله میکردند و به آن حلوا سونی میگفتند.
محله مصلی به دلیل قرارداشتن بنای تاریخی مصلی در آن، به این نام خوانده میشود. این بنای ۴۰۰ ساله در دوره صفویه و وقتی ازبکها مدام به مشهد حمله میکردند و اقامه نماز در مصلی طرق سخت شده بود، ساخته شد و تا مدتها نمازهای جمعه و اعیاد مردم مشهد در آن اقامه میشد. این بنا در ۱۵ دی ۱۳۱۰ به ثبت ملی رسید.

تنها سوپر شبانه روزی کوچه چمن ۶۷ به افراد نیازمند چای داغ و نان رایگان میدهد.
کل بازماندگان مشاغل قدیمی مشهد مانند نمدبافی، گلیمفروشی، نختابی، دلوسازی، زنجیربافی، علافی و عصاری در خیابان سرخس جمع هستند.
درِ سبزرنگ کلانتری ۳۴ به رویش باز میشود و دو سرباز وظیفۀ موتراشیده، برای خانمرئیس پا روی زمین میکوبند و خبردار و پاجفت میایستند.
روزگاری به جای این چهارچرخهای آهنی، گاریهای چوبی ساخت دست حاج ماشاءالله و حاج غلامرضا آهنگر در خیابانهای مشهد جولان میداده است.
کمال رافعیپور دارای مقامهای زیادی در رشتههای مختلف ورزشی و بهویژه رشته بدنسازی است؛ سمیه، خواهرش هم ۱۵ سال در همین رشته به صورت حرفهای در میادین ورزشی حضور دارد.
حادثه تاریخی مسجد گوهرشاد هنوز هم کم و بیش در حافظه تاریخی مردم مشهد جای دارد، اما تغییر نام میدان ظاهرا چندان در گوش مردم آشنا و جا افتاده نیست.