
دانشآموز محله رسالت صداپیشه ۱۲ فیلم سینمایی است
دانشآموز پایه هشتم و ساکن محله رسالت است، ولی فعالیت حرفهایاش در دوبله و صداپیشگی، او را از همسنسالهایش جلوتر قرار داده است. نگار آریافر بهخاطر علاقه و استعدادش درکنار درس، راهی متفاوت انتخاب کرده و عنوانهایی هم بهدست آورده است. بهجز این، چندسالی است که صدای او با تصویر پرده سینما تلفیق شده و استعدادش در سطح گسترده دیده میشود.
صداپیشگی در حدود دوازده انیمیشن سینمایی ازجمله فیلمهای «درون و بیرون۲»، «فرار مرغی ۲: ظهور ناگت»، «ابیگیل» و «سریع و خشن۱۰» در کارنامه او ثبت شده و نمونه کارهایش در صفحه شخصیاش هم موجود است.
نگار که ابتدا استعدادش در مدرسه شناخته و سپس با آموزش بارور شد، این روزها علاوهبر تجربههای کاری تازه ازجمله اکران فیلم ابیگیل، شیرینی حضور یک خواهر را هم در خانه میچشد. با او که دریچههای متفاوتی از زندگی به رویش گشوده شده است، گپوگفتی داشتیم.
آغاز راه با شعر الفبا
نگار میگوید از همان سالهای دبستان وقتی برای اجرای متنهای نمایشی انتخاب میشده، معلمانش متوجه تواناییهای خاص او در تغییر صدا و القای حس میشدند. این استعداد کمکم جدیتر دنبال شد تاجاییکه او حالا در نوجوانی، کار حرفهای دوبله را تجربه کرده است و با درآمدی که دارد، هزینههای شخصی خود را از همین مسیر تأمین میکند. خودش آغاز راه صداپیشگی را اینطور تعریف میکند: جرقه نخست در کلاس سوم ابتدایی زده شد؛ وقتی معلمم از من میخواست شعر الفبا را بخوانم و میگفت «صدای خوبی داری.»
آن زمان این موضوع جدی گرفته نشد، اما در کلاس چهارم، علاقه اش به کارتون و انیمیشن باعث شد خودش دستبهکار شود. برای اولینبار یک سکانس کامل را دوبله کرد و وقتی مادرش آن را دید، تعجب کرد. همین بازخورد، آغاز مسیری تازه برای نگار شد.
موفقیت در جشنواره لالاییخوانی
در کلاس هفتم به پیشنهاد خانم حمیدی، معلم پرورشیاش، در جشنواره دانشآموزی ناحیه شرکت کرد که در محورهای متنوع مانند موسیقی، تئاتر و نمایشنامهخوانی برگزار میشد، اما او تنها دانشآموزی بود که در بخش «لالاییخوانی» حضور یافت.
این دانشآموز پویا دراینباره میگوید: خانم حمیدی گفت صدای تو قابلیت خوبی دارد و برای لالاییخوانی مناسب است. یکی از معلمان، شعری کودکانه برایم نوشت و من آن را تمرین کردم. ابتدا یک کلیپ ضبط کردم و فرستادم، بعد خواستند با پسزمینه و ریتم متفاوت دوباره اجرا کنم. درنهایت اجرای زنده هم داشتم.
این اجرا در یکی از فرهنگسراها برگزار شد و پساز بررسیها، نگار توانست رتبه دوم ناحیه۷ مشهد را در بخش لالاییخوانی کسب کند.
دوبله به زبان انگلیسی
این نوجوان ساکن محله رسالت از همان سالهای ابتدایی مدرسه به کلاسهای فوقبرنامه علاقه داشت. نگار که صدایش به پختگی خوبی رسیده است، توضیح میدهد: از کلاس اول، همزمان با درسهایم به کلاس زبان میرفتم. تابستان و ایام تحصیل هیچوقت آموزش زبان انگلیسی را تعطیل نکردم تا چیزی از یادم نرود. در دوازدهسالگی، آموزشگاه زبانی که در آنجا آموزش میدیدم، جشنوارهای برگزار کرد و از من خواستند در آن شرکت کنم. چون به دوبله علاقه داشتم، پیشنهاد کردم بخشی از یک انیمیشن را انتخاب کنیم و من آن را به زبان انگلیسی دوبله کنم.
درواقع همه کار با خودم بود؛ از انتخاب سکانس گرفته تا پیداکردن دیالوگها، ترجمهشان به انگلیسی و تمرین صدا. اطرافیان میگفتند «آفرین! مستقل خودش پیش میرود و ما فقط پشتیبانیاش کردیم.»
همین اعتمادبهنفس باعث شد حس کند در مسیر درستی قدم گذاشته است. بالاخره کارش که آماده شد، به آموزشگاه رفت و تست داد. بعداز ضبط کار، فیلم را برای جشنواره فرستادند. او اضافه میکند: مرحله بعد در مؤسسه تابران برگزار شد. آنجا استادان رشته زبان انگلیسی حضور داشتند. کارم را که ارائه دادم، پرسشوپاسخ انگلیسی داشتم. حدود یکماه بعد اعلام کردند که درمیان نفرات برتر جشنواره هستم و درنهایت هم لوح تقدیر گرفتم.
صداپیشگی و دندانپزشکی، اهداف آینده
یکی از ویژگیهای برجسته نگار، حفظ تعادل میان درس و علاقهاش است. خودش میگوید: برایم مهم است که شاگرد ممتاز بمانم، اما درعینحال نمیخواهم از صداپیشگی هم فاصله بگیرم. هردو برای من لذتبخش است.
اطرافیان میگفتند آفرین! مستقل خودش پیش میرود و ما فقط پشتیبانیاش کردیم
باوجود همه این فعالیتها، نگار تحصیل را در اولویت میداند و میگوید: میخواهم در کنکور تجربی، رتبه برتر بیاورم و دندانپزشکی بخوانم. ولی دوبله را هم کنار نمیگذارم. حتی روزی پانزدهدقیقه هم که شده، برایش وقت میگذارم.
او آیندهاش را چنین تصویر میکند: دوست دارم روزی به جایگاهی برسم که به خودم بگویم: آفرین! این راه را درست آمدی. بااینحال باور دارم علاقههای شخصی را نباید کنار گذاشت. به همین دلیل روزانه برای دوبله وقت میگذارم.
لذت استقلال با اولین دستمزد
نگار وقتی اولین دستمزد خود را گرفت، حس تازهای را تجربه کرد؛ «تا قبلش پول توجیبیام را از پدرم میگرفتم. اما وقتی برای اولینبار پول کارم را گرفتم، حس کردم مستقل شدهام و میتوانم روی پای خودم بایستم. دستمزد نخستین فیلم سینماییام ۵میلیون تومان بود؛ برای صداپیشگی شخصیت اصلی فیلم پارک ژوراسیک۲ که به پیشنهاد یکی از استادانم اجرا کردم و حدود یک هفته زمان برد.»
او ادامه میدهد: فیلم در دانشگاه فردوسی مشهد اکران شد. خیلی استرس داشتم، چون هنوز مدرک فنیوحرفهایام را نگرفته بودم. اما خوشحال بودم که نقش اصلی را دوبله کردم. نگار میگوید: خیلی خوشحال بودم که حالا میتوانم چیزهایی را که دوست دارم، خودم تهیه کنم. اولین چیزی هم که با درآمدم خریدم، کتاب بود. هنوز هم برایم خاطرهانگیز است.
این موفقیت در ادامه مسیر باعث شد آثار دیگری از او در سینماهای هویزه، ویلاژتوریست و اطلس نیز روی پرده برود و در آزمون فنیوحرفهای صداپیشگی با نمره ۸۲ از ۱۰۰مدرک معتبر دریافت کند. البته نگار اعتراف میکند هماهنگکردن درس با دوبله کار آسانی نیست؛ بهویژه وقتی به مدرسه نمونه دولتی میرود. بااینحال، او توانسته تعادل نسبی ایجاد کند و در هر دو زمینه موفق باشد.
روایت خانواده نگار از پشتکارش
پدر نگار، کارمند اداره مالی و پشتیبانی شهرداری منطقه ۱۰ و یکی از بزرگترین مشوقان اوست. او همواره درکنار نگار بوده است تا بتواند مسیر تحصیل و علاقهاش را همزمان پیش ببرد. محمدرضا آریافر، ماجرای ورود دخترش به دنیای دوبله را اینطور تعریف میکند: راستش من اول نگران بودم. چندروزی بود متوجه شده بودیم که نگار در اتاق خودش مینشیند و با موبایل کار میکند.
از همسرم خواستم جویای احوالش شود، اما بعد دیدیم که انیمیشنها را دانلود میکند و روی دوبلهشان کار میکند؛ گاهی فارسی، گاهی هم به زبان انگلیسی، چون کلاس زبان میرفت. بعد از آن بود که مادرش پیگیر شد تا ببیند جایی میشود این استعداد را جدیتر دنبال کرد یا نه. وقتی ثبت نامش کردم و جلسه اول برای تست صدا رفتیم، نگار گریهاش گرفت و میگفت «من اصلا نمیتوانم! چرا من را آوردید اینجا؟»، اما آقای کمالی، مسئول مؤسسه، به او گفت «فقط بنشین و یک تست بده؛ اگر نخواستی ادامه نمیدهی.» همان جلسه اول بود که همه فهمیدیم صدا و استعداد خاصی دارد. از همان موقع گفتند حیف است آموزشها را دنبال نکند.
افسانه عامری هم با بیان اینکه «من هیچوقت دوست نداشتم چیزی را به نگار تحمیل کنم»، میگوید: همیشه اجازه دادهام که خودش مسیرش را انتخاب کند. فقط دستش را گرفتهام تا راهش را پیدا کند. وقتی نهساله بود، کوچکترین شرکتکننده در کلاس دوبله بود. اولش خیلی میترسید و میگفت نمیتواند جلو دیگران حرف بزند. اما این مسیر، هم اعتمادبهنفسش را بالا برد و هم فن بیانش را تقویت کرد. الان کاملا مسلط است. من فقط حامیاش هستم. تازه حالا هم که خواهر کوچکی دارد، حسابی کمکحالم شده و این برای ما یک دلگرمی بزرگ است.
* این گزارش چهارشنبه ۲۳ مهرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۷ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.