
تلاش کاسب «بهشت» برای ساخت نمازخانه بوستان «مصلی»
آنها که محل کار و زندگیشان به تنها بوستان مصلی نزدیک است و سالها با کمبود امکانات آن سر کردهاند، شاهد اتفاقات ریز و درشت آن بودهاند و میدانند این مکان طی سالها چه مرارتهایی به خود دیده تا به وضعیت امروزی درآمده است.
حتی زائران هم با این بوستان خاطره دارند؛ دستکم بهاندازه خوردن یک بستنی در آن توقف داشتهاند. این بوستان هم چهره زشت و نامطلوبی بهخاطر حضور افراد معتاد و اراذل و اوباش به خود دیده و هم لحظات دلنشینی بهخاطر حضور زائران و برگزاری نماز جماعت تجربه کرده است.
وقتی در یک روز زمستانی به این محل میرویم، بوستان همچنان سرسبز است. درختانی سربهفلککشیده، شمشادهای ردیفشده، کودکانی که مشغول بازی هستند، پدر و مادرهایی که فرزندانشان را همراهی میکنند و کتابخانهای که ابتدای بوستان قرار دارد، جزو مناظر زیبای این بوستان کوچک است. غیر از همه اینها نمازخانهای که از سال ۹۰ در این فضای سبز تاسیس شده، جزو زیباییهای بوستان مصلی است که چگونگی برپایی آن برای خود داستانی دارد.
ماجرای ساخت نمازخانه بوستان مصلی به برپاکردن نماز جماعت در بوستان ازسوی یکی از کاسبان مجتمع تجاری بهشت برمیگردد؛ نماز جماعتی که کمکم مقدمات ساخت نمازخانه را در این محل فراهم کرد و اگرچه این حرکت با سختیهای فراوان همراه بود، باعث شد تا این چهاردیواری مقدس پا بگیرد؛ مکانی که خیلیها ضرورتش را احساس میکردند و نهایتا عدهای با همت و پیگیری بسیار توانستند آرزوی همسایههای بوستان را برای داشتن نمازخانه عملی کنند.
مصطفی غفورزاده که در مجتمع تجاری بهشت مغازه کیففروشی دارد، بعداز اینکه از همان ابتدای ورودش به بازار، این خلأ را احساس کرد، پیشنهاد ساخت نمازخانه را بهطور مکتوب و از طریق اداره ناحیه یک شهرداری منطقه ۶ پیگیری کرد. این پیگیریها دوسالی به طول انجامید تا اینکه در سال ۱۳۹۰ این درخواست به نتیجه رسید.
نکته جالب درباره غفورزاده این است که او فقط یک بازاری ساده نیست؛ فردی است فرهنگدوست و علاقهمند به امور مذهبی. ازاینرو فعالیتهای فرهنگی و مذهبی او فقط در ساخت نمازخانه خلاصه نشده است. پای صحبتهای این کاسب محله مصلی مینشینیم که در یکی از بزرگترین حسینیههای شهر به نام امام حسن مجتبی (ع) در ایام شهادت علیبنموسیالرضا (ع) به زائران خدمترسانی میکند؛ او از فعالان مجتمع فرهنگیمذهبی بنیفاطمه (س) است.
برپایی نماز جماعت در شرایط سخت
ماجرای اولین روزهای برپایی نماز جماعت در بوستان مصلی به سال ۸۰ برمیگردد؛ نماز جماعتی که تا ۱۰ سال یعنی پیش از بهنتیجهرسیدن درخواست غفورزاده مبنیبر ساخت نمازخانه، در فضای باز بوستان برپا میشد. تا سال۸۴ فقط نماز جماعت ظهر برپا میشد ولی بعداز آن، بنا به درخواست مردم، نماز جماعت مغرب و عشا نیز برگزار شد؛ چراکه زائرها در این بوستان چادر میزدند و استراحت و استقرارشان همینجا بود.
یک سال بعداز افتتاح مجتمع تجاری بهشت، یعنی سال ۸۲ به این محله آمدم و از همان روزهای اول در نماز جماعت شرکت میکردم. موکتهایی در انباری پارک نگهداری میشد که وقت نماز آنها را روی زمین پهن میکردیم. تابستانها در گرمای غیرقابل تحمل و زمستانها هم در سوز و سرما نماز میخواندیم.
خیلی وقتها هم زیر بارش باران یا برف نماز را برپا میکردیم. در این شرایط، موکتها خیس میشدند، بوی رطوبت به خود میگرفتند و تنفس را برایمان سخت میکردند. بعضی وقتها مجبور میشدیم زمستانها نماز را در کتابخانه برپا کنیم.
مصطفی غفورزاده بعداز ورودش به بازار، نبود مسجد را احساس کرد و در ادامه ساخت نمازخانه پیگیری کرد
۲ سال پیگیری تا به نتیجه رسیدن
وقتی پیشنهاد ساخت نمازخانه را با یکی از کارشناسان شهرداری منطقه ۶ درمیان گذاشتم که با او رابطه دوستانیای نیز داشتم، مرا راهنمایی کرد و گفت باید در قدم اول، پیشنهادم را بهصورت مکتوب ارائه کنم.
این شد که نامهای نوشتم و از نمازگزاران خواستم پایش را امضا کنند؛ بعد به شهرداری مراجعه کردم. در ابتدا برخوردها خوب نبود و مسئولان اهمیتی به نامه نمیدادند ولی وقتی پیگیری و اصرار مرا دیدند، مهندس انصاری، رئیس وقت اداره، از کمک دریغ نکرد و تا ساخت نمازخانه همراهیمان کرد. برای تایید کار، دو سال پیگیری کردم. چندبار برای مطمئنشدن از اینکه تعداد نمازگزاران در نماز جماعت این بوستان بهاندازه کافی است، آمدند فیلمبرداری و عکسبرداری کرده و آنها را ضمیمه درخواست اولیه کردند. خلاصه چند بازدید انجام شد تا بالاخره بعداز دوسال به نتیجه رسید و درنهایت سال ۹۰ این نمازخانه با بودجه شهرداری ساخته شد.
صفهای نماز به خارج از نمازخانه هم میرسد
نمازهای جماعت این بوستان بین سالهای ۸۰ تا ۸۸ پشت سر حاجآقا محمدی اقامه میشد. بعداز آنکه حاجآقا محمدی دچار کسالت شد، پسرش این مسئولیت را به عهده گرفت و خوشبختانه ایشان نیز ارتباط خوبی با نمازگزاران برقرار کرد. برای همین هم برپایی نماز جماعت باوجود سختیهایی که داشته و دارد، باشکوه برگزار میشود که شکوه آن بیشتر به خاطر حضور گسترده مردم است.
درکنار نماز جماعت، برای ایام شهادت و ولادت نیز برنامههای مناسبتی برگزار میکنیم. خوشصحبتی و بیان احکام موردنیاز ازجمله ویژگیهای امام جماعت ماست که باعث حضور بیشتر نمازگزاران و درنتیجه باشکوهتر برگزارشدن نماز جماعت شده است. این امام جماعت با آگاهی از چگونگی رفتار با نمازگزاران کاسب، نماز را خیلی طولانی نمیخواند، چون میداند آنها باید به مغازههایشان برگردند.
همین حالا هم که نمازخانه ساخته شده، گاهی صفها به خارج از نمازخانه میرسد. خوشبختانه بین نمازگزاران، جوانهای فراوانی به چشم میخورند.
نمازخانه، نیازمند امکانات رفاهی برای نمازگزاران
حالا و پساز تحمل سختیهای بسیار، نمازخانه بوستان مصلی ساخته شده است؛ نمازخانهای که برای رفاه حال نمازگزاران نیازمند امکاناتی است و به رسیدگی نیاز دارد. درحالحاضر هم پیگیر تهیه وسایل گرمایشی هستیم ولی هربار که مراجعه میکنیم، جواب سربالا میشنویم. نمازخانه سرد است و فقط یک بخاری معمولی برای گرمکردن آن داریم. ازطرفی نمازخانه، نیازمند خادمی برای نظافت و رسیدگی امور است که در حال حاضر مردم و کسبه به نوبت این کار را انجام میدهند. یکی از کسبه هم که کلیددار نمازخانه است، پیش از اذان، در اینجا را باز میکند.
ولی یکی از مهمترین مشکلات ما، نبود سرویس بهداشتی مخصوص نمازخانه است. یکی دیگر از مشکلاتمان، نداشتن جاروبرقی است که با شهرداری، نامهنگاریهایی برای تحویلگرفتن آن انجام دادهایم ولی هنوز نتیجهای عایدمان نشده است. درحالحاضر برای تهیه نیازهای جزئی مسجد مثل لامپ و شیشه، تهیه مهر و تسبیح و... کسبه هزینه میکنند.
برای باقیات صالحات
اولین دلیلی که باعث شد موضوع ساخت نمازخانه را پیگیری کنم، باقیاتصالحات در دنیا و آخرت است؛ چراکه معتقدم تا زمانی که این نمازخانه برپا باشد و مردم در آن نماز بخوانند، سود و منفعتش به من هم میرسد. بهویژه که فکر میکنم خداوند توفیق بزرگی نصیب من کرده است؛ زیرا احداث نمازخانه در بوستان به ذهن دیگران هم رسیده بود ولی به هر دلیل توان پیگیری آن را نداشتند.
*این گزارش در شماره ۱۸۲ شهرآرا محله منطقه ۶ مورخ ۲۱ دی ماه سال ۱۳۹۴ منتشر شده است.