هیچکس یادش نمیآید چطور، مغازههای اول خیابان دریا شد فروشگاههای کیف و کولهپشتی، اما چشم باز کردیم و دیدیم یک راسته بازار درست شده با فروشگاههای کوچک و بزرگی که همهجور برندی میشود در آن یافت.
حتی حجرههای کوچک خیابان سرخس هم آنقدر جاذبه دارد که عدهای را دور هم کنار یک چراغ کوچک جمع کند و نگذارد روزگار سخت بگذرد.
مرتضی مرتضایی از کسبه خیابان طبرسی جنوبی ۳۲ میگوید: سال ۵۸ وقتی به مشهد آمدم، فقط شش مغازه چادردوزی در این شهر بود که در پایینخیابان واقع شده بودند. من بودجهام نمیرسید آنجا مغازه راه بیندازم؛ به همین دلیل به این خیابان آمدم.
اگر از خیابان طبرسی جنوبی ۳۲ بگذرید، حتما مغازههای «دَلوسازی» را دیدهاید که جلب توجه میکند. آن ها برای ساخت دلوها لاستيكهاي فرسوده كاميون را خريداري و از آنها استفادههاي متفاوتي میکنند.
حسین بیدمشکی، جوانی سیساله، یکی از معدودکارآفرینانی است که نهتنها از حاشیه شهر دل نکنده، بلکه همینجا دو کارگاه خیاطی راه انداخته و برای ۳۷نفر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم بازار کار فراهم کرده است.
ردیف نشستهاند در کوچه آیتالله شیرازی ۱۷، بهجتیک؛ روی دیوارک باغموزه و تکیهداده به نرده. اینجا پاتوق انگشترفروشهایی است که از شاه مقصود تا فیروز چینی هم دارند!
اگر حوالی ظهر در مسیر حرممطهر عطر چای را احساس کنید، کمی آنطرفتر از نردههای باغ و ابتدای شیرازی ۱۷، کافهای ساده با آدمهایی بیآلایش را خواهید یافت که پاتوق انگشترفروشهای اطراف باغ نادری است.