حاج علی گل محمدی میگوید: از همان اول هم به خودم قول دادم که هوای زائران را داشته باشم. الان هم با کمترین سود جوراب دست زائر میدهم. به برکت همین دعای زائران تا حالا دستم را پیش کسی دراز نکرده ام و در این سن سرحال و سلامتم.
آوازه بیعیبو نقص بودن الگوهای خیاطی اقدس اسماعیلزاده بهقدری در میان تولیدیها و خیاطها پیچیده که غیر از همسایههای دورونزدیک محله نیروهوایی، از محدوده احمدآباد و نوغان هم برای آموزش آمدهاند.
روایتی از سپیده و سحر عینالله قضایی که رشته تحصیلیشان «سراجی» است و بهدلیل عجینبودن با روحیات هنریشان و به پیشنهاد برادرشان آن را انتخاب کرده و حالا در این رشته به درآمدزایی خوبی رسیدهاند.
مغازه بیبیزهرا پاتوق شاد و سبزی است که زنهای همسایه خیابان حجت در محله شهید مطهری مدام در آن رفتوآمد میکنند.
حمیدآقا عشقی، انگشترفروش پاساژ فیروزه مجموعهای از نگین دارد که توی هرکدامشان طرحی افتاده است که شبیه چیزی است؛ از طرحهایی که میشود آنها را شبیه یک «نام» دید تا طرحهایی شبیه «شمایل».
اسناد باقی مانده نشان میدهد که در مشهد، تیمچهها بیشتر در بازار ها و بازار چههای اطراف حرم قرار داشته اند و بیشتر عمده فروشان در آن تجارت میکرده اند.
کارگاه نمدمالی «مهدی علیزاده» هم که چسبیده به مشهد است، سرد و ساکت و تاریک است؛ جایی در «روستای گرجی» در انتهای «بولوار بهمن» که حالا جزئی از شهر است.