
روایت ملیحه کردستانی از آموزش هنر تا کارآفرینی
ملیحه کردستانی، بانوی ساکن محله طبرسیشمالی، از سال۱۴۰۲ فصل تازهای را در زندگیاش ورق زده است؛ فصلی که با رؤیاهای کارآفرینی و ایجاد فرصتهای شغلی برای بانوان هممحلهای گره خورده است.
او که از نوجوانی تا حالا که ۳۲سال دارد به دنیای خیاطی علاقه داشته، پساز پایان دبیرستان در رشته طراحی دوخت، مسیرش را با گذراندن دورههای تخصصی در سازمان فنیوحرفهای ادامه داد. همین آموزشها پلی شد برای آشناییاش با سازمان بازآفرینی فضاهای شهری؛ آشناییای که به گفته خودش، منشأ خیر و برکت بسیاری در زندگی کاریاش بوده و دریچهای تازه بهسوی کارآفرینی برای او گشوده است.
درآمدزایی با چرخخیاطی
از همان ابتدا، کار برای ملیحهخانم فراتر از یک امر شخصی بود. او میخواست کارگاهی تأسیس کند تا بتواند علاوهبر تولید شخصی، به افراد دیگری هم آموزش دهد و برایشان اشتغال ایجاد کند. بدینصورت بود که نخستین فضای کاری و آموزشی خود را در فرهنگسرای امت به راه انداخت و با دوخت سرویسهای سیسمونی نوزاد، کاری که هم به آن علاقهمند بود و هم در آن تبحر داشت، به گسترش کار خود پرداخت.
در همان شروع کار، دو بانوی سرپرست خانوار به او پیوستند و همکاریشان شکل گرفت. آموزشهای رایگان برای شهروندان هم آغاز شد و کردستانی به بهترین شکل از این فرصت بهره گرفت و مهارتهای خیاطی را به بانوان بسیاری آموزش داد. بهطوریکه اگرچه حالا کارش را بهطور شخصی و در منزل ادامه میدهد، همچنان به آموزش رایگان پایبند است و علاقهمندان بسیاری را، فارغ از سن، سابقه یا امکانات آموزش میدهد؛ «برای من فرقی نمیکند هنرجو پیر باشد یا جوان، سابقه داشته باشد یا نه. هرکسی که علاقهمند باشد، میتواند حتی با یک چرخ خیاطی ساده شروع کند و برای خودش درآمدزایی کند.»
مهمترین اتفاق، شادی هنرجوها
مسیر کارآفرینی برای ملیحه کردستانی بدون چالش نبوده است. او درباره مشکلات اولیهاش میگوید: در ابتدا با یک بنکدار آشنا شدیم و کار گرفتیم. سفارشها خیلی زیاد بود و بازار خوبی داشتیم. اما مشکل اینجا بود که قرارداد سهماهه داشتیم، درحالیکه پرداختیها گاهی تا شش ماه هم به تأخیر میافتاد.
از طرف دیگر، وامهایی که برای تهیه مواد اولیه مثل پارچه و لوازم دوخت گرفته بودیم، فوری بودند و باید در مدت یک سال بازپرداخت میشدند. همین موضوع فشار زیادی به ما آورد. بااینحال، به لطف خدا همه این مسائل را پشت سر گذاشتیم.».
اما درکنار مشکلات، دستاوردهای ارزشمندی هم وجود داشت. او بزرگترین تجربهاش را چنین توصیف میکند: «اول از همه شادی و رضایتی که هنرجوها از آموزشهای رایگان داشتند، برایم خیلی ارزشمند بود. در آموزشگاههای خصوصی هزینهها زیاد است و خیلیها توان پرداخت آن را ندارند. اما اینجا بدون هزینه آموزش میدیدند و همین باعث میشد بتوانند در منزل برای خودشان کار کنند یا حتی اگر به جایی مراجعه میکردند، آموزشهایی را که پیش ما دیده بودند، ارائه کنند.
ازطرفی این دوسال تجربه کاری به من کمک کرد نقاط ضعف و قوتم را بشناسم و خودم را ارتقا بدهم؛، چون من هم در ابتدا تجربه چندانی نداشتم.»
برای من فرقی نمیکند هنرجو پیر باشد یا جوان؛ هرکسی که علاقهمند باشد، میتواند با یک چرخ خیاطی شروع کند
این مربی دلسوز تعاملات مثبت یک کارآفرین با افراد یک محله را دارای کارکردها و فواید بیشماری میداند ازجمله اینکه «در این اوضاع و شرایط اقتصادی، اگر بتوانید یک فن یا هنر را به افراد آموزش بدهید، یعنی فرصتی برای تولید و اشتغالزایی ایجاد کردهاید.
چه چیزی بهتر از اینکه چرخ تولید کشور را راه بیندازیم و بانوان هم بتوانند با امکانات اولیه و حتی فقط با یک چرخ خیاطی ساده به ارتقای اقتصاد خانواده کمک کنند؟»
باید به همه فرصت داد
خانم کردستانی معتقد است ارزش واقعی کارآفرینی در تربیت نیروی کار جدید است و چه بهتر که تربیت این نیروها با آموزش رایگان صورت بگیرد تا تجربه انسانی بهتری نصیب انسان شود؛ «من اگر بخواهم برای افرادی مثل خودم توصیهای داشته باشم، میگویم کارآفرین باید به همه فرصت بدهد. نباید با پیشفرضهای ذهنی یا قضاوتهای اولیه با افراد مواجه شد. گاهی کسانی که هیچ تجربهای ندارند، یا فکر میکنیم به دلایلی مناسب این کار نیستند، بعدها به همکاران ارزشمند ما تبدیل میشوند.»
او تأکید میکند که در این مسیر، سن هم نباید مانعی باشد؛ «من هم هنرجوی نوجوان داشتهام و هم هنرجوی سالخورده. هردو گروه، اگر علاقهمند باشند، میتوانند کارهای خلاقانه و شگفتانگیزی انجام دهند. یکی از هنرجوها بهدلیل ضعف چشم، توانایی سوزن نخ کردن را نداشت، اما میتوانست با آموزشهایی که دید، تکههای پارچه را بهخوبی بدوزد و کار تمیزی تحویل بدهد. دعای خیر این افراد و طلب عافیتشان از هر چیزی برای من ارزشمندتر است.»
صادرات، هدف آینده
این بانوی کارآفرین تنها به فعالیت در سطح محله رضایت نمیدهد و برنامههای بزرگی در سر دارد؛ «دوست دارم کارم را در فضای بزرگتری ادامه بدهم، چون بهشدت به این کار علاقهمندم، بهخصوص درزمینه دوخت سرویسهای سیسمونی نوزاد. امیدوارم بتوانم آنقدر کار را گسترش بدهم که محصولاتم را به کشورهای همسایه صادر کنم.»
ملیحه خانم مادر دو فرزند است که بقول خودش در آینده نهچندان دور، فرزندانش احتمالا جزو همکاران او خواهند بود. پسر نوجوانش حالا هم به چم وخمهای خیاطی آشنا شده و قیچی دستگرفتن دختر خردسالش و علاقه او به بریدن پارچه، نشانههای علاقه اوست.
حمایت خانواده نقش کلیدی دارد؛ هرجا که مشکلی پیش آمد و قدمهایم سست شد، همسرم، چون کوه، پناه من بود
ملیحهخانم درباره هماهنگی میان مسئولیتهای خانه و کار میگوید: اول از همه علاقه و پشتکار مهم است؛ بعد هم نظم و برنامهریزی. البته حمایت خانواده و همراهی مرد خانواده در این مسیر نقش کلیدی دارد. من باید از همسرم علیاکبر افکاری تشکر کنم. هرجا که مشکلی پیش آمد و قدمهایم سست شد، او، چون کوهی استوار پناه من بود.
با زبان ساده آموزش میدهد
زهرا زارعی، فعال فرهنگی محله طبرسیشمالی، حدود دو سال قبل با خانم ملیحه کردستانی آشنا شده است. او تعریف میکند: زمانی که آموزشهای دوخت و خیاطی را در فرهنگسرا برگزار میکرد، از همان ابتدا مشخص بود که او توانایی انتقال مهارتها به زبان ساده را دارد و میتواند افراد را با کمترین هزینه وارد مسیر اشتغال کند.
خانم کردستانی با پشتکار و تجربهای که در طول سالها کسب کرده است، زمینه را برای کار خانمهای خانهدار فراهم میکند تا در منزل مشغول به کار شوند و محصولات خود را به بازار عرضه کنند. او با سختیهای زیادی مواجه شده، اما همواره امیدوار است و مسیر پیشرو را به روشنی میبیند. حالا که قصد دارد فعالیتهایش را در محله طبرسیشمالی گسترش دهد، این موضوع باعث خوشحالی همه ما شده است.
* این گزارش یکشنبه ۱۶ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۲۹ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.