ادیبالممالکفراهانی وقتی برای تصدی موقوفه خانوادگی قائم مقامیها به مشهد میآید، نخستین روزنامه مشهد را با عنوان «ادب» منتشر میکند؛ او یک سیاستمدار زبده و شاعری توانا در سبک عراقی نیز است.
از بچگی آنقدر به ترمیم کفشهای پاره علاقه داشتم که حتی پس از اینکه به استخدام آموزش و پرورش درآمدم، در وقتهای خالی کفشهای اهالی محل را میدوختم!
میرمرتضی الموسوی که بعدها فامیل رویینتن برای خود انتخاب کرد و در روسیه در کار چاپ سابقه کار داشت، نخستین دستگاه حروفی چاپ را به مشهد آورد. او چاپخانهاش را با نام توس در بازار دایر کرد.
مشهد در طول عمر هزارودویستساله خود، با وجود باغهای سرسبز فراوان، خشکسالیهای بسیاری را تجربه کرده و هربار هم برای رفع این مشکل راهکارهایی اندیشیده شده که سدسازی یکی از آنها بوده است.
مشتریانم همه یکی بهتر از دیگری هستند. آنها بعد از بیمار شدنم هوایم را داشتند و به من سر میزدند. الان هم هر روز ساعت۹ صبح وقتی از میدانبار سبزی میآورم، سبد به دست جلوی درِ مغازه منتظر میمانند.
جواد نوائیان درباره حالوروز استخری که زمان کودکی میرفته تعریف میکند: استخری با کف سیمانی و عمق نهچندان زیاد که جلبکهای سبز داخل آب جولان میدادند و گاهی پای آدم داخل آنها گیر میکرد.
بدلیل باغهای آباد فراوان و محصولات نوبرانه میوه تابستانی در مشهدقدیم، ایده ساخت کارخانههای کمپوتسازی از دوره قاجار پا گرفت و بعدها کارگاههای کوچکی در شهر ساخته شدند تا اینکه این فن به صنعت تبدیل شد.