
دانشآموز مخترع و شاعر!
در طول زندگی حتماً بارها جملۀ «خواستن توانستن است» را از اشخاص بسیاری شنیدهایم. اکثر مواقع شاید به تحقق این جمله شک کردیم و در حد شعار به آن نگریستهایم. این هفته با نوجوان مخترعی آشنا میشویم که با تلاش خود این جمله را تحقق بخشیده است. علی اکبری، ساکن محلۀ تلگرد است.
او درحالحاضر دانشآموز مقطع سوم دبیرستان و در رشتۀ علوم تجربی مشغول به تحصیل است که توانسته در سن هفدهسالگی شش اختراع مهم در کارنامهاش به ثبت برساند. از اینرو وی در جشنوارۀ خوارزمی هم موفق به کسب مقام شده است.
در ادامه گفتگوی کوتاه ما با این نوجوان موفق را میخوانید. در این مصاحبه علی اکبری فقط از چهار اختراع خود حرف به میان آورد و از بازگوکردن دو اختراع دیگرش تا اطلاع ثانوی خودداری کرد.
۶ اختراع در ۳ سال
در ابتدای این گفتگو، از علی میپرسم چطور به سمتوسوی کارهای آزمایشگاهی رفته است. او با فن بیان خوبی که دارد، میگوید: «کلاس دوم راهنمایی بودم و در یکی از مدارس نمونۀ دولتی درس میخواندم. آنموقع کلاسهای کمک درسی زیادی ازسوی آموزشگاه برگزار میشد و پیشرفت خوبی داشتم.
یکی از همان روزها که ماه مبارک رمضان بود، افطار دعوت پدربزرگم بودیم. آنجا عمو احمدم که فوقلیسانس رشتۀ شیمی دارد، جویای وضعیت درسیام شد و بعد از صحبتکردن، پیشنهاد داد تا از آزمایشگاهش که در همین محلۀ خودمان (تلگرد) است، بازدیدی داشته باشم.»
این نوجوان نخبه ادامه میدهد: «آنموقع من هیچ شناختی از لوازمهای آزمایشگاهی نداشتم. عمو احمد ابتدا که میخواست میزان علاقۀ من به آزمایشهای شیمی را بداند، یکی از جزوههای خود را به من داد که در داخل آن بیشتر توضیحاتی درخصوص ترکیبات شیمیایی بود. بعد از مدت کوتاهی همۀ اصطلاحات جزوه را آموختم.
عمو احمد که به یک نیرو نیاز داشت تا کمکدستش در آزمایشگاهش باشد، بدون هیچ معطلی من را با مواد شیمیایی آشنا کرد. تا کلاس اول دبیرستان بهخوبی فوتوفن کار به دستم آمده بود که در مدت این سه سال، شش اختراع اختصاصی انجام دادهام و فرمولهای هر اختراع را خودم به دست آوردهام؛ البته در چهار اختراع از عمو و یکی از دوستان عمویم کمک گرفتم.»
علی اکبری به یکی از خاطرات خود در آزمایشگاه عمویش اشاره میکند و میگوید: «اوایل کار، عمو احمد بیشتر توضیح میداد و به خاطر خطرات احتمالی نمیگذاشت به مواد شیمیایی دست بزنم. او دوست داشت من در این زمینه رشد کنم؛ بنابراین اگر موادی را میساخت، فرمولش را به من نمیگفت و میخواست تا خودم فرمولش را به دست بیاورم.
یک روز میخواستیم چسبی بسازیم که عمو مواد مختلف را با هم مخلوط کرد و میخواست غلظت چسب بالا برود. من که نظارهگر بودم، متوجه شدم چسبها تبدیل به حباب بزرگی شد. من آن حباب را ترکاندم که مواد آن روی دستم ریخت و به دستم آسیبی وارد شد که هنوز اثرات آن ماندگار شده است.»
رقابت با چین و هند
این دانشآموز نخبه چند اختراع دارد که به معرفی برخی از آنها میپردازد و میگوید: «ساخت رنگهای شبتاب، اولین اختراع من است. درحالحاضر به صورت پودر است و در لوازم بازی کودکان، لامپها و... میتوان استفاده کرد.
خاصیت آن این است که در طول روز نور را ذخیره میکند و در تاریکی آن نور را با بازدهی بسیار بالایی به محیط برمیگرداند. نمونۀ خارجی این محصول وجود دارد؛ اما در ایران برای اولینبار است.
این محصول را ابتدا هند و سپس چین تولید کردهاند. این اختراع از نمونۀ چینی بسیار بهتر است و با نمونۀ هندی رقابت تنگاتنگی دارد؛ ضمن اینکه ایران هر کیلوگرم از این محصول را از کشور هند با قیمت حدود یکمیلیون تومان و از کشور چین با قیمت ۸۵۰ هزار تومان وارد میکند که این نمونۀ ایرانی قیمت تمامشدهاش حدود ۶۵ هزار تومان است. انشاءا... تصمیم دارم این اختراع را ثبت کنم و اگر دولت حمایت کند، به تولید انبوه برسانم.»
اختراع دوم و سوم
علی اکبری به اختراع دیگرش اشاره میکند و میگوید: «با تحقیقات و آزمایشهایی که انجام دادم، موفق شدم همزمان فرمول رنگهای ترموکرومیک و آیسکرومیک، یعنی رنگهایی را که به گرما و سرما حساس هستند، به دست بیاورم.
برای این محصول وقت زیادی گذاشتم. این اختراع در خاورمیانه برای اولینبار است که تولید میشود و ایران این محصول را از کشورهای اروپای شرقی وارد میکند. کاربردهای زیادی دارد. اگر از این محصول داخل ظروف شیشهای از ترموکرومیک و بیرونش آیسکرومیک استفاده شود، بهراحتی دما را تنظیم میکند و نشان میدهد دمای آب داخل لیوان گرم است یا خنک.
تابهحال حتما برخی مواقع بهصورت ناگهای درون استکان آب جوش ریختهاید و بلافاصله شکسته است. با این روش، آن حالت شکنندگی خود را از دست میدهد.»
دستکش نامرئی
دستکش نامرئی، دیگراختراع علی اکبری است. جرقۀ اولیۀ این اختراع را عمویش میزند. او میگوید: «مدتی بود روی رنگها تمرکز کرده بودم و آزمایشاتم در آن زمینه بود. یک روز عمویم مشکلی را مطرح کرد که برمیگردد به مشاغلی که با آلودگیهای مختلفی سروکار دارند، مثل مکانیکها، تراشکارها و... که زمانی طولانی با این آلودگیها سروکار دارند.
پس از آن نهایتاً از طریق الیافهای پوست به بدن نفوذ میکند که خطرات و آسیبهایی جدی در آینده به پوست آنها وارد میشود که در برخی از افراد تبدیل به سرطانهای پوستی میشود. ذهنم درگیر حل این مسئله شده بود؛ حتی برخی مواقع سرکلاس درس به راهحل آن فکر میکردم.
در مدتی که تحقیق میکردم، با مواد زیادی آزمایشات را انجام دادم که بالأخره موفق به ساخت دستکش نامرئی شدم. این دستکش یک لایۀ حفاظتی بر روی پوست ایجاد میکند؛ ولی جذب پوست نمیشود. این اختراع نمونۀ خارجی ندارد. در مطالعاتی که داشتهام، فقط کشور آلمان یکسری آزمایشات دراینراستا انجام داده که موفقیتآمیز نبوده است.»
ویژگیهای این دستکش
وی در ادامه به مزایای این دستکش اشاره کرد و گفت: «سایر دستکشهای پلاستیکی باعث ایجاد عروق میشود؛ ولی این دستکش مولکولهای اکسیژن را از خود عبور داده و و تنفس سطح پوست را افزایش میدهد.
این دستکش ضمن اینکه تأییدیۀ سلامت علومپزشکی مشهد را گرفته است، موادی در آن به کار برده شده است که باعث میشود پوست نرم و لطیف شود. وقتی یک تعمیرکار از این دستکش استفاده کند، دیگر حاضر نمیشود از سایر دستکشها استفاده کند.»
نفر چهارم در جشنوارۀ خوارزمی
علی اکبری این اختراع را سال گذشته به جشنوارۀ خوارزمی ارسال میکند و درنهایت حائز رتبۀ چهارم کشوری میشود. او دراینباره میگوید: «سال گذشته ویدئوکلیپی از دستکش نامرئی برای جشنوارۀ خوارزمی ارسال کردم. هیئت داوران فرمول ساخت آن را نیز میخواستند که بنا به دلایلی در اختیارشان قرار ندادم و درنهایت رتبۀ چهارم را کسب کردم.»
اقوام مادرم اغلب به سمتوسوی علم رفتهاند و خانوادۀ پدریام اغلب شاعر هستند
مخترع شاعر
این نوجوان نخبه چندسالی هم میشود که طبع شعرش گل کرده و اشعار زیادی سروده است. او میگوید: «اقوام مادرم اغلب به سمتوسوی علم رفتهاند و خانوادۀ پدریام اغلب شاعر هستند. روزی پدرم من را نزد یکی از دوستانش که او هم شاعر است برد و نکاتی در زمینۀ شعر به من گوشزد کرد. شعرهای زیادی در مدح ائمه (ع) سرودهام که بنا دارم امسال در جشنوارۀ خوارزمی شرکت کنم.»
در پایان این گفتگوی کوتاه، علی اکبری سرودهای در مدح حضرت علی (ع) برایمان میخواند:
طرهی مویت پریشان دل پریشان میکند
قوس چشمت کافران را هم مسلمان میکند
میگساری میکند قنبر به درب خانهات
عاقلان را یک شبی این باده حیران میکند
ما در این وادی علی را پیر خود دانیم و بس
پیر ما اخمش دو دنیا را به طوفان میکند
لالهزاران هم گرفتاران به لبخند علیست
راه مولا را خدا الگوی ایمان میکند
نان طفلان عرب با دست او آغشته شد
آنکه با دست خودش کار یتیمان میکند
کار شبهایش شده نان تنور و پیرزن
روی سر، او را خدا تفسیر قرآن میکند
یک شبی در عرش اعلی مات و حیران شد نبی
از خدا آمد سخن؟ یا مرتضی آن میکند؟
قبل او من آمدم؟ یا او ز اول بوده است؟
جلوهی خورشید و مه را او بدخشان میکند
یا علی حق گفت و من هم یا علی دادم جواب
آنکه او را خالقش مفخر به انسان میکند
جام میها را پیاپی بر ملائک میدهد
حیدر ما را خدا تندیس دوران میکند
جز علی بر بام افلاکی ستون یا پایه نیست
نام او اعجاز لفظی، فوق عرفان میکند
هرکه خواهد، چون علی مردی به دورانها شود
دیدگانش خاک پای شاه مردان میکند
* این گزارش یکشنبه ۳ اردیبهشت سال ۱۳۹۶ در شماره ۲۴۳ شهرآرامحله منطقه ۴ به چاپ رسیده است.