صندوق خاطرات

سنت‌های کم‌رنگ شده اهالی محله صاحب‌الزمان (عج)
وحید عباسیان معتقد است در‌کنار هویت خشت‌و‌گلی خانه‌های قدیمی که همه به‌دنبال آن هستند، هویت‌های اجتماعی و فرهنگی گذشته هم اهمیت بسیار دارد که باید به آنها توجه شود.
ماجرای تردید در خواستگاری که با استخاره حل شد!
وقتی جنگ تحمیلی تمام شد، چند سالی طول کشید تا حسن تجعفری از حال‌وهوای جبهه و خاطرات شهدای کربلای ۴ بیرون بیاید اما خواهرش بدون اجازه برای برادرش قرار خواستگاری می‌گذاشت.
توت‌تکانی با سلام و صلوات
حاج علی‌اصغر تحققی از حرمت داشتن درخت توت در روزگار قدیم می‌گوید. او شیرینی توت‌های وکیل‌آباد، سلام و صلوات طبق‌کش‌ها هنگام توت‌تکاندن و طبق‌هایی را که روی سرشان با دوچرخه می‌بردند، به‌خوبی در خاطر دارد.
وقتی تانک، آمبولانس می‌شود!
نصرت‌الله محمودی تعریف می‌کند: وقتی می‌دیدیم چند نفر مجروح داریم که ممکن است به‌خاطر خون‌ریزی زیاد تا رسیدن آمبولانس دوام نیاورند، آنها را روی موتور تانک می‌گذاشتیم.
انیس آغا عاشق خانی شد که او را دزدید!
انیس آغا ساکن قدیمی محله احمدآباد هشتاد سال پیش اسیر خان‌سالار، ارباب دولت‌آباد شد ولی در نهایت نه تنها او را حلال کرد که عاشقش هم شد.
زمان ما بزرگترها حکم اینترنت را داشتند!
علی اصغرزاده کاسب محله عبادی می‌گوید: زمانی عادت داشتیم همه‌چیز را از بزرگ‌تر‌ها بپرسیم، بزرگ‌تر‌ها صندوقچه‌ای از اطلاعات بودند و به عبارتی اینترنت جستجوگر ذهن بچه‌ها.
جان پناه شدن درخت توت در  سیل‌های خانه برانداز دهه ۳۰
 غدیر غدیری تعریف می‌کند: آن روز باران که شدت گرفت، ساکنان آن خانه‌ها از ترس به بالای گودال رفتند؛ برای همین با آنکه خرابی زیادی داشت، خدا را شکر با مرگ ومیر همراه نبود.