کد خبر: ۱۲۸۳۸
۱۳ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۱:۰۰
شهربانوخانم مادر محله بالاخیابان است

شهربانوخانم مادر محله بالاخیابان است

همسایه‌ها به شوخی شهربانو نیکبخت را «شهردار محله» یا حتی «پلیس۱۱۰» می‌نامند. زیرا مانند مادری دلسوز هوای همه را دارد و در هر مسئله‌ای پیش‌قدم است.

آن‌ها که بر این باورند همسایگی از بین رفته است، باید به کوچه‌های نوغان بیایند تا ببینند اینجا هنوز رنگ‌وبوی گذشته را دارد؛ هرچند بسیاری از ساکنان قدیمی‌اش کوچ کرده‌اند. مادران سن‌وسال‌دار اینجا نفس می‌کشند و همه برای برقراربودن حضورشان دعای خیر می‌کنند.

یکی از همین بانوان باصفا که سن‌وسالی از او گذشته است، یعنی شهربانو نیکبخت، در کاشانی ۸ با دیگچه‌های نذری و جلسات قرآن هفتگی‌اش، مادرانه کنار اهالی ایستاده است. بانوان محله بالاخیابان در کنار او تصویری زنده از فرهنگ همسایگی ساخته‌اند.

 

مثل مادر هوای همه را دارد

شهر‌بانو نیکبخت از سیزده‌سالگی، یعنی پس از ازدواجش، به نوغان آمده و از همان زمان در دل اهالی جا گرفته است. همسایه‌ها به شوخی او را «شهردار محله» یا حتی «پلیس۱۱۰» می‌نامند. زیرا مانند مادری دلسوز هوای همه را دارد و در هر مسئله‌ای پیش‌قدم است.

شهربانوخانم هر سال برای شهادت امام‌رضا (ع) دیگچه می‌پزد. این رسمی است که از مادرشوهرش به ارث برده و با عشق ادامه داده است. خیلی از خانم‌های همسایه هم در روضه‌های هفتگی او دور هم جمع می‌شوند.

خودش می‌گوید: همسایه‌ها در گذشته از خواهر و برادر به هم نزدیک‌تر بودند. مثلا یکی از خانم‌های همسایه را روز زایمانش من به بیمارستان بردم و بعد از آن هم مثل یک مادر از او پرستاری کردم.

بعد دنباله حرفش را می‌گیرد و از سفر حج عمره خودش به یاد می‌آورد: وقتی برای حج عازم شدم، همسایه‌ای به نام مرحوم بی‌بی‌کبری خانه و زندگی‌ام را سر و سامان داد. آن زمان سفر چند ماه طول می‌کشید.

 

فرمانده پیگیر محله

خانه فاطمه خراشادی‌زاده درست پشت خانه شهر‌بانوخانم قرار دارد و همین همسایگی سبب شده است او از اعضای ثابت جلسات قرآن و روضه‌های شهر‌بانوخانم باشد. اهالی محله او را بیشتر در مسجد می‌بینند و از او می‌خواهند پیگیر مشکلاتشان باشد. زیرا فرمانده پایگاه بسیج بقیةالله(عج) در تکیه علی‌اکبری‌هاست.

او می‌گوید: امروز نوغان بیش از گذشته رنگ‌وبوی زائرنشینی گرفته است و بسیاری از ساکنان قدیمی هجرت کرده‌اند. به همین دلیل خیلی‌ها یکدیگر را نمی‌شناسند.

سپس ادامه می‌دهد: در میان همین تغییرات، برخی مسائل تازه پدید آمده است. در پارک محلی که معروف به پارک حمام باغ است، گاه جوانان ناشناس گرد هم می‌آیند و موادمخدر مصرف می‌کنند. زیرا پارک تاریک است و رسیدگی چندانی به آن نمی‌شود؛ موضوعی که ما پیگیرش هستیم.

خراشادی‌زاده معتقد است نوغان نیازمند مراقبتی تازه است تا فضای کوچه و محله همچنان امن و آرام باقی بماند. در همین زمینه، دنباله سخن او را همسایه و دوسـت قدیمی‌اش، خانم صدیقه حسین‌پور، به دست می‌گیرد.

 

همراه و یاریگر محله

صدیقه حسین‌پور از ساکنان قدیمی نوغان است که سال‌هاست با خانواده خراشادی‌زاده رابطه‌ای نزدیک دارد. او می‌گوید: دختر‌های ما، هردو در سال ۱۳۷۷ به دنیا آمدند و از همان کودکی که با هم به پیش‌دبستانی می‌رفتند، میان خانواده‌ها هم دوستی و رفت‌وآمدی صمیمانه شکل گرفت.

حسین‌پور باور دارد همسایگی پیوندی عمیق‌تر از یک رابطه معمولی است و یادآوری می‌کند: روز قیامت از همسایه درباره همسایه‌اش پرسش می‌شود و اگر قرار باشد از حال یکدیگر بی‌خبر بمانیم، برای آن دنیا دستمان خالی می‌ماند.

فعالیت‌های اجتماعی او ریشه در همین نگاه دارد؛ کار‌هایی که زیر نظر فرمانده پایگاه بسیج، فاطمه خراشادی‌زاده، سامان می‌دهد تا چراغ همسایگی در محله همچنان روشن بماند؛ از پیگیری برای پیشگیری از طلاق و ترویج سبک زندگی اسلامی گرفته تا تلاش در زمینه پیشگیری از اعتیاد آنها. هر ماه هم با کمک خیران بیست بسته شامل اقلام ضروری تهیه و میان خانواده‌های نیازمند توزیع می‌کنند.

 

* این گزارش پنج‌شنبه ۱۳ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۰۴ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:44