شهید کاوه مهربان بود و حین بازی لبخند از لبش محو نمیشد. همه را با اسم کوچک صمیمانه صدا میکرد، انگار که سالهاست آنها را میشناسد. او مانند سایر بازیکنان، رفتار میکرد و نمیشد تشخیص داد که فرمانده است.
سعدآباد امروز که یکی از محلات پیشرفته و توسعهیافته واقعدر منطقه یک شهرداری مشهد است، روزگاری نهچندان دور در احاطه باغها و زمینهای کشاورزی بود و بسیاری از ساکنان قدیمی از نزدیک، شاهد این توسعه بودهاند.
همدلی ساکنان کوچه امامت۱۳ در محله زیباشهر مثالزدنی است. کسانی که در عروسی و عزا پابهپای اهل مجلس خدمت میکنند و مراسم را از آن خود میدانند.
زهراخانم جزو اولین ساکنان محله استاد یوسفی است که آبادشدن همه کوچهپسکوچههایش را دیده است. او باوجود تمام آبادیها و امکانات اکنون، حسرت قدیم را میخورد.
رضا وقاری شورجه خوره بازیهای کامپیوتری است. به قول خودش تنها کسی که گرد پایش میرسد برادرش حسین است. این دو برادر بیشتر از ۱۲۰ کنسول بازی در خانه دارند، از اتاری و میکرو تا انواع پلی استیشن!
عموحسین، پیرمرد خوشاخلاق و خوشروی محله کوشش که به قول خودش «۸۰ سال است عمرم را در این محله تمام کردهام!» بنّای قدیمیای که خیلی از خانههای محدوده گاراژدارها یاکوشش به دست او ساخته شده است.
تیم فوتبال«گلچهره» تازه در محله شکل گرفته بود و محمود وظیفهدوست و هممحلیهایش آرزوی یک مسابقه جدی با محلات دیگر را داشتند. تابستان۱۳۵۵ آرزویشان به بار نشست اما پایشان به توپ و میدان نرسیده مسابقه به پایان رسید!