صندوق خاطرات

یک شب مجلس عروسی زنانه بود یک شب مردانه
آن‌وقت‌ها این‌طور نبود که یک‌شبه مجلس عروسی تمام شود. دو شب پشت سر هم مراسم جشن عقد ما بود؛ یک شب مجلس شادی مردانه بود و فردایش زنانه.
داستان آب و برق مشهد؛ از طرخ نقی تا هفت تیر
«طرخ‌ نقی» قدیمی‌ترین نامی است که از دل خاطرات ریش سفیدان محله آب و برق استخراج شد.
روزه‌داری در اسارت؛ خاطره آزاده محله سرافرازان
وقتی به اردوگاه رفتم، ماه رمضان تمام شده بود، اما دیدم تعدادی از اسرای قدیمی در گرمای بیشتر از ۴۵ درجه هنوز روزه می‌گیرند.
خواستگاری پس از زیارت حرم امام رضا(ع)
ما روی حرف مادر حرف نمی‌زنیم. همه موافقت کردیم و به خانه آشنای پدرم رفتیم. در منزل آن‌ها مادرم از وقار و متانت دختر خانواده خوشش آمد و با موافقت من در همان دیدار از دخترشان خواستگاری کردیم.
سیستم‌های حفاظتی چه سالی وارد مشهد شد؟
در مشهد دهه 70 چهار‌پنج‌نفر بیشتر به کار درزمینه سیستم‌های حفاظتی مشغول نبودند؛ ازجمله دزدگیر شریفان، دزدگیر نت و‌... اسمی که من برای مغازه‌ام انتخاب کردم، «دزدگیر تسلا» بود.
افطاری‌های دهه ۵۰ در میان درختان توت بولوار وکیل‌آباد
علی حریری می‌گوید: خیلی از شهروندان مرکز شهر برای افطار و تفریح به بولوار وکیل‌آباد می‌آمدند و وسط بولوار که پر از درخت توت بود، فرش پهن می‌کردند.
روایت مادربزرگ محله سرافرازان از ماه رمضان‌های قدیم
موقع سحر که می‌شد، جلو خانه‌ها طبل می‌زدند. مردم هم وقتی صدای طبل می‌آمد بیدار می‌شدند و سحری می‌خوردند.