
دلخوشیای به نام خوشحالی همسایه در ایثارگران
در دل محله ایثارگران، همسایههایی سکونت دارند که حالوهوای زندگی یکدیگر را خوب درک میکنند؛ شاید بهدلیل این باشد که بیشتر آنها همسرانشان جانباز هستند و هرکدام در زندگی چالشهای خاص خود را دارند.
در این کوچه، همسایهها همیشه از حال هم خبر دارند؛ در مسجد برای دختران بیبضاعت مراسم عروسی میگیرند و اگر همسایهای بیمار داشته باشد، همه برای کمک پای کارند.
این گزارش، روایت سه همسایه مهربان است که وجودشان برای محله ایثارگران، غنیمتی است و برای اهالی باعث دلگرمی هستند.
فاطمهخانم حواسش به همه هست
وقتی بین اهالی از همسایههای قدیمی پرسوجو میکنیم، خیلیها فاطمه خانم حسنزاده را معرفی میکنند. او با اینکه دوسال است در محله ایثارگران زندگی میکند، آچارفرانسه محلهشان به حساب میآید؛ شاید برای همین است که او را بهعنوان مسئول پایگاه بسیج خواهران مسجد حضرت ولیعصر (عج) انتخاب کردهاند.
یکی از همسایهها دربارهاش میگوید: خیریه مسجد ما در زمان فاطمهخانم خیلی فعال شده است و از برگزاری مراسم عروسی و تهیه جهیزیه و سیسمونی تا تهیه غذای گرم و بستههای معیشتی برای مستمندان در مسجد انجام میشود.
یکی دیگر از همسایهها میگوید: فاطمهخانم حواسش به همه اهالی هست. یکی از جانبازان محله که قطع نخاع است، خانهاش پنجپله دارد؛ بههمیندلیل این جانباز نمیتوانست در مراسم مسجد و نماز جماعت شرکت کند. فاطمهخانم با بقیه همسایهها جمع شدند و در بخشی از پلههای خانه جانباز، رمپی با شیب ملایم درست کردند و برای پلهها هم نرده گذاشتند.
فاطمهخانم میگوید: مدتی است که با شهرداری صحبت کردهام و در سالن ورزشی شهیدعامل برای بانوان محله وقت برای ورزش گرفتم که ورودیاش فقط ۱۰ هزارتومان برای هرجلسه است.
کمکهای مامان محله
وقتی قرار است فاطمه خانم از یک همسایه خوب برای ما بگوید، بعداز درنگی، فاطمه دهنوی را معرفی میکند که از ۲۵ سال گذشته در کوچه شهیدمشکینی ۴۵ ساکن بوده است.
فاطمهخانم تعریف میکند: خانم دهنوی، خواهر شهیدان عباسعلی و علی دهنوی است و همسرش هم جانباز است. در خانهاش همیشه به روی همسایهها باز است. هر کدام از اهالی که روضه دارد و خانهاش کوچک و نقلی است، روضه را میاندازد خانه خانم دهنوی. او دراینباره به کسی «نه» نمیگوید.
گاهی با اهالی جمع میشویم و قبض آب و برق و ویزیت پزشک نیازمندان محله را پرداخت میکنیم
خانه او هفتهای دوبار، روزهای شنبه و چهارشنبه محل برگزاری کلاس آموزشی است؛ یکی کلاس سبک زندگی و دیگری تفسیر نهجالبلاغه. از سازمان تبلیغات اسلامی میآیند و آموزش بانوان محله را برعهده دارند.
فاطمهخانم میگوید: همسایهها لطف دارند و به من میگویند «مامان محله». هرکاری از دستم بربیاید برایشان انجام میدهم و سعی میکنم همیشه کنار آنها باشم. گاهی با اهالی جمع میشویم و قبض آب و برق و ویزیت پزشک نیازمندان محله را پرداخت میکنیم. همین خوشحالی کوچک آنها، دلخوشی بزرگ من است.
آشتیکنان به دست خانم محمدی
گلاندام محمدی از بیستسال پیش در این محله زندگی میکند و از همسایههای دستبهخیر کوچه شهیدمشکینی ۴۵ به شمار میآید.
فاطمهخانم دهنوی درباره او میگوید: خانم محمدی استاد خیاطی است و هنرش را به خیلی از دختران محله رایگان آموزش داده است. سال گذشته میخواستیم برای گروه سرود دختران مسجد محله لباسهای یکشکلی بدوزیم که خانم محمدی پیشقدم شد و این لباسها را رایگان برای دختران دوخت. البته پردههای مسجد هم کار اوست؛ خودش آمد و اندازه گرفت و دوختودوزش را انجام داد، بدون اینکه یک ریال از مسجد پول بگیرد. علاوهبراین خیلی از نوعروسان محله با هنردست خانم محمدی به خانه بخت رفتهاند و او لباسشان را رایگان دوخته است.
دهنوی درباره سایر کارهای خیر همسایهاش میگوید: وقتی صحبت قهر بین همسایهها پیش میآید، برای آشتیدادن آنها کار را بسپار به خانم محمدی؛ خودش پادرمیانی میکند و دلخوری همسایهها را از بین میبرد.
خانم محمدی میگوید: همسایهداری همین است؛ خوبی کنی، خوبی میبینی. اگر برای کسی قدم خیری برداری، بقیه هم در کار و مشکلات کنار شما هستند.
* این گزارش چهارشنبه ۵ شهریورماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۳۱ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.