دفاع مقدس - صفحه 74

قصه صبوری یک مادر
بی‌بی‌فاطمه منافی مادر شهید بایگی آن‌قدر صبور است که صبر را هم به زانو درآورده‌، او نه‌تنها درد از دست دادن فرزندش را تحمل کرده، بلکه مصیبت‌هایی چندگانه را دیده و هنوز گاهی لبخند می‌زند و می‌گوید خدا را شکر.
قطع نخاع، مانع درس‌خواندن محمدحسین سبحانی نشد
محمد‌حسین سبحانی جانباز قطع نخاعی است که دارای مدرک کارشناسی ارشد علوم سیاسی است، ورزش هم می کند و مدال های متعدد استانی و کشوری دارد.
سرباز جانباز، تعمیرکار افتخاری ویلچر معلولان شد
علی چوپانی، جانباز دفاع مقدس نیست؛ او یک دهه بعد از جنگ، پاهایش را در یک حادثه سربازی از دست می‌دهد، اما به خاطر روحیه دفاع مقدس ی که دارد ویلچر جانبازان را رایگان تعمیر می‌کند.
روایت ۶ سال نبرد در رکاب شهید صیادشیرازی
ستوان حسن کریمی از همرزمان شهید صیاد شیرازی است. او از سال ۵۰ در ارتش خدمت می‌کند و شش سال را در جبهه‌های جنگ حضور داشته است.
پدر جواد بعد از چهل سال هنوز شهادتش را باور ندارد
چهل سال از شهادت جواد شیری سرشوری می‌گذرد، جواد ۱۷ سال داشت که در جزیره مجنون به شهادت رسید و خانواده‌اش بعد از این همه سال، هنوز رفتنش را باور ندارند. در خیابان صدف کوچه‌ای به نام این شهید مزین شده است.
قدیمی‌ترین معلم پرورشی محله جاهدشهر
سیدمجید میرذوالفقاری، قدیمی‌ترین معلم پرورشی محله جاهدشهر (دبستان‌فطرت) ۳۴ سال سابقه معلمی پرورشی را در پرونده کاری‌اش دارد.
سعیده زنبوری، با تلاش زندگی را عسل کرد
سعیده زنبوری تعریف می‌کند: به‌طور‌کامل فلج شده بودم. تنها چیزی که زنده بود، مغزم بود. پنج‌سالم که شد، کم‌کم توانستم دست‌هایم را تکان بدهم.