کد خبر: ۱۱۹۸۹
۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۰
روزگار درخشان خفتان‌پور در کیوکوشین

روزگار درخشان خفتان‌پور در کیوکوشین

قهرمانی در مسابقات بین‌المللی کیوکوشین کاراته در وزن منفی ۷۰ کیلوگرم در سال ۱۳۹۲ و نیز حضور در مسابقات جهانی در قامت تیم ملی این رشته خلاصه‌ای از گذر روز‌های درخشان ورزشی علی خفتان‌پور است.

قهرمان مسابقات بین‌المللی کیوکوشین کاراته در وزن منفی ۷۰ کیلوگرم در سال ۱۳۹۲ است و در مسابقات جهانی نیز در تیم ملی این رشته عازم باکو شده و با هم‌تیمی‌هایش موفق به کسب مقام دومی تیمی شده است. بسیار جوان است و متولد ۱۳۷۱. او استعداد زیادی در رشته رزمی دارد و اهل محله محله ثامن و یکی از هم‌محله‌ای‌های ما در منطقه ۵ است؛ جایی‌که بسیاری از جوانان آن رزمی‌کارند، اما امکاناتی برای درخشش استعداد‌های خود نمی‌یابند. گزارش پیش‌رو خلاصه‌ای از گذر روز‌های ورزشی علی خفتان‌پور است.

 

سِیکِن زخمیِ دست‌ها

«علی خفتان‌پور» فوق‌دیپلم حسابداری دارد. پنج سالی هم می‌شود که عضو تیم کاراته ثامن‌الحجج (ع) است. او این روز‌ها مسابقات لیگ را در پیش دارد و سخت مشغول تمرین است. خفتان‌پور در حالی میهمان ما می‌شود که تا چند روز دیگر به خدمت مقدس سربازی هم اعزام می‌شود. زمانی که روبه‌رویمان می‌نشیند، نخستین چیزی که توجهمان را جلب می‌کند، سِیکِن (سرمشت در زبان ژاپنی) زخمی دست‌هایش است که دلیل مجروحیتش را هم در ادامه مصاحبه برایمان تعریف می‌کند.

 

برادر بزرگ‌تر؛ مشوق ورود به کیوکوشین کاراته

علی خفتان‌پور از روزی می‌گوید که به این رشته رزمی علاقه‌مند شد؛ «محمد، برادر بزرگ‌ترم در رشته کیوکوشین کاراته فعالیت می‌کرد و من هم که از همان کودکی عاشق مبارزه بودم، به آن علاقه‌مند شدم.» او که از شش‌سالگی تمرین‌ها و آموزش‌هایش را در کیوکوشین کاراته شروع کرده است، می‌گوید: «برای اولین‌بار بود که با برادرم به سالن میدان حافظ در اول گلشهر رفتم. وقتی وارد آنجا شدم، هیجان خاصی داشتم و به‌شدت جذب این ورزش شده بودم؛ به‌ویژه اینکه آخرین جلسه هر هفته، در باشگاه مبارزه داشتیم.» علی آن‌قدر در این رشته ورزشی استعداد داشت و سریع پیش می‌رفت که وقتی رده کمربند نارنجی را گرفت، چون خیلی از هم‌رده‌هایش جلوتر بود، کمربند‌های آبی و زرد را هم تشویقی به او اهدا کردند.

 

۴ برادر رزمی‌کار

سه برادر دیگر علی هم رزمی‌کار هستند و این مسئله خود در جذب او به این سمت تاثیر داشته است؛ «احمد، افسر ارتش است و فوق‌لیسانس تربیت‌بدنی دارد و در رشته‌های جودو، کونگ‌فو و کاراته کار می‌کند. برادرم حسین هم که مهندس شیمی و افسر ارتش است، در رشته جودو و محمود هم در رشته کیوکوشین کاراته فعالیت می‌کند.»

 

از مسابقات باشگاهی تا جهانی

علی هم مانند سایر رزمی‌کاران، مسابقاتش را از سطح باشگاهی شروع کرده و بعد جام رمضان، استانی و کشوری را پله‌به‌پله پیموده است؛ «در پنج دوره مسابقات استانی در وزن منفی ۶۰ کیلوگرم شرکت کردم و در همه آنها مقام اول را به‌دست آوردم، همچنین در مسابقات کشوری، چند مقام اولی تا سومی را از آن خود کردم.» او علاوه بر اینها در مسابقات دانشجویی کاراته در رشته‌های کمیته و کاتا مقام قهرمانی را کسب کرده است.

 

شرکت در مسابقات جهانی باکو

این رزمی‌کار در سال ۹۲ به مسابقات جهانی کیوکوشین کاراته در باکو هم اعزام می‌شود؛ «شش ماه تمام شبانه‌روز با دیگر اعضای تیم ملی، کیوکوشین کاراته تمرین کردیم تا اینکه در مسابقات انتخابی رشت، مقام اول را به‌دست آوردم و برای شرکت در مسابقات باکو انتخاب شدم.» خفتان‌پور که ۵۰ روز پس از مسابقات انتخابی رشت، عازم باکو شده است، از آن مسابقه این‌گونه یاد می‌کند: «در این مسابقات موفق به کسب مقام انفرادی نشدم، اما در گروه تیمی، تیم ملی کیوکوشین کاراته ایران، مقام دوم را به دست آورد.»

 

دارنده مقام اول مسابقات بین‌المللی

این رزمی‌کار هم‌محله‌ای حتی در مسابقات بین‌المللی در وزن منفی ۷۰ کیلوگرم رده سنی بزرگ‌سالان، مقام اول را از آن خود کرده است؛ «دو ماه بعد از مسابقات جهانی باکو، مسابقات بین‌المللی در مشهد برگزار شد که در وزن منفی ۷۰ کیلوگرم، موفق به کسب مقام اول شدم.»

کسب این مقام‌ها باعث می‌شود او با تجربه‌ای به نام «نبود حمایت مسئولان» آشنا شود و از بی‌مهری‌های آنان بگوید: «مسئولان برای هیچ‌کدام از مقام‌های جهانی و بین‌المللی نه‌تنها ما را تشویق نکردند، بلکه از حمایت آنها هم خبری نشد. اصلا در ایران به رشته رزمی و قهرمانان آن بها نمی‌دهند.» او حتی یادآوری می‌کند: «مسابقات که برگزار می‌شود، جوایز نقدی و غیرنقدی که ندارد بماند، حتی کاپ هم نمی‌دهند و همه‌چیز را به یک حکم مسابقه و مدال فلزی ختم می‌کنند.»

 

روزگار درخشان خفتان‌پور در کیوکوشین

 

قهرمانان رزمی حمایت نمی‌شوند

علی با بیان اینکه همه قهرمانان قوی در سطح جهانی، ایرانی هستند، تصریح می‌کند: «همه شهر‌های ایران به‌خصوص مشهد، قهرمانان رزمی‌کار زیادی دارند که حمایتی از آنها نمی‌شود، اما در مقابل، کشور‌های اروپایی به قهرمانان رشته‌های رزمی خود خیلی بها می‌دهند و برای ارتقایشان تلاش می‌کنند.»

او در عین حال از مسئولان می‌خواهد تا از جوانان ورزشکار حمایت کنند؛ چون بر این باور است که ورزشکاران قوی و بااستعدادی در ایران حضور دارند که می‌توان آنها را پرورش داد؛ «متاسفانه از قهرمانان، حمایت مالی نمی‌شود تا بتوانند به سطح مسابقات جهانی برسند. ما افرادی را داریم که در صورت حمایت مالی و شرکت در مسابقات جهانی برون‌مرزی، مقام‌آور و قهرمان می‌شوند، اما چون وضعیت مالی مناسبی ندارند، از این موفقیت بی‌نصیب مانده‌اند.»

 

۵ ساعت تمرین در روز

او برای اینکه به این جایگاه و موفقیت‌ها برسد، سه ساعت در روز تمرین می‌کند؛ «هر روز یک ساعت و شب‌ها هم دو ساعت تمرین می‌کنم، اما زمان مسابقات که می‌شود، از دو ماه قبل روزی پنج ساعت تمرین می‌کنم تا خودم را برای مبارزات آماده کنم.»

البته او برای اینکه روی فرم باشد، رژیم غذایی خاصی را با توجه به وضعیت جسمانی و تحرکاتش رعایت می‌کند، اما همیشه فرمول پنج‌مغز را در برنامه غذایی‌اش دارد؛ «پنج مغز بادام، پسته، فندق، گردو و بادام زمینی را برای کسب انرژی باید استفاده کنم. لبنیات و پروتئین هم باید به میزان مناسب مصرف شود.»

 

خودمانی با علی خفتان پور

- چرا از بین رشته‌های رزمی، کیوکوشین کاراته را انتخاب کردید؟

کیوکوشین کاراته ورزشی است که احترام و نظم خاصی دارد و ورزشکار را ملزم به رعایت آنها می‌کند. همچنین افتادگی و کمک به ناتوانان را از آن می‌آموزی.

 

- اولین مربی‌تان چه کسی بود؟

اولین مربی‌ام، علی یساقی بود که چهار سال زیر نظر او کار کردم.

روزگار درخشان خفتان‌پور در کیوکوشین

- الان با کدام مربی کار می‌کنید؟

پس از استاد یساقی، زیرنظر استاد حسین‌پور بودم و هنوز هم با او کار می‌کنم.

 

- تاکنون شاگردی هم داشته‌اید؟

شاگرد نداشتم، اما تاکنون ۴۰ نفری را در سنین مختلف تشویق کرده و به سمت این ورزش کشانده‌ام.

 

- امکانات ورزش‌های رزمی در زمان کودکی و نوجوانی شما در منطقه ۵ چگونه بود؟

آن زمان فقط یک سالن در گلشهر وجود داشت که همان سالن میدان حافظ بود و حتی وسایل گرمایشی و سرمایشی نداشت، اما پس از چند سال، آن را هم به فوتبال اختصاص دادند؛ برای همین برای تمرین به سالن خداداد و بعد سالن امام‌علی (ع) در پنجتن می‌رفتیم.

- اکنون امکانات چگونه است؟

امکانات سالن بهتر شده است، اما باز هم سالنی در این محدوده وجود ندارد و استاد سیدقاسم حسین‌پور، باشگاه شخصی و مجهز خود را رایگان در اختیار بچه‌ها گذاشته است.

 

- فرق مسابقات جهانی و بین‌المللی چیست؟

در مسابقات جهانی بیش از ۸۰ کشور شرکت می‌کنند، درحالی‌که در مسابقات بین‌المللی ۲۰ کشور حضور دارند، بنابراین سطح مسابقات جهانی بالاتر است.

 

- تاکنون در تمرین‌ها یا مسابقات‌تان آسیب جدی هم دیده‌اید؟

در مسابقات تاکنون چهار بار بینی‌ام شکسته است و آسیب‌های سطحی مثل دررفتن انگشت، دررفتن روی پا و ورم استخوان ساق پا دیده‌ام که یکی، دو ماه بعد خوب شده است.

 

- پس سیکن‌هایتان چه شده است؟

در تمرین این‌طور شده است. برای اینکه دربرابر ضربه قوی شوند و بتوانم اجسام را بشکنم، آن‌قدر به تیرآهن ۱۸ مشت می‌زنم تا سیکن‌هایم خرد شود؛ به این ترتیب وقتی بازسازی و ترمیم شوند، در مقابل ضربات و شکستن اجسام سخت، دیگر دردی احساس نمی‌کنی؛ البته وقتی سیکن‌ها به‌طورکامل خوب شدند، باید پیوسته به کیسه شنی ضربه بزنی.

 

همه شهر‌های ایران به‌خصوص مشهد، قهرمانان رزمی‌کار زیادی دارند که حمایتی از آنها نمی‌شود

- پس شکستن اجسام سخت به این راحتی‌ها هم نیست؟

بله، باید تمرین کرد، حتی برای شکستن اجسام سخت با ساق پا هم باید آن‌قدر به کیسه شنی ضربه بزنی تا پا محکم شود و بتوانی اجسام را بشکنی؛ البته سرعت و قدرت کافی را باید هم‌زمان داشته باشی تا بتوانی اجسام را بشکنی و از آن رد شوی.

 

- اگر رزمی‌کار نمی‌شدید، به سمت کدام رشته ورزشی می‌رفتید؟

دو‌ومیدانی. به این رشته هم علاقه دارم، حتی در مسابقات دانشجویی دوومیدانی مقام دوم را به‌دست آوردم.

 

- فکر می‌کنی سربازی را کجا خدمت کنی؟‌

نمی‌دانم، اما اگر ارتش باشم، شاید بتوانم وارد یگان ورزشی‌اش بشوم.

 

- پس از سربازی چه‌کار می‌کنی؟

درسم را ادامه می‌دهم.

 

- برای رسیدن به قهرمانی‌های بیشتر به‌خصوص قهرمانی جهانی تلاش می‌کنم و وارد بازار کار می‌شوم؛ و حرف آخر؟

از پدر و مادر و برادر بزرگم بسیار ممنونم.

 

قاب خاطره و آن هجده‌سالگی پرشور

یکی از خاطراتی که برایم تعریف می‌کند، به هجده‌سالگی‌اش بازمی‌گردد؛ «یک روز دو تا دسته‌بیل خریدم و بردم خانه، اما وقتی پدر و مادرم فهمیدند که می‌خواهم آنها را با ضربه بشکنم، مخالفت کردند و گفتند با این کار‌ها دست و پایت را می‌شکنی.» او برای اینکه خیال آنها را راحت کند که این کار خطری برایش ندارد، یکی از دسته‌بیل‌ها را جلویشان می‌شکند؛ «همان شب باشگاه داشتیم و دو تا دسته‌بیل را کنار هم گذاشتم و با ضربه ساق پایم، شکستم. مدتی بعد هم سه دسته‌بیل را در پارک شکستم.»

 

ایپون کردن همه حریف‌ها

علی همه حریفانش را در مسابقات بین‌المللی، «ایپون» می‌کند که همان بهترین خاطره ورزشی‌اش می‌شود؛ «همه حریف‌هایم را ایپون کردم؛ یعنی یک امتیاز کامل از هر حریف گرفتم و آنها را در ۲۰ ثانیه اول ضربه‌فنی کردم، درحالی‌که هر بازی ۳ دقیقه زمان می‌برد.»، اما این همه ماجرا نبود؛ ماجرا آنجا برای علی شیرین‌تر می‌شود که در هر بازی که او می‌خواهد وارد زمین شود، همه تماشاچیان بلند می‌شوند و برایش دست و صوت می‌زنند.

 

اجازه ندادند مسابقه بدهم

یکی از خاطرات تلخ علی هم به هفت، هشت‌سالگی‌اش بازمی‌گردد؛ «در همان هفت، هشت‌سالگی اگر اجازه می‌دادند مسابقه بدهم، حتما مقام می‌آوردم و قهرمان می‌شدم؛ چون قوی بودم و حریفی نداشتم، اما به‌خاطر سنم نتوانستم مسابقه بدهم.»

 

* این گزارش در شماره ۱۸۷ شهرآرا محله منطقه ۵ مورخ ۲۶ بهمن ماه سال ۱۳۹۴ منتشر شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44