در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی نهاد امور تربیتی با هدف گسترش و تعمیق ارزشهای اسلامی و انقلابی در نظام آموزش و پرورش کشور شروع به شکلگیری کرد و برهمین اساس شهیدان رجایی و باهنر در دوران تصدی وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۵۹ اقدام به تأسیس ستادهای امور تربیتی در مدارس کردند تا دانشآموزان را به ارزشهای اسلامی و انقلاب ترغیب کنند.
مدتی بعد در هشتم اسفند سال ۵۹ هجری شمسی ستاد امور تربیتی در مدارس کشور به همت شهیدان رجایی و باهنر تأسیس و به نام هفته امور تربیتی نامگذاری شد. به همین مناسبت بهسراغ سیدمجید میرذوالفقاری، قدیمیترین معلم پرورشی محله جاهدشهر (دبستانفطرت) که ۳۴ سال سابقه معلمی پرورشی را در پرونده کاریاش دارد رفتیم. حاصل این گفتوگوی دوستانه را در سطور بعدی خواهید خواند.
سیدمجید میرذوالفقاری، ۳۴ سال قبل بهعنوان معلم پرورشی، فعالیت خود را همزمان با دوران جنگ آغاز میکند. او میگوید: ورود و شروع به کارم در آموزش و پرورش خراسان با جنگ تحمیلی همزمان شده بود.
در آنسالها تمام زندگی ما با جنگ و مسائل پیرامون آن آمیخته شده بود، به همین دلیل بیشتر فعالیتهای پرورشی و تربیتی ما در مدرسه درباره جنگ بود. در حوزه هنر با چند نفر از شاگردان مدرسه، گروههای سرود و تئاتر نمایشی را تشکیل داده بودیم.
با کمک بچهها سرودهای حماسی و متناسب با حال و هوای جنگ را انتخاب و تمرین میکردیم و به مناسبتهای مختلف این سرودهای حماسی را برای شاگردان مدرسه و مدارس دیگر اجرا میکردیم. در حوزه تئاتر نیز داستانها و نمایشنامههایی با موضوع جنگ، شهادت و ارزشهای دفاع مقدس را روی صحنه اجرا میکردیم.
این موضوعات تأثیر بسیار خوبی روی دانشآموزان نوجوان و دبیرستانی داشت. دیدار و دلجویی از خانواده شهدایی که بهتازگی فرزندانشان به درجه رفیع شهادت رسیده بود، یکی دیگر از فعالیتهای ما در حوزه پرورشی بود.
بعد از هماهنگی به همراه تعدادی از دانشآموزان به خانه شهیدان میرفتیم. اجرای فیلمهایی با مضامین جنگی در مدرسه یا مسجد محله برای دانشآموزان و والدین آنها نیز یکی دیگر از اقدامات ما در حوزه پرورشی در سالهای دفاع مقدس بود.
قدیمیترین معلم پرورشی در محله جاهدشهر همزمان با معلمی بهطور داوطلبانه ۱۸ ماه را در جبهههای جنگ میگذراند و از ناحیه سر نیز دچار مجروحیت شدید میشود. ذوالفقاری با اشاره به خاطرهای از زمان مجروحیتش میگوید: در زمان جنگ در روستای حاج نصیر چناران مشغول به تدریس بودم.
زمانی که مجروح شده بودم، بچههای مدرسه از طریق معلمان و مدیر مدرسه از موضوع مجروحیتم آگاه شده و با اصرار و التماس از والدینشان درخواست کرده بودند که برای رفتن آنها به جبهههای جنگ رضایت بدهند.
بچهها گفته بودند، چون معلم ما مجروح شده است ما برای پرکردن جای او و انتقام از دشمنان بعثی باید به جبهه برویم و اگر اجازه ندهید بدون اجازه خواهیم رفت. همان زمان من در بیمارستان بستری بودم، یکی از والدین دانشآموزان به من زنگ زد و بعد از توضیح ماجرا از من خواست که برای بچهها صحبت کنم و آنها را از رفتن به جبهه بازدارم.
با وجود مجروحیت شدید، خودم را آماده کردم و به روستا رفتم، بچهها با دیدن من خیالشان راحت شد. با صحبتهایی که درباره کمی سن و سالشان داشتم، بالأخره راضی شدند، باوجوداین تعدادی از همین دانشآموزان به جبهههای جنگ رفته و چند نفری نیز به شهادت رسیدند.
با پایان رسیدن جنگ، دوره جدیدی از فعالیتهای دشمنان شروع میشود و سیدمجید ذوالفقاری با تکیه بر تجربیات گذشته به مبارزه با تبلیغات غرب میپردازد.
این رزمنده جبهههای جنگ در ادامه میگوید: با شکست دشمنان در جنگ رودررو نظامی، متخاصمان به میهن برنامه جدیدی را باعنوان تهاجم فرهنگی به ارزشهای ایرانی و اسلامی در پیش گرفتند. فروش نوارهای ویدئویی مبتذل، تبلیغ پوششهای غربی و شبکههای تلویزیونی و رادیویی غربی از جمله این موارد بود.
مبارزه در این جبهه و تفهیم اشتباه برای فرد ناآگاه بسیار سخت بود. باوجوداین ما از طریق برنامههای آموزشی مذهبی و تکیه بر ارزشهای فرهنگ اسلامی مانند حجاب، نماز جماعت، مسابقات قرآنی و دیگر برنامههای ارزشی و انقلابی به مقابله با تهاجم فرهنگی غرب رفتیم.
در آن سالها که مثل امروز رسانههای مجازی و ماهواره وجود نداشت، ویدئو و فیلمهای ویدئویی نقش تخریبی زیادی داشتند. با توجه به این مورد که یکی از اهداف اصلی انقلاب ما مبارزه با فساد، بیبندوباری و بیدینی بوده، وظیفه سنگینی برعهده ما معلمان پرورشی قرار داشت.
خوشبختانه این فعالیتها تا حدود زیادی کارساز بود و در چندین مورد بچههای مدرسه با ابراز پشیمانی از نگاهکردن به فیلمهای غیراخلاقی نوارهای ویدئو را شکسته و دیگر بهسراغ ویدئو و فیلمهای مبتذل نرفتند.
امروزه با پیشرفت و گسترش رسانههای تصویری و ماهوارهای، دشمن جنگ نرم رسانهای گستردهای را برای ناامیدکردن ملت بهویژه نسل جوان شروع کرده است.
ذوالفقاری با تأیید این مطلب میگوید: با گسترش رسانههای تصویری و ماهوارهای در سالهای اخیر موج گستردهای از برنامههای ضدانقلاب و ایران در جهان ساخته شده است. شبکههای ماهوارهای غرب با به راهانداختن تبلیغات بر ضد نظام جمهوری اسلامی و ناکارآمد نشاندادن حکومت، به بزرگنمایی مشکلات جامعه امروز پرداختهاند و تنها راه پیشرفت و ترقی را در همرنگشدن و یکیشدن با غربیها به ویژه آمریکا میدانند.
خوشبختانه با گذشت ۴۰ سال از پیروزی انقلاب اسلامی معلوم شد که همه این حرفها، تبلیغاتی بیش نیست و عزت و بزرگی ما به قول حضرت امام خمینی (قدس) فقط در سایه حمایت از ولایت فقیه و رعایت قوانین اسلام حفظ خواهد شد.
البته در این وسط انجام برخی کارهای ناامیدکننده مسئولان و خواص جامعه نیز بیتأثیر نبوده است. وقتی مردم جامعه ما هر روز خبر اختلاسهای میلیاردی را میبینند، به حکومت بدگمان میشوند، مبارزه همهجانبه دولت با فساد و رانتخواری امید و حمایت مردم از دولت را بیشتر خواهد کرد.
سیدمجید میرذوالفقاری بعد از ۳۴ سال کار فرهنگی، بیشتر تجربیات خود را در راستای برطرفکردن مشکلات خانوادگی و فرهنگپذیربودن دانشآموزان ابتدایی به کار میبرد.
ذوالفقاری در توضیح این مطلب میگوید: یک سالی است که توفیق خدمت در مدرسه ابتدایی فطرت محله جاهدشهر را برعهده دارم. در این مدت بیشتر فعالیت خود را برای جامعهپذیرکردن دانشآموزان مدرسه به کار برده و از مدرسه شروع کردهام.
آشغالنریختن، سلامکردن، مسئولیتپذیربودن و فعالیتهای اقتصادی از جمله برنامههای پرورشی ما بوده است. در آخرین برنامه که چند روز قبل شروع شد، با راهاندازی بازار خرید و فروش در مدرسه، محصولاتی که تولید دست خود بچهها بود، به فروش رسید.
در این برنامه بچهها علاوهبر فروش محصولات با نحوه کسب و کار و اقتصاد نیز آشنا میشوند. در حوزه مشکلات اجتماعی نظیر طلاق، اعتیاد، عصبانیت و پرخاشگری در خانوادهها با والدین و دانشآموزان گفتگو میکنیم.
در آخرین مورد از این دست، مطلع شدیم که پدر و مادر یکی از دانشآموزان ما در شرف طلاق هستند، با کمک همکاران خانم و آقا این پدر و مادر با یکدیگر آشتی کردند. آشنایی با فرهنگ شهروندی، آداب و رسوم جامعهپذیرشدن بچهها یکی دیگر از فعالیتهای ما در حوزه پرورشی مدرسه است که مورد استقبال بچهها قرار گرفته است.
* این گزارش پنج شنبه، ۹ اسفند ۹۷ در شماره ۲۷۲ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است.