کد خبر: ۱۳۲۹۳
۰۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۰
خاطرات ساکن قدیمی خانه پریشانی از آرامش آن‌روزهایش

خاطرات ساکن قدیمی خانه پریشانی از آرامش آن‌روزهایش

صاحب اولیه خانه پریشانی، تاجری به‌نام نعیمی اهل نوغان بود. بعد‌ها در سال‌۱۳۶۷، پدرم که شیفته معماری خانه شده بود، آن را با مبلغ یک‌میلیون‌و‌دویست‌هزار تومان خرید. چند دانگ از خانه هم به نام مادرم ثبت شد.

در کوچه رضوان‌۱۰، جلو پلاک‌۶۳ ایستاده‌ایم؛ جایی که بنای تاریخی «خانه پریشانی» بیش از یک قرن است خودنمایی می‌کند. سیدعلی هاشمی‌نیا همراه ما در این محله‌گردی در محله بالاخیابان است؛ فرزند مرحوم سیدمحمد موسوی و حدیقه جمیلی‌پریشانی، بانویی که خانه به نام او ثبت شده است.

آقای هاشمی‌نیا، یکی از فرزندان خانواده است که به‌دلخواه خود، نام فامیلی‌اش را به «هاشمی‌نیا» تغییر داده. او یکی از صاحبان و ساکنان پیشین خانه تاریخی پریشانی است؛ زیرا اینجا روزگاری محل زندگی خود و پدرش بوده است و هنوز در خانه‌ای که در زمان حیات پدرش در قسمت انتهایی حیاط ساخته، زندگی می‌کند.

اکنون درحالی‌که خانه به مالک جدیدی واگذار شده و درحال مرمت است، او ما را میان اتاق‌ها، ایوان‌ها و خاطرات سال‌های کودکی و جوانی‌اش می‌برد. پدر آقای هاشمی‌نیا سال‌۱۳۸۱ از دنیا رفت و پس‌از درگذشت مادرش، خانه میان وراث تقسیم و در‌نهایت سال‌۱۳۹۹ به شهرداری منطقه ثامن فروخته شد تا از تخریب نجات یابد.

خاطرات من از این خانه همه خوب است، ولی دیگر آن صفایی که در قدیم بود، مثل بساط چای علم‌کردن زیر درخت توت و تفریحات طولانی، نصیب ما نشد. بیشتر وقت‌ها سر کار بودیم، دنبال خرج زندگی. روز‌های جمعه که خواهرهایم می‌آمدند، همه در همین حیاط دور هم جمع می‌شدیم.

 

خاطرات ساکن قدیمی خانه تاریخی پریشانی

صاحب اولیه خانه، تاجری به‌نام نعیمی اهل نوغان بود. بعد‌ها در سال‌۱۳۶۷، پدرم که شیفته معماری خانه شده بود، آن را با مبلغ یک‌میلیون‌و‌دویست‌هزار تومان خرید. چند دانگ از خانه هم به نام مادرم ثبت شد. خانواده‌ام پیش از آن نزدیک مسجد ترک‌ها در همین منطقه ثامن زندگی می‌کردند. سال ۷۰ من با خانواده‌ام آمدم به این خانه. آن موقع حدود سی‌سالم بود و دو بچه داشتم.

 

خاطرات ساکن قدیمی خانه تاریخی پریشانی

در طبقه همکف، دیوار‌ها با گچ‌بری‌های رنگی و طرح‌های گیاهی زینت یافته‌اند. یادم است روی این طاقچه‌ها چراغ می‌گذاشتیم که شب‌ها هم داخل و هم بیرون را روشن می‌کرد. آن موقع هنوز پارک بخارایی ساخته نشده بود. پدرم تعریف می‌کرد که قبل از ما، حدود شصت‌سال پیش، این بخش پایین که حالا بخشی از حیاط پشتی حساب می‌شود، یک اسطبل و متراژش حدود دویست‌متر بود.

 

خاطرات ساکن قدیمی خانه تاریخی پریشانی

بعداز فوت مادرم تصمیم گرفتیم خانه را به شهرداری بفروشیم. فقط آن بخش انتهای حیاط که بعد‌ها خودمان ساختیم و بخش تازه‌ساز این خانه تاریخی است، برای ما مانده است. حدود ۱۲۰‌مترمربع که اجازه ساخت نمی‌دهند، چون در طرح تخریب است.

 

خاطرات ساکن قدیمی خانه تاریخی پریشانی

هاشمی‌نیا می‌گوید: چند‌سال از دهه ۷۰ را همراه خانواده در همین طبقه گذراندیم. آن اتاق سمت چپ، اتاق ما بود. اینجا دو اتاق داشتیم؛ یکی اتاق نشیمن خودمان بود و آن یکی مخصوص مهمان‌ها. آن سال‌ها داشتن دو فضای مجزا در خانه مخصوص خانواده‌های اعیانی بود.

 

خاطرات ساکن قدیمی خانه تاریخی پریشانی

نعیمی، اهل نوغان در اواخر دوره قاجار، سفارش ساخت این خانه را در هشتصدمتر زمین به معمار‌ها داد؛ خانه‌ای منحصر‌به‌فرد که از تک‌تک پنجره‌هایش می‌شد گلدسته‌های حرم مطهر را به نظاره نشست. پدرم بیشتر به مسجد مروی‌ها می‌رفت و نماز را آنجا می‌خواند.

 

* این گزارش پنج‌شنبه ۸ آبان‌ماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۱ شهرآرامحله منطقه ثامن چاپ شده است.

آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44