صندوق خاطرات - صفحه 2

روزگاری تأمین آب نیازمند زور بازو بود!
علی‌اکبر خسروی‌راد تعریف می‌کند: تأمین آب این‌طور بوده که سقا‌ها آب را با دو تین هفده‌کیلویی که با طناب به چوبی می‌بستند و روی دوش حمل می‌شد، به خانه‌ها می‌آوردند و دو ریال دریافت می‌کردند.
سنگ‌تمام گذاشتن همسایه‌های رهایی ۱۰ برای هم
حدود بیست‌سال پیش معصومه محترمی کلاس‌های آموزش روخوانی و روان‌خوانی قرآن را در خانه‌اش برپا کرد. همین جلسات بهانه‌ای برای دور‌همی‌های همسایه‌ها شد که از آن زمان تا‌کنون ادامه دارد و موجب گره‌گشای از همسایه‌ها شده است.
فوتبال خانوادگی در زمین چمن مدرسه محله گلدیس
چمن هفتصد‌متری مدرسه مفاخر، یک تفاوت مهم دارد؛ بعد از اتمام کار مدرسه در‌اختیار باشگاه‌ها، اولیای مدرسه، والدین، اهالی و دیگر علاقه‌مندان است و همین باعث شده است که علاوه‌بر افزایش سرانه ورزشی محل، دورهمی‌های مختلفی در آن رقم بخورد.
همسایه‌داری به شیوه سنتی در محله خلج
همسایه‌ها درکوچه سبحان‌۱۷ اگر یک روز از حال هم بی‌خبر باشند، نگران هم می‌شوند. دوره قرآن و صندوق قرض‌الحسنه‌ای که همسایه‌ها راه‌اندازی کرده‌اند، بستری شده تا بیشتر از حال یکدیگر باخبر باشند.
خاطره‌ مریم شیردل از یکی از شاگردان مدرسه شبانه‌روزی‌
مریم شیردل سی‌سال از عمرش را یا معلم بوده است یا مدیر. در‌این‌میان یک شاگرد پررنگ‌تر از بقیه در ذهنش مانده است؛ دختری که ناگهان سرپرستانش را از دست داد و به ناچار به مدرسه شبانه‌روزی حاج‌رضا مقدم پا گذاشت.
همسایه خوب، ملاک انتخاب خانه در خیابان فلاحی ۵۰
همسایه‌های خیابان شهیدفلاحی۵۰ چندان با هم غریبه نیستند. قدیمی‌ها به‌واسطه آشنایی دیرینه و تازه‌وارد‌ها به‌واسطه جلسات مهدویت حسین‌آقای پارسامنش با یکدیگر سلام‌وعلیک دارند.
همراهی با همسایه‌های مسن در محله آزادشهر
داشتن همسایه‌هایی همدل و همراه نعمت کمی نیست. در کوچه جلال آل‌احمد ۶۹ هنوز هستند همسایه‌هایی که هوای هم را دارندو به وقت غم و شادی کنار هم هستند و دلشان به بودن هم قرص است.