صندوق خاطرات

حاج نورمحمد عُرفانی، روشنی‌­بخش توس است
حاج نورمحمد عُرفانی که عمری برق‌کار بوده قدم­‌های زیادی برای آبادانی محله فردوسی برداشته است.
تور‌های تفریحی با همسایه‌ها در هاشمیه ۹۱/۵
مجتمع مسکونی کیان، همسایه‌هایی را در خود جای داده که از آنها به‌عنوان افرادی باصفا یاد می‌کنند. در‌بین اینها محبوبه اکبری را تعداد زیادی از همسایه‌ها می‌شناسند. او از چهارده‌سال پیش که در مجتمع ساکن شده و باب ارتباط با همسایه‌ها را باز کرده است.
اوستاعلی، معمار خانه‌های محله چهارچشمه بود
محبعلی اسدی می‌گوید: خیلی از این خانه‌ها را خودم ساخته‌ام. هیچ‌وقت هم صحبت پول به میان نمی‌آمد؛ هرچه همسایه‌ها دستمزد می‌دادند، می‌گفتم خدا برکت. آنهایی هم که دست‌و‌بالشان تنگ بود، هیچ؛ فی‌سبیل‌الله کار می‌کردم.
خیرخواهان محله در قائم ۱۶
عمر آشنایی‌ این همسایه‌ها در قائم (عج) ۱۶ بیش از ۲۰ سال است. همسایه‌هایی مهربان که به‌سراغ هرکدامشان می‌رویم، دستی در کار خیر دارند. مهربانی و پر‌انرژی‌بودنشان باعث شده هر‌کاری از دستشان بر‌می‌آید، انجام بدهند.
همسایه‌های محله مهرآباد مثل برادر پشت هم‌اند
سید‌رضا علوی‌منش می‌گوید: ما اصلا همسایه بد نداریم. اصلا اینجا ماندگار شدیم برای مسجد المهدی (عج) و آدم‌های خوب مسجدی‌اش. رابطه با همسایه‌ها برای من که پا به سن گذاشته‌ام، مثل رابطه پدر و فرزندی است.
تلخی شیرین‌ترین خاطره زندگی علی‌اصغر حسن‌پور
علی‌اصغر حسن‌پور تعریف می‌کند: مرحوم مادرم دختر یکی از حاجی‌های محله را برایم در نظر گرفته بود. من آوازه او را شنیده بودم، اما ندیده بودمش. مادرم تنهایی رفته بود و حسابی حاجی را آماده کرده بود.
خاطرات مجید آراسته از روز‌هایی که محله فردوسی ۳۰ خانوار بیشتر نداشت
برای مجید آراسته که سه نسل قبل از خودش هم زاده اینجا هستند، توس یعنی بهترین جای دنیا؛ نقطه‌ای که پدر و پدربزرگ و اجدادش هم با وجود تمکن مالی فراوان دل از آن نکندند. مجیدآقا هم پا جای پایشان گذاشت و وفادار به این خاک ماند.