حاجعلیاصغر نجارزاده اینکه چطور نظام اربابرعیتی در چهاربرج برافتاد و زمینها به مردم رسید، به شب ۲۲ بهمن سال ۵۷ برمیگرداند: محسن مقیمی همانشب از عمارت اربابی چهاربرج با پای پیاده بهسمت شاندیز فرارکرد.
از نبش خیابان محمدآباد ۲۳ تا ۲۵ خانه و باغ حاج محمدتقی زنجانی بود که حالا چندین خانه، مغازه و انبار شده است. نیازمندان در ماه رمضان بهحساب او از قصابی محل گوشت میگرفتند.
هاشمیه۳۱ انتهای خیابان سامانیه است؛ کوچهای که همسایههایش بهواسطه مدرسه و مسجد، یکدیگر را زیاد میبینند و انس عجیبی با هم دارند. در این محله همسایههایی که خیرشان به اهالی میرسد، کم نیستند.
شهید کاوه مهربان بود و حین بازی لبخند از لبش محو نمیشد. همه را با اسم کوچک صمیمانه صدا میکرد، انگار که سالهاست آنها را میشناسد. او مانند سایر بازیکنان، رفتار میکرد و نمیشد تشخیص داد که فرمانده است.
سعدآباد امروز که یکی از محلات پیشرفته و توسعهیافته واقعدر منطقه یک شهرداری مشهد است، روزگاری نهچندان دور در احاطه باغها و زمینهای کشاورزی بود و بسیاری از ساکنان قدیمی از نزدیک، شاهد این توسعه بودهاند.
همدلی ساکنان کوچه امامت۱۳ در محله زیباشهر مثالزدنی است. کسانی که در عروسی و عزا پابهپای اهل مجلس خدمت میکنند و مراسم را از آن خود میدانند.
زهراخانم جزو اولین ساکنان محله استاد یوسفی است که آبادشدن همه کوچهپسکوچههایش را دیده است. او باوجود تمام آبادیها و امکانات اکنون، حسرت قدیم را میخورد.