عزتخانم در دوران کودکی، بهجای مدرسه به مکتب رفته و قرآن را از مُلای محلهاش یاد گرفته است. ملای محلهشان پیرزنی بوده که در خانهاش به دخترهای محله قرآن آموزش میداده است.
آنطورکه در خاطر محمد وزیری هست، ۲۸خانوار در خیابان یوسفیه فعلی ساکن بودند و همه به هم برای تأمین نیازهای محله کمک میکردند؛ خواه ساخت مسجد بود یا تأمین کالاهای معیشتی یا هر نیاز دیگری.
این معلم مسوولیتپذیر میگوید: به هر شکلی که بود و با تمام دردی که داشتم، برنامه صبحگاه و جشن آغاز سال تحصیلی را برای بچهها اجرا کردم. دلم نمیخواست آن بچههای معصوم متوجه درد من شوند.
سال ۷۴ در کوچه شهیدسلطانی ۸ دوره قرآنی راه افتاد که باعث صمیمیت بیشتر اهالی محله شد. از آن سال تا حالا با وجود تغییرات بسیار، قدیمیها به بهانه همان دوره هنوز با هم در ارتباط هستند.
امیر سرتیپ منوچهر کهتری معروف به «امیر آبادان» میگوید: وقتی به پشت سر خود نگاه میکنم، میبینم تا آنجاکه توان و امکان داشتم به وظیفهام عمل کردهام و خداوند هم پشتیبان من بود.
بیشتر همسایههای کوچه امامخمینی۸۹ قدیمی هستند و دستکم بیشتر از سیسال است که یکدیگر را میشناسند. به گفته خودشان شاید در طول هفته یک مرتبه اقوامشان را ببینند، اما همسایههایشان را هرروز میبینند.
در این روزگار که گاه همسایهها از هم غافل میشوند، فاطمه کردستانی، محبوبهسادات زاهدی و کلثوم فاروقی نمادی از همدلی و دغدغهمندی هستند.