صندوق خاطرات

سرگرمی جمعه‌ها، تماشای فوتبال محلی در خیابان مؤمن بود
بیست سال پیش، وقتی زهره‌خانم پا به خیابان مؤمن گذاشت، از این همه خانه، مغازه و کوچه‌های آسفالت‌شده خبری نبود. محله بیشتر شبیه روستایی بود دورافتاده. اما زهره خانم از همان سال دوم، به فکر آبادکردن محله افتاد.
ماجرای عجیب ساخت سقف ایستگاه راه‌آهن مشهد
حسین غدیری می‌گوید: پدرم کارگر بود و برای ساختن ایستگاه راه‌آهن روزی پنج ریال مزد می‌گرفت. من هم همراهش می‌رفتم. سقف ایستگاه را به شیوه‌ای سخت، اما ماندگار ساختند.
احوال‌پرس همسایه‌های سالمند در اقدسیه ۳
در محله الهیه، اولین ساکنان، گویی ارج و قرب بیشتری بین مردم دارند. بیشتر آنها بین اهالی به‌عنوان معتمد شناخته می‌شوندو مثل نخ تسبیح همسایه‌ها را به هم وصل می‌کنند.
میزبانی همه‌چی تمام عراقی‌ها در مراسم اربعین
حاج‌محمدتقی قربانیان چند نوبت مدیریت کاروانی را عهده‌دار بوده که از مسجد ولیعصر (عج) محله شهید‌رضوی به نیت پیاده‌روی اربعین راه انداخته است؛ سفر‌هایی که برای او و اهل کاروان پر بوده از خاطرات ناب.
برکات انفاق در تنگدستی
حمیدرضا عباسی، ایثارگر محله سرافرازان می‌گوید: حاج‌آقا تقوی برای نیازمندان حاشیه شهر کمک جمع می‌کرد. من گفتم تازه عروسی گرفته‌ام و بدهکارم اما بعد پشیمان شدم و گفتم حاجی‌تقوی بیا! این چند جفت کفش را ببر.
اتفاقات غیرمنتظره اولین سفر زیارتی‌ به کربلا
پدربزرگ احمدآقا شنیده بود اتوبوسی به‌شکل کاروان شخصی، زائران را تا کربلا می‌برد. خانواده هم وسایل مختصری برداشت و همراه این کاروان راهی شد. مسیری که اتفاقات عجیبی همراه شد.
صندوق محله، ۸۰ نفر از بسکابادی‌ها را راهی کربلا کرد
مرداد سال‌۸۸، دو اتوبوس قدیمی پر از زائران مشتاق محله می‌شود. رضا و همسرش هم با همه سختی‌هایی که در مسیر رسیدن به کربلا تحمل کردند، راهی شدند و حتی خرابی اتوبوس هم آنها را از شوق زیارت ناامید نکرد.