همسایهها درکوچه سبحان۱۷ اگر یک روز از حال هم بیخبر باشند، نگران هم میشوند. دوره قرآن و صندوق قرضالحسنهای که همسایهها راهاندازی کردهاند، بستری شده تا بیشتر از حال یکدیگر باخبر باشند.
مریم شیردل سیسال از عمرش را یا معلم بوده است یا مدیر. دراینمیان یک شاگرد پررنگتر از بقیه در ذهنش مانده است؛ دختری که ناگهان سرپرستانش را از دست داد و به ناچار به مدرسه شبانهروزی حاجرضا مقدم پا گذاشت.
همسایههای خیابان شهیدفلاحی۵۰ چندان با هم غریبه نیستند. قدیمیها بهواسطه آشنایی دیرینه و تازهواردها بهواسطه جلسات مهدویت حسینآقای پارسامنش با یکدیگر سلاموعلیک دارند.
داشتن همسایههایی همدل و همراه نعمت کمی نیست. در کوچه جلال آلاحمد ۶۹ هنوز هستند همسایههایی که هوای هم را دارندو به وقت غم و شادی کنار هم هستند و دلشان به بودن هم قرص است.
در میان اهالی دریادل حتی غیرمشهدیها هم احساس غربت و دلتنگی نمیکنند؛ یکی مسئول چای روضهها، یکی پیگیر مشکلات کوچک و بزرگ همسایههاست و یکی هم با ماشینش شده است کارراهانداز مردم.
سال ۸۸ که زهره کشتیدار در مجتمع کیان ساکن شد، هنوز خیلی از واحدها خالی از سکنه بود. زهرهخانم از آن موقع هماهنگکننده رفتن به کوه، سینما و هر تفریح دیگری شده و بچههای همسایهها و مادرانشان نیز در این مسیر همراهش هستند.
فخری سادات مشهدی، زنی مطالبهگر است که از ۳۷ سال قبل در محله هفده شهریور ساکن است. تماسهای او برای رفع مشکلات محله و حتی شهرمان است. او برای رفع مشکل مدنظرش آنقدر پیگیری میکند تا نتیجه مطلوب حاصل شود.






