همراهی با همسایههای مسن در محله آزادشهر
داشتن همسایههایی همدل و همراه نعمت کمی نیست؛ کسانی که به وقت نیاز میتوانند روی مهربانی هم حساب باز کنند و دلشان به این بودن در کنار یکدیگر قرص باشد. شاید این جنس همدلیها در محلات نوپا و در زندگیهای آپارتماننشین امروزی کمتر دیده شود، اما در کوچه جلال آلاحمد ۶۹ هنوز هستند همسایههایی که هوای هم را دارندو به وقت غم و شادی کنار هم هستند.
یکی از همسایههای خوب محله در این کوچه محله آزادشهر مهری لریاننغندر است که همه از گشادهرویی و دستودلبازیاش میگویند.
در عمل به هم مهر میورزیم
محل خانه مهری لریاننغندر تا چهار دهه قبل بخشی از باغ امامرضا(ع) شناخته میشد که تنهامنبع تأمین آب محل در آن بود و همسرش نگهبان منبع. بیشتر همسایهها مهریخانم را به خونگرمی و میهماننوازی میشناسند.
همسایهها توصیفهای مختلفی از او دارند؛ تابستانها که درختهای توت حیاط خانهاش به ثمر مینشیند، او دیسهای استیلی را که برای همین کار تهیه کرده است، پر از توت میکند و به در خانه همسایههای دور و نزدیک میفرستد. اگر همسایهای بخواهد بساط مجلس روضهای را در حیاط خانه او برگزار کند، با روی باز قبول میکند. لب همیشهخندان و دل مهربان مهریخانم سبب شده است همسایهها او را محرم راز بدانند و گاه برای سبکشدن و گرفتن راهنمایی در خانه او را بزنند.
مهریخانم درباره خصلتهای همسایه خوب میگوید: از قدیم گفتهاند از هر دست بدهی، از همان دست میگیری. مهر و مهربانی، مهر میآورد و خشم و کینه، کینه. چه بهتر که با مردم مهربان باشیم تا مهر دریافت کنیم. ما همین کار ساده را در محله، علاوه بر زبان، به عمل هم آوردهایم.
امین یکدیگر هستیم
زهرا گلستانی را مهریخانم معرفی میکند. خانواده زهراخانم چند سال بعد از آنها به این محله آمدهاند. دوستی این دو همسایه از روزی شروع شد که مهریخانم بنا به ضرورتی باید فرزندش را در خانه تنها میگذاشت. او از زهراخانم خواست با سرزدن به خانه او، از فرزندانش خبر بگیرد. همین باب رفاقت و دوستی او با همسایه تازهوارد شد و بین آنها اعتماد شکل گرفت.
او برای بعضی همسایهها امین محله است؛ به وقت سفر، کلید خانهشان را به او میسپارند تا هوا را داشته باشد
زهراخانم به گفته همسایهها کمتر از خانه بیرون میآید، اما در مسجد محله که در نزدیکی خانهاش است، یکی از آدمهای پایکار است و امور مربوط به خیریه مسجد را رتقوفتق میکند. مهریخانم دربارهاش میگوید: او برای بعضی همسایهها امین محله به حساب میآید. به وقت سفر، کلید خانه شان را به او میسپارند تا هوای خانهشان را داشته باشد.
زهراخانم میگوید: امروزه زندگیهای آپارتماننشینی و تغییر سبک زندگی باعث شده است مردم کمتر به هم اعتماد کنند و همسایهها فقط در حد سلام و علیک با هم آشنا باشند، درحالیکه اگر ارتباط با همسایهها با شناخت و آگاهی باشد، بهوقت نیاز هیچکس مثل همسایه به درد آدم نمیخورد؛ همانطورکه در اسلام هم زیاد به همسایهداری توصیه شده است.
کاسه آش برای خوشامدگویی
عصمت خواجهیزدی یکی از ساکنان قدیمی کوچه جلال آلاحمد ۶۹ است که زهرا گلستانی او را معرفی میکند و میگوید: زمانی که ما تازه به این محله اسبابکشی کردیم و غریبه بودیم، یک روز عصمتخانم با یک کاسه آش برای خوشامدگویی به در خانهمان آمد و این شد باب آشنایی ما با این خانواده. از اخلاق خوش این همسایه همین بس که هر کجا کسی نیاز به کمک او داشته باشد، نه نمیگوید؛ حتی اگر در آن سر شهر باشد.
همسایهها میگویند عصمتخانم در ماه یکی دو بار برای کمک به زنی که از لحاظ جسمی ناتوان است، به محله توس میرود تا کمکحالش باشد. در محله هم هوای پیرزنی تنها و سالمند را با خرید نان و درستکردن سوپ و آش دارد و اگر نیاز به دارو و دکتر داشته باشد، او را همراهی میکند.
عصمتخانم درباره همسایهداری میگوید: هیچ لذتی بالاتر از خوشحالکردن دل بنده خدا نیست. من همین را سرلوحه رفتار با همسایهها قرار میدهم و خدا را شاکرم که از من راضی هستند.
* این گزارش پنجشنبه ۲۲ آبانماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۷ شهرآرامحله منطقه ۱۱ و ۱۲ چاپ شده است.
