حاجحسن جمالی از زمانیکه اینجا بیابان بود و زمستانها از ساعت۴ عصر به بعد، کسی جرئت بیرونرفتن از خانه را نداشت یادش هست؛ از روباه و گاه شغالهایی که زمستانهای سرد بهدنبال غذا سر از شهر در میآوردند.
محله آزادشهر یکی از قطبهای خرید مشهد است. این محله پیش از انقلاب به سبب همسایگی با بوستان «آریامهر» به همیننام معروف بوده است. بعد از انقلاب که نام بوستان آریامهر به «ملت» تغییر میکند، شهید غلامرضا جنگی پیت حلبی روغنی را صاف میکنند و نام «آزادشهر» را به نشانه رهایی از حکومت پهلوی رویش مینویسد.
محمدامیر شعبانی گلخانه و گلفروشیای راه انداخته است تا درکنار حمایت از کودکان کار، امکان کار برای زنان سرپرست خانوار را نیز فراهم کند. او کسی است که برای اولینبار گل فروشهای سر چهارراهها را در مشهد ساماندهی کرد.
به وقت نماز ظهر، این مسجد پر میشود از اهالی آزادشهر بهویژه حضور جوانان. امام جماعت شب مسجد میگوید: بانیان مسجد دنبال ایجاد فضایی برای ترویج دین بودند و به همین دلیل این مکان تا این اندازه متفاوت و معنوی است.
احمد دهقان میگوید: وقتی گوشی مادرم زنگ میخورد، اما جوابی شنیده نمیشد، قلبم میخواست از حرکت بایستد. حتی توصیف آنهمه پریشانی و اضطراب هم به زبان نمیآید. نمیدانید آن شب چقدر به ما سخت گذشت.
محمدعلی سلطانی یکی از قدیمیترین باغبانهای پارک ملت است که عمری با درختها زندگی کرده است. او که پدرش کشاورز بوده خودش هم با گیاهان رابطه خوبی دارد و تا حالا ۲۹ سال سابقه کار دارد.
ابوالقاسم حاذقی از سماورسازان قدیمی است. او از دهه ۱۳۳۰ کارگاهی را در شهر درگز راه میاندازد و سماورهای پناهندگان شوری را تعمیر میکند.
سیدعلی کاشفالحسینی در بحبوحه مبارزات مردم علیه رژیم شاهنشاهی در چهارراه شهدا و هنگام تظاهرات خیابانی به دست دژخیمان نظام طاغوتی هدف گلوله قرار گرفته و قطع نخاع شد.