سعید قرهداشی از همان دوران شیرین کودکی در نتیجه همراهی با پدرش در جلسات قرآن، با این کتاب الهی و منبع لایزال معبود آشنا شده است. او در مدت ۸ ماه کل قرآن را حفظ کرده است.
محله آزادشهر یکی از قطبهای خرید مشهد است. این محله پیش از انقلاب به سبب همسایگی با بوستان «آریامهر» به همیننام معروف بوده است. بعد از انقلاب که نام بوستان آریامهر به «ملت» تغییر میکند، شهید غلامرضا جنگی پیت حلبی روغنی را صاف میکنند و نام «آزادشهر» را به نشانه رهایی از حکومت پهلوی رویش مینویسد.
رضا شریعتی موسیقی را از سال ۱۳۸۲ بهطور حرفهای با ساز ویولن و در کنار استاد صمد برقی شروع کرده، بعدش سراغ ساز کمانچه رفته و در محضر اساتیدی مثل روزبه اسدیان و اردشیر کامکار بوده است.
برگه مرخصی ۱۵ روزه مرتضی هنگام شهادت درجیبش بود، اما قسمت نبود از آن استفاده کند؛ خواهرش میگوید: برای رفتن به جبهه پول نداشت و چون میخواست بیخبر از پدر و مادرم به جبهه برود از من پول قرض گرفت و قول داد که جبران کند.
داشتن همسایههایی همدل و همراه نعمت کمی نیست. در کوچه جلال آلاحمد ۶۹ هنوز هستند همسایههایی که هوای هم را دارندو به وقت غم و شادی کنار هم هستند و دلشان به بودن هم قرص است.
مادر شهید وحید سعادت میگوید: وحید تلاش میکرد همواره برای یتیمها کاری انجام دهد. یک بار توانست مغازه ای برای آغاز کار پسر جوانی در خیابان سمزقند مهيا كند. گاهی نیز برای یتیمها لباس میخرید.
فربد پرخویی، با همکاری برادرش در جشنواره خوارزمی موفق به کسب مقام دوم کشوری شد. او از دهسالگی به انجام کارهای رایانهای و الکترونیکی جذب شد و از دو سال قبل، درباره طرح و ایده ساخت دستگاه هوشمند تنظیم دما حساب کرده بود.
فضایی در مسجد مهیا شده تا در ساعتهایی خاص دانشآموزان عضوکانون و مسجد بتوانند از نیروی بسیجی فعالی که برای تدریس و حل تمرین به این مکان میآیند، استفاده کنند.






