علی وجدانی که از دوازده سالگی وارد دنیای چوب شد، در ساخت درب حرم امامین کاظمین (ع) حضور داشته است.
محله آزادشهر یکی از قطبهای خرید مشهد است. این محله پیش از انقلاب به سبب همسایگی با بوستان «آریامهر» به همیننام معروف بوده است. بعد از انقلاب که نام بوستان آریامهر به «ملت» تغییر میکند، شهید غلامرضا جنگی پیت حلبی روغنی را صاف میکنند و نام «آزادشهر» را به نشانه رهایی از حکومت پهلوی رویش مینویسد.
ماهرخ شاکریان حکم همان نخ تسبیح را دارد. خیران را گرد هم میآورد تا با کمک آنها دردی از بیماران التیام پیدا کند و عزیزی به آغوش خانوادهاش برگردد.
کتابخانه امید شهید باهنر در بوستان ملت هر هفته میزبان بانوان علاقهمند به کتاب خوانی و کتاب است. بانوانی که از سهراه فردوسی، بولوار شاهنامه، محدوده الهیه تا بولوار اندیشه و بولوار وکیلآباد و سرافرازان دراین مکان فرهنگی دور هم جمع میشوند.
وقتی کسی گرفتاری مالی دارد، حاجخانم در جلسه اعلام میکند یک نفر ۴ میلیون تومان پول لازم دارد. همه کمک میکنند تا این مبلغ فراهم شود و بدون اینکه آن فرد را کسی بشناسد، پول را به دستش میرسانند.
علی حریری میگوید: خیلی از شهروندان مرکز شهر برای افطار و تفریح به بولوار وکیلآباد میآمدند و وسط بولوار که پر از درخت توت بود، فرش پهن میکردند.
علیآقا از جوی خیلی معروفی به نام «نهر گناباد» یاد میکند و میگوید: جوی گناباد از دامنه هزارمسجد، بین مشهد و چناران، سرچشمه میگرفت و از ضلع شرقی پارک ملت رد میشد و به باغ ملکآباد میرسید.
تا چند وقت پساز چاپ گزارش، دانشآموزان شفیعی مدام از او سؤالهایی درباره بازیگری میپرسیدند؛ حتی بعضی وقتها والدین میآمدند و با او درباره علایق بازیگری فرزندشان صحبت میکردند.