کد خبر: ۱۰۹۰۵
۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۰

کاظم مستحقی‌راد چهره مطرح تنیس روی میز کشور است

کاظم مستحقی‌راد از ۱۶ سالگی دراین ورزش حضور داشتته که نتتیجه آن ۵۰ رتبه کشوری و ۱۵ مدرک بین المللی شده است.

نشانی منزلش در منطقه ما، محله آزادشهر مشهد است. متولد دهه‌۵۰ است. ۱۶ ساله بود که پا در رشته ورزشی گذاشت. از ابتدا تلاش‌های زیادی در عرصه ورزش از خودش نشان داد و نتیجه این زحمات شد ۵۰ رتبه کشوری و ۱۵ مدرک بین‌المللی.

این هفته سراغ کاظم مستحقی‌راد چهره مطرح تنیس روی میز کشور می‌رویم.  

 

زندگی مرفهی داشتم

دو برادر داشتم که از من بزرگ‌تر بودند و همیشه در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله‌مان فوتبال بازی می‌کردند. یادش به‌خیر آن موقع در خیابان طبرسی زندگی می‌کردیم. پدرم مهمان‌پذیر داشت و روز و شبمان با بازی کردن می‌گذشت.

اگر وقت می‌شد درسی هم می‌خواندیم. خانواده‌ای سنتی داشتیم، اما پدرم خیلی به ما لطف می‌کرد و هیچ کم و کاستی در زندگی نداشتیم و بسیاری از بچه‌های هم‌سن‌و‌سال ما در آن زمان به رفاه و خوشبختی ما غبطه می‌خوردند.

 

از کودکی به ورزش علاقه داشتم

ورزش از تک‌تک سلول‌های بدنم به من نزدیک‌تر است، چون در خانواده‌ای به دنیا آمدم که همه ورزشکار و ورزش‌دوست بودند. گل کوچک، بازی هر روز من و برادرانم شده بود و کم‌کم ورزش کردن شده بود بخشی از زندگی‌مان.

تا اینکه در ۱۶ سالگی به ورزش تنیس روی میز روی آوردم و پا به میدانی گذاشتم که بعد از مدتی دل کندن از آن برایم سخت شد.

پس از مدتی در این رشته پیشرفت کردم و چند دوره عنوان قهرمانی تنیس روی میز استان و کشور را کسب کردم. چندی پیش عنوان مربی اخلاق استان را نیز به دست آوردم.

- چه عاملی باعث شد که به رشته تنیس روی میز روی آوردید؟
چون عاشق حرکت توپ روی میز هستم و به این ورزش به عنوان هنری نگاه می‌کنم که باید بتوانی به خوبی توپ را بر روی میز حرکت بدهی. تکواندو، فوتبال و شنا هم از دیگر ورزش‌هایی است که در آن‌ها دستی دارم.

استاد روشنی، کاووسی و مجید امین‌زاده از الگو‌های ورزشی من هستند که خیلی چیز‌ها از آنها آموخته‌ام

- روزانه چند ساعت ورزش می‌کنید؟
با توجه به اینکه مربی تیم هستم، روزانه سه تا چهارساعت ورزش می‌کنم و معتقد م که زندگی‌ام در تنیس روی میز خلاصه شده است.

- آیا دوست دارید فرزندانتان در آینده به دنبال این رشته ورزشی بروند؟  
آن‌ها هر رشته ورزشی‌ای که به آن علاقه داشته باشند را می‌توانند، ادامه بدهند. مهم ورزش کردن است.

- الگوی شما هم در زندگی کیست؟
استاد روشنی، کاووسی و مجید امین‌زاده از الگو‌های ورزشی من هستند که خیلی چیز‌ها از آنها آموخته‌ام و هر‌کدام یک معلم اخلاق نیز هستند.

- برای مسابقات ورزشی به خارج کشور هم سفر کرده اید؟

۱۲ سفرخارجی برای انجام مسابقات مختلف تنیس داشته ام

- مشکل ورزش تنیس روی میز را در استان چطور ارزیابی می‌کنید؟
متاسفانه برخی از ورزشکار‌های الان ورزشکار نیستند و فقط به مادیات ورزش توجه می‌کنند و فقر فرهنگی در ورزش دامن‌گیرمان شده.

قدیم‌ها ورزش هدف بود، اما امروزه وسیله‌ای شده است برای رسیدن به هدف و مهم‌ترین مشکل ورزش در استان این است که همه به خاطر چیزی به جز خود ورزش به آن روی می‌آورند.

 

کاظم مستحقی‌راد چهره مطرح تنیس روی میز کشور است

 

نفر اول تنیس نوجوانان مشهد

در ادامه می‌رویم به سراغ پوریا فرزند ورزشکار خانواده مستحقی‌راد. آخرین موفقیت پوریا مستحقی‌راد کسب رتبه اول در مسابقات نوجوانان تنیس روی میز محلات مشهد است.

او پیش از این بار‌ها در مسابقات سطح شهر مشهد نفر اول یا دوم شده و سابقه قهرمانی استان را هم دارد.

این نوجوان با‌استعداد در سال‌۱۳۷۸ در مشهد به دنیا آمده است. اگر می‌خواهید با یکی از ورزشکار‌های آینده‌دار محله آشنا شوید گفتگوی ما با پوریا مستحقی‌راد، پینگ‌پنگ باز ۱۴ ساله مشهدی و مادرش را بخوانید.

- چند وقت است که تنیس روی میز بازی می‌کنی؟
به طور جدی سه سال است که این ورزش را دنبال می‌کنم.

- اولین بار چطور به این رشته علاقه‌مند شدی؟
من از بچگی پدرم را می‌دیدم که تنیس روی میز بازی می‌کرد، به همین خاطر به آن علاقه‌مند شدم و به نظرم رشته جالبی است.

- این رشته ورزشی چه جذابیت‌هایی دارد؟  
در این رشته رقابت خیلی حساس است و یک امتیاز می‌تواند جریان بازی را عوض کند. تنیس روی میز رشته کم‌هزینه‌ای است که همه می‌توانند به آن مشغول شوند و در خانواده و مهمانی‌ها هم بازی کنند.

- برای آموزش تنیس روی میز به باشگاه هم رفته‌ای؟
نه، پدرم و دوستش رحیم قاضی آذری، پیش‌کسوت این ورزش هستند و این ورزش را از آنان آموخته‌ام.

- رشته ورزشی پدرت در انتخاب تو هم تاثیر داشته است؟
بله، پدرم ۱۶ سال عضو تیم ملی بود و ۱۵ مقام بین‌المللی و بیش از ۵۰ رتبه کشوری دارد. این افتخارات از جمله عواملی است که مرا به این رشته سوق داد.

- پس پدر و مادرت در موفقیت تو نقش زیادی داشته‌اند، این‌طور نیست؟
بدون شک کمک‌های آنها و فراهم کردن شرایط در کنار کمک مربیانم باعث رشد و پیشرفتم شده است.

- ورزش به درس‌هایت لطمه نمی‌زند؟
طوری برنامه‌ریزی کرده‌ام که هم به موقع به درس‌ها و تکلیف‌هایم برسم و هم به اندازه کافی تمرین داشته باشم.

- به جز تنیس روی میز به کار‌های دیگری هم مشغولی؟
نه زیاد، فقط گاهی فوتسال بازی می‌کنم و به کلاس زبان و کامپیوتر هم می‌روم.

- محله‌تان را دوست داری؟
بله، خیلی خوب است. خانه ما روبه‌روی پارک ملت است. اینجا خیلی جای خوبی است، چون به شهر بازی نزدیکیم. وقت‌هایی که درس ندارم به پارک می‌روم و تنیس روی میز یا اسکیت بازی می‌کنم.

- دلت می‌خواهد در تنیس روی میز به چه سطحی برسی؟
دوست دارم مثل پدرم بتوانم این رشته را حرفه‌ای دنبال کنم و در آن موفق باشم. دلم می‌خواهد به تیم ملی دعوت شوم و در مسابقاتی مثل مسابقات آسیایی شرکت کنم.

پوریا از همان خردسالی به توپ و راکت علاقه داشت

- لطفا خود را معرفی کنید و برایمان از پوریا بگویید؟
پروانه شکاری هستم، مادر پوریا. اوایل تحصیلم در دانشگاه بود که پوریا به دنیا آمد. برایم سخت بود که هم درس بخوانم و هم مراقب او باشم، به همین دلیل وقتی دو‌سال‌و‌نیمه شد شب‌های امتحانم پدرش او را با خود به باشگاه می‌برد تا من بتوانم درس بخوانم.

پوریا از همان خردسالی به توپ و راکت علاقه داشت و با آنها بازی می‌کرد. اولین بار کلاس اول دبستان بود که پدرش او را به مسابقات فرستاد. من در مورد بچه‌هایم- یک پسر دیگر هم دارم که الان به پیش‌دبستانی می‌رود- خیلی حساسیت دارم.

خیلی نگرانش بودم و برایم سخت بود که بچه به این کوچکی از خانواده دور باشد، اما وقتی که دیدم بچه زرنگی است، خیالم راحت شد. اولین سفر تجربه خیلی خوبی برایش بود و بعد از آن به مسابقات مختلفی رفت.

- صحبت دیگری اگر دارید می‌شنویم؟
وقتی پوریا ۶ سالش بود بیماری‌ای گرفت که دائم تب می‌کرد و هرچه می‌خورد معده‌اش نگه نمی‌داشت. حدود یک ماه در بیمارستان‌های دکتر شیخ و امام رضا(ع) بستری بود، آخرش دکتر‌ها گفتند که این بچه مننژیت دارد و اگر فوت نکند فلج مغزی خواهد شد. ما خیلی نگران بودیم.

یک شب شوهرم به حرم رفته بود و تا صبح گریه کرده بود. وقتی از حرم به بیمارستان آمد با وجود اینکه دکتر اجازه نمی‌داد، اما پوریا را با مسئولیت خود از بیمارستان مرخص کردیم و بردیمش پیش پزشک خصوصی.

یک معاینه کامل دیگر که شد، دکترش گفت: این بچه کاملا سالم است و هیچ بیماری‌ای ندارد؛ بچه‌ای که مقدار زیادی خون از او رفته بود تا جایی که دیگر خونی نداشت که بگیرند و وزنش نیز بسیار کم شده بود.

آنجا بود که فهمیدیم امام رضا (ع) او را شفا داده و دوباره به ما برگردانده است.

 

کانون خانواده‌شان گرم بود

در لحظاتی که مهمان این خانواده ورزشکار و ورزش‌دوست هستم گرمی‌و مهربانی تک‌تک اعضای این خانواده با یکدیگر نظرم را جلب می‌کند.

به عنوان آخرین کلام از خانواده مستحقی می‌پرسم چطور می‌شود که اعضای یک خانواده بتوانند به یکدیگر آرامش بدهند، پدر این خانواده با خنده‌ای که بر لب دارد، می‌گوید: این روحیه ورزشکاری است که می‌تواند کانون خانواده را گرم نگه دارد.

ورزش‌کردن شادی را در تمام لحظات زندگی می‌گستراند و شخص ورزشکار با روحیه‌ای بالا با مشکلات زندگی مبارزه می‌کند.



* این گزارش پنج شنبه، ۹ خرداد ۹۲ در شماره ۵۶ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.  

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44