اهل محل، حاجی کرباسی را خوب میشناسند. همه آنها میگفتند حاجی ۱۰۰سال را تمام دارد. بعضیها هم که سن و سالدارتر بودند و ریشسفیدتر، میگفتند حاجی ۷۰ سال همینجا زنگوله میسازد.
در محله شفا، بانوی سرپرست خانواری زندگی میکند که بار زندگی را یکتنه بر دوش کشید و هر بار که زمین خورد دوباره برخاست و چهار فرزند صالح و موفق پرورش داد.
زمانیکه موضوع جوانی جمعیت و اهمیت فرزندآوری ازسوی رهبر انقلاب مطرح شد، عالیهخانم این حرفها را تنها یک توصیه نمیدید و به اتفاق همسرش تصمیم گرفتند تعداد فرزندانشان را افزایش دهند و زندگیشان وارد فصل تازهای شد.
این خانه برخلاف تصور دربست نیست. دو طبقه است؛ طبقه بالا برای مستأجر و طبقه همکف برای سکونت آقای طالبی و خانواده اش. دغدغه این خانواده ، مسئله جمعیت است، از این رو خانهشان را به پرجمعیتها اجاره میدهند.
رحمان ابراهیمپور ۱۰ سال پیش، باشگاه «رزمیکاران» را با همکاری همسرش، نصرت ضربی که او نیز از قهرمانان ورزشهای رزمی است، در محله کوی امیرالمؤمنین (ع) افتتاح کرد. این باشگاه نقش بسزایی در جذب نسل جوان به ورزش داشته است.
سراسر خانه عباس آگهی و محبوبه مهدوی، پرشده است از تابلوهای خطاطی و تذهیب. محبوبه خانم میگوید: هر وقت که کسی به خانه ما میآید از ما میخواهد این هنر را به او آموزش دهیم.
حسین عباسزاده، نویسنده مشهدی کتاب «خوشبحال هیچ کس نیست» میگوید: اگر نگاهی به اطرافمان بیندازیم میبینیم که خیلی از ما حسرت زندگی دیگری را داریم، حسرتی که برخواسته از آگاهی کمِ ما نسبت به واقعیت زندگی آن شخص است.






