خانواده

این زوج سالخورده‌ با فروش آجر روزگار می‌گذرانند
با دست‌های زمخت مهربانش آجر‌های کهنه‌ را می‌شمارد، آجر‌ها به شماره پنجاه  که می‌رسد، پیرزن به پیرمرد سالخورده‌ای که با یک تسبیح بلند روبه‌رویش ایستاده با لهجه شیرینی می‌گوید: «بابای مرضی، یه دنه تسبیح بنداز!»
دلتنگی‌های ساکنان خانه سالمندان
آرزوهایشان کوچک است: آرزوی دیدن دوباره همسر، کاسبی در مغازه، سکونت در خانه‌ای که سال‌ها کلید درش همراهشان بوده است.
مسابقات پرهیجان کشتی در خانه شبستریان‌ها!
هر شب خاک شدن و به زمین خوردن باعث شد، کم‌کم ایمان هم به کشتی روی آورد. موفقیت‏ های ایمان، افشین برادر دیگر را هم راهی رشته کشتی کرد. بدین ترتیب خانواده شبستریان تبدیل به خانواده ‌ای کشتی‌گیر شد.
درباره مراقبان تندرستی خانواده
مهسا سمسار، کارشناس‌ارشد رشته روان‌شناسی و کارشناس سلامت روان مرکز احمدی می‌گوید: افسردگی و اضطراب و استرس و در مرحله بعد وسواس، بیشترین دلایل مراجعه است و بیشترین حضور در این بخش هم به افراد میان‌سال و سالمند اختصاص دارد.
خانواده رضوی، خودشان را وقف دفاع از میهن کردند
خانواده میرزا مصطفی رضوی، از ابتدای شروع جنگ خودشان را وقف آن کردند تا در پایان با یک شهید و دو جانباز شناخته شوند.
خدیجه خانم عصای دست همسر جانبازش است
کمتر‌کسی به خدیجه خانم زنگ می‌زند و او را به میهمانی دعوت می‌کند؛ چون می‌داند او باید خانه بماند و مراقب همسر جانبازش باشد. اصلا خدیجه عصای دست حسن محزونی شده است.
چهاربرج، محله‌ای با صد خواهر و برادر!
خواهر، برادر، پسرعمو و دخترعمو ازجمله عناوینی است که اکثر اهالی محله چهاربرج هنگام صدازدن یکدیگر به کار می‌برند. شاید اگر برای اولین‌بار در محله چهاربرج قدم بگذارید، از دیدن این همه فامیل یک‌جا تعجب کنید.