سیدمهدی ابراهیمزاده، دانشآموخته دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران در رشته فیزیوتراپی است. او سالها است که در محله خواجهربیع کلینیک فیزیوتراپی دارد.
آنسوی خط، زنی است که بیمقدمه میگوید که بازنشسته فرهنگی است. تصورمان این است که دوباره پای گِله از مشکلات معیشتی معلمان درمیان است، اما زن میانسال میگوید: «سال گذشته در جریان اسبابکشی منزلمان زانویم آسیب جدی دید. برای درمان نزد پزشکان متبحر و متخصص رفتم و به چندین مرکز فیزیوتراپی دولتی و غیردولتی مراجعه کردم، اما از شدت درد زانویم کاسته نشد. مدتی بعد بهواسطه یکی از دوستان با فیزیوتراپیستی در محله خواجهربیع آشنا شدم که با همکارانش به لحاظ کیفیت کار و نحوه برخورد با بیمار کاملا متفاوت است.»
نشانی مرکز فیزیوتراپی مدنظر را میگیریم و به آنجا میرویم. کلینیک از تعداد زیاد مراجعهکنندگان غلغله است. خبرنگار شهرآرامحله خود را همراه بیماری معرفی میکند که قرار است تا دقایقی دیگر از راه برسد. مدتی وضعیت را زیرنظر میگیریم. آقای درمانگر یا همان فیزیوتراپیست خوشبرخورد است و لبخندبهلب بیماران را به داخل اتاقهای مخصوص راهنمایی میکند. خبرنگار ما سر صحبت را با یکی از بیماران باز میکند. او خود را نوروز حسینزاده معرفی میکند؛ ۶۷ساله است و از بیماری کمر رنج میبرد. او از هزینههای مقرونبهصرفه این مرکز درمانی و مراعات حال افراد کمبرخوردار میگوید و دستان معجزهگر فیزیوتراپیست.
هر چه میگذرد کلینیک شلوغتر میشود. نزدیک فرد موردنظرمان میرویم و خود را معرفی میکنیم. بعد از رتقوفتق امور بیماران ابراهیمزاده، فیزیوتراپیست محله ما برای دقایقی به پرسشهای شهرآرامحله پاسخ میدهد.
- از سیدمهدی ابراهیمزاده برای ما بگویید.
آدمی کاملا معمولی که ۴۳ساله است و دو فرزند ۹ و ۱۸ساله دارد و دانشآموخته دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران در رشته فیزیوتراپی است.
- چرا این رشته را انتخاب کردید؟
چون خودم با آن درگیر بودهام؛ من در لحظه تولد بهعلت کمبود اکسیژن به فلج مغزی (CP) البته از نوع خفیف آن مبتلا شدم. خانوادهام ابتدا تصور میکردند درد پا دارم، اما بعد با مراجعه به پزشک بیماریام مشخص شد. مهارتهای اندامی و حرکتی من دچار اختلال بود و نمیتوانستم مانند انسانی عادی حرکت کنم. این بیماری معمولا فقط بر حرکتهای جسم تاثیر میگذارد؛ بهعبارتی مغز سالم است، اما متاسفانه قسمتی از آن که باید به دستها و پاها فرمان بدهد، خوب عمل نمیکند.
- چطور با بیماریتان کنار آمدید؟
من به زندگی عادی خودم ادامه دادم. اتفاقا محدودیتهای حرکتی مرا به این سمتی کشاند که شما الان دستاورد آن را میبینید. از نوجوانی در پی کسب اطلاعات و انجام حرکتهای متعدد بودم تا تواناییهای لازم را برای کارهای روزانه به دست بیاورم و اتفاقا تلاشم خیلی موثر بود.
به انواع و اقسام ورزشها میپرداختم؛ دوچرخهسواری، شنا، بدمینتون، تنیس. البته انجام راحت این ورزشها یکشبه به دست نیامده است؛ بلکه آنقدر در روزهای متمادی تمرین کردم و رنج کشیدم تا توانستم از عهده هریک از این مهارتها بهخوبی بربیایم. براثر مطالعه فراوان و تمرین ورزشی بسیار بهویژه از ۱۷سالگی رفتهرفته اندامهای حرکتی تحتانی و فوقانیام توانایی لازم را به دست آوردند و شدم انسانی سالم و توانمند که راه میرود و حتی بهراحتی رانندگی میکند و صاحب خانوادهای سالم است.
- هنوز هم ورزش میکنید؟
کارم آنقدر تحرک دارد و مدام درحال ورزشدادن بیماران هستم که بهنوعی میتوان گفت خودم هم ورزش میکنم. ضمن اینکه مربی درجهسه بدمینتون هستم و سعی میکنم همیشه تحرک داشته باشم.
- از ارتباطتان با شغل فیزیوتراپی بگویید.
ارتباط مستمر با مراجعهکنندههایم را دوست دارم. ببینید، پزشک یکبار بیمارش را ویزیت میکند و معلوم نیست بیمار برگردد یا برنگردد، دارو اثر بکند یا نکند. اما در حرفه ما پیوسته با بیماران سر و کار داری و مستمر به تو مراجعه میکنند و تو در روند درمان و بهبودی آنها هستی. بهعنوان درمانگر، این نوع ارتباط با مردم برایم خوشایند است. اینکه مرحله به مرحله بهبودی افرادی را که اندامهایشان آزرده است میبینم، احساس خوبی به من میدهد. تجربههایی هم که در طول زندگی داشته و آنچه در دانشگاه آموختهام در ارتباطم با بیماران خیلی کمککننده بوده است. تجربه و دانش وقتی در کنار هم قرار بگیرد، موثرتر است. روشی که به آن رسیدهام نیز این است که با کمک حرکتهایی اصولی و ایجاد شرایط خاص مراجعهکنندگان را بهسمت زندگی غیروابسته یا همان مستقل سوق دهم.
- آقای درمانگر چرا محله خواجهربیع را برای کارش انتخاب کرده است؟
منزل خودم در بافت مرکزی شهر است. قبلا در بخشهای فیزیوتراپی مراکز درمانی مانند بیمارستانهای قائم (عج)، موسیبنجعفر (ع) و... به کار مشغول بودم تا اینکه دو سال پیش این کلینیک فیزیوتراپی را در این منطقه راه انداختم. علتش هم این است که بعد از تحقیق و بررسی زیاد در سطح شهر به این نتیجه رسیدم که سه منطقه شهری مشهد که اتفاقا از مناطق نابرخوردار و ضعیف هم هست، بیشترین نیاز را به چنین مراکز درمانیای دارند و باز از میان آن سه منطقه، مردم محله خواجهربیع در اولویتند. این موضوع در مدت دو سالی که کلینیک را راهاندازی کردهام، اثبات شده است و روزانه بهطور میانگین ۱۵ تا ۲۰مراجعهکننده دارم.
زندگی ماشینی امروز و فقر حرکتی، افراد را دچار درد در اندامها میکند
- علت اقبال بسیاری از مردم به انواع ماساژ و پرداخت هزینههای گزاف در مراکز فیزیوتراپی چیست؟
ماساژ و فیزیوتراپی دو دنیای متفاوت است و زمین تا آسمان با هم فرق دارند. زندگی ماشینی امروز و فقر حرکتی، افراد را دچار درد در اندامها میکند. مردم برای رهایی از دردهای موضعی و خستگیزدایی اندام، خود را به دست ماساژور میسپارند؛ چون ماساژهای دستی و مکانیکی خون را در ناحیه مدنظر به جریان میاندازد و فرد به زندگی روزمره برمیگردد. البته چیزی که بسیاری از آن غافلند، این است که با برنامهای مدون و برنامهریزی درست میتوان حتی در آپارتمانی کوچک حرکت داشت. و، اما درفیزیوتراپی با آسیب روبهرو هستیم و برای درمان بیماریها و اختلالات عصبیماهیچهایاسکلتی از تجهیزات مکانیکی و جریانهای الکتریکی و تمرینات ورزشی و جز اینها بهره میبریم.
- گفتید در آپارتمانی نقلی هم امکان ورزش هست؟
بله، شما میتوانید در همان آپارتمان نقلی و بدون هزینه یک تردمیل داشته باشید! چگونگیاش هم به این ترتیب است که اعضای خانواده پشتسرهم و با فاصله به حالت قطارگونه بایستند و در مسیری مشخص حرکت کنند؛ این دقیقا همان کار دستگاه تردمیل است و میتواند شما را از تهدید انواع بیمارهای ناشیاز فقر حرکتی نجات دهد. من کتابی به نام «آمادگی جسمانی» نوشته و حتی دو دوره آموزش آمادگی جسمانی برای کارمندان برگزار کردهام. آمادگی جسمانی آن چیزی که در ذهن عامه مردم نقش بسته و بدو بدو و تحرکات خاص سنگین نیست؛ بلکه هماهنگی روان و جسم است. بسیاری از خانمها هستند که از بیماری واریس رنج میبرند. برای پیشگیری از این بیماری میتوان بالشی را به دیوار تکیه داد و به حالت درازکشیده پا را روی آن از ناحیه مچ بالا و پایین کرد؛ درست مانند پدالهای گاز و ترمز ماشین. این کار را چندین بار پشتسرهم و هر روز تکرار کنید و اثر فوقالعاده آن را ببینید. برای تقویت عضلات لگن هم شیوههای گوناگونی هست؛ مثلا یک بالش را وسط پاها از مچ تا ران میگذاریم و دو پا را به هم نزدیک میکنیم و فشار میدهیم. یا برای پیشگیری از بیماری شایع کمردرد باید پتویی را کف اتاق پهن کنیم و دراز بکشیم و یک دست خود را زیر قوس کمر بگذاریم و یک زانو را به داخل شکم جمع کنیم. ورزشهایی که گفتم برای همه سنین مناسب است.
- هر مرکز فیزیوتراپی به چه تعداد دستگاه نیاز دارد؟
عدد دقیقی نمیتوان ارائه داد، اما من درکنار دیگر دستگاههای موردنیاز، خودم دستگاههایی برای بیمارانم طراحی کرده و ساختهام.
- یعنی ثبت اختراع هم کردهاید؟
نه. اگر دنبال ثبت اختراع میرفتم چه کسی پاسخ این همه بیمار را میداد! از کارم میماندم. ثبت اختراع بهجز زمان و دوندگی زیاد، بودجه بسیاری هم میخواهد. من با بررسی و پژوهش و تجربهام این دستگاهها را ساختهام و الان برای بهبودی مراجعهکنندهها از آن استفاده میکنم؛ نتایج بسیار خوبی هم گرفتهام. یکی از این دستگاهها دستگاه افزایش حرکتی زانوست که درست مانند قایقی است که در آن مینشینی و پارو میزنی. همچنین پوستری تهیه کردهام که قرار است بهصورت کتاب چاپ کنم و ۲۸۰تصویر و بیشاز ۲ هزار حرکت آمادگی جسمانی را دربرمیگیرد.
- اگر آقای ابراهیمزاده به سالهای پیش و لحظه انتخاب رشته دانشگاه برگردد، بازهم فیزیوتراپیست میشود؟
بهصراحت میگویم اگر دوباره بمیرم و زنده شوم باز هم فیزیوتراپیست میشوم؛ چون فهمیدهام از اینطریق میتوانی خیلی به مردم کمک کنی.
- دوست دارید فرزندانتان هم راه شما را ادامه دهند؟
بله، اگر خودشان بخواهند؛ چنانکه پسر بزرگم که الان خدمت سربازی را میگذراند تا پیش از سربازی با خودم کار میکرد. او بسیار به این حرفه علاقهمند است و میخواهد بعد از پایان دوره خدمت هم همین کار را دنبال کند؛
- تا چه زمانی در محله خواجهربیع میمانید؟
تا وقتی زندهام اینجا میمانم؛ چون مردم این محدوده به کمک من نیاز دارند.
زهرا باختران ۳۲ساله است و پیش از این دستیار درمانگر محله خواجهربیع بوده است. در زمان مصاحبه ما بهصورت اتفاقی با پسر کوچکش به کلینیک فیزیوتراپی آمده است. او حرفهای بسیاری برای گفتن دارد؛ حرفهایی مانند اینکه هرکسی اینجا پا گذاشته به لطف و عنایت خدا و دستان معجزهگر آقای ابراهیمزاده خوب شده است. میگوید: یادم نمیرود سال گذشته همین موقع، پسری مادرش را که براثر سکته اندامهای حرکتیاش از کار افتاده بود و نمیتوانست راه برود، بغل کرده و پیش ما آورده بود. بعد از۲۰جلسه درمانهای لازم، این بیمار با پای خودش کلینیک را ترک کرد تا یکی از اتفاقات شیرین عمرم در ذهنم نقش بزند.
*این گزارش یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ در شماره ۱۴۹ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.