میرعمادالدین عصار در طنزنویسی پیشتاز بود
نشریه «آشفته» چاپ مشهد که در اوایل دوران پهلوی منتشر شده است، از پیشگامان طنز و فکاهی بهشمار میرود که در هر شماره خود مجموعهای از مطالب آگاهیبخش و انتقادی منتشر کرده است.
مطالب این نشریه در قالب سرمقاله، داستان دنبالهدار، شعر، مطالب کوتاه، مطالب علمی و اجتماعی و اعلانات و اغلب با زبان طنز و با قلم شخص «عآشفته» یا «عراصع» یا همان میرعمادالدین عصار، مشهور به عماد عصارزاده نوغانی، نوشته شده است که علاوه بر نویسندگی، مدیرمسئولی و صاحبامتیازی نشریه را نیز برعهده داشته است.
اگرچه خیلیها عمادعصار را به روزنامهنگاری و پیشگامی او در عرصه طنزنویسی مطبوعات میشناسند، او آدم جامعالاطرافی بوده و در حوزههای نمایشنامهنویسی، شعر و عکاسی نیز از چهرههای شناختهشده مشهد بهشمار میرود.
در گزارش پیشرو ضمن پرداختن به نشریه «آشفته»، برای نخستینبار اطلاعات مدون و کاملی را نیز از میرعمادالدین عصار ارائه دادهایم.
میرعمادالدین خان کیست؟
عمادالدینعصار در سال۱۲۷۶خورشیدی در شهر تهران به دنیا آمده است. پدرش، یعنی سیدمحمد عصار لواسانی، از عالمان دینی مشهور عصر خود و بزرگان لواسان است و او را برای ادامه تحصیل به اروپا میفرستد. عمادالدین مدتی در اروپا میماند، اما پس از مدتی از تحصیل منصرف میشود و تنها به یادگیری علم هیپنوتیزم و مانیتیزم نزد استادان اروپایی میپردازد.
او حتی بعد از بازگشت به ایران نیز به شوق آموزش هیپنوتیزم به هند سفر میکند، اما در نهایت بهاحتمالقوی در سال۱۳۰۵، یعنی زمانی که پدرش به خراسان تبعید میشود، او نیز به مشهد میآید و نزد پدر زندگی میکند.
به اعتبار نوشتههای منصور همایونی در کتاب «سرگذشت نمایش در مشهد» سید عمادالدینعصار از جمله هنرمندانی بوده که با هنرمندان تئاتر اعتبارالسلطنه همکاری میکرده است.
در این تئاتر که با مدیریت مسیو اوگانف اداره میشده است، اشخاصی، چون پرویز آذرخشی، احسان آذرخشی، حکمی، عباسحیدری، حبیب اژدری، شیخیوسفخان قازیانی، شیخاسماعیلخان قازیانی، میرزاعلیاکبرخان جهانی و محمدعلی اژدری ایفاگر نقشها بودهاند.
ازآنجاکه اعتبارالسلطنه قدیمیترین سالن نمایش مشهد است و افراد یاد شده نیز از نخستین هنرمندان تئاتر هستند، عصار نیز بدون هیچ شکی از نسل نخستین هنرمندان تئاتر مشهد بهشمار میرود.

خالق «باشرفها»
علینجفزاده در کتاب «تاریخ تئاتر مشهد؛ از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی» خبر داده که «میرعمادالدین عصار امتیاز هفتهنامه آشفته را سال۱۳۰۸خورشیدی در مشهد گرفته است. عصار نوشتههای فکاهی خود را راصع امضا میکرد که عکس کلمه عصار یعنی نامخانوادگی اوست.»
در این کتاب آمده است: «عمادعصار طی مدت اقامت و زندگی در مشهد ارتباط هنری خود را با گروههای تئاتر آغاز کرد. براساس آثارش، منجمله در هفتهنامه آشفته که در سالهای ۱۳۰۸ - ۱۳۰۹ خورشیدی منتشر گردید، میتوان ذوق نکتهسنجی و ظرافت قلمش را درک نمود. بسیاری از طنزها و داستانهایش که در هفتهنامه آشفته آمده، میتوانست در صحنه تئاتر نیز اجرا شود.
«مذاکرات دختر باسواد با مادرش و خواستگارها» یا «اشعاری در مدح حضرت وافور» و «یکی به من بگه دوماد خوشگله» نمونههایی از اینگونه نوشتههای فکاهی و طنز هستند. عمادعصار نمایشنامهنویس برجستهای بود و با اینکه در این زمینه صاحبقلم و صاحبنظر بود ولی تا زمانی که مقیم مشهد بود، نمایشنامهای چاپ نکرد.»
خود عصار در مقدمه نمایشنامه چهارپردهای «اشتباهات خندهآور» که درباره سرگذشت دختری است که برای اجرای تئاتر به شهری غریب آمده، به نمایشنامهنویسیاش اشاره کرده و نوشته است: «به کمک ذوق و سلیقه خود چندین قطعه نمایش تنظیم کردهام که از آن جمله «عدالت بشر» به طبع رسید. اکنون قطعات اشتباهات را که بر خلاف آن قطعهای است مضحک و خندهآور به طبع میرسانم. تهران، فروردین۱۳۱۷. ع. عصار.»
اگر از نوشتههای مطبوعاتی بگذریم، «عدالت بشر» قدیمیترین نمایشنامه اوست که در سال۱۳۱۲خورشیدی توسط کتابخانه و مطبعه بروخیم در تهران چاپ شده است. او سپس در سال۱۳۱۷ خورشیدی با روحیه انتقادی خود کتاب دیگری به نام «اسرار حقهبازی» نوشته است که برای آن مقطع زمانی تازگی دارد. یکی دیگر از نمایشنامههای انتقادی عصار «خواب آشفته یا محاکم ارواح سربازان
آمریکایی-انگلیسی-روسی-آلمانی-در محکمه عدل الهی» است که به پیامدهای جنگ جهانی دوم مربوط میشود. «اندیشههای یک مغز پوک»، «راهنمای بایگان»، «محاکمه عشق و جنون و شهوت» و «والده آقامصطفی» از دیگر نمایشنامههای عصار هستند.
در نهایت کتاب سهجلدی «باشرفها» شاخصترین اثر عصار است که نخست بهصورت پاورقی چاپ شده و سپس بین سالهای ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ خورشیدی در قالب کتاب انتشار یافته است. باشرفها یادداشتهای متفرقه و سرگذشت دختری است که هر فصلش مصداقهای زیادی در جامعه آن روزگار داشته است.
عکاس هنری مشهد
از قراین چنین برمیآید که نشریات تحتمدیریت عصار، همواره به روی شاعران و نویسندگان جوان باز بوده است، کمااینکه بسیاری از شاعران و نویسندگان مطرح دورانهای بعد، همچون ناصر انقطاع و پرویز خائفی، نخستین فعالیتهای قلمی خویش را در نشریات «آشفته» و «یویو»، زیر نظر عمادعصار آغاز کردهاند؛ همچنین محمدحسینشهریار در زندگینامه خودنوشت خود از عماد عصار و مجله آشفته نام برده است و سپس ماجرای رفتن خود را به همراه عمادعصار به منزل ملکالشعرابهار شرح داده است.
عمادعصار متخلص به نوغانی همچنین بهعنوان یکی از قدیمیترین عکاسان مشهد نام برده شده است. نسرین ترابی، نویسنده کتاب «عکاسخانه ایام، گزیدهای از تاریخ عکاسی خراسان» نیز به نقل از علیاکبر گلشنآزادی که از روزنامهنگاران و شاعران ابتدای عصر پهلوی بوده، نوشته است: «او [عصار]هروقت بیپول میشد، برای گذران معاش هم عکاسی میکرد.»
تا پیرزنی رو میبینم، من رو به پهلودستی خودش نشون میده، میگه جوانمرگشده اینه که توی روزنومه از ماها بد نوشته
بااینحال گویا عصار در بخش تجاری عکس نمیگرفته است. مؤید این سخن، برندهشدن جایزه خراسان با عکسی از روستای مایون است. او همچنین اولین روزنامه مصور مشهد را با عکسهای خود منتشر کرده است که در آن روزگار نمونه ندارد.
شکل و شمایل «آشفته»
کتاب «تاریخ جراید و مجلات ایران»، نوشته محمد صدرهاشمی که جلد نخستش در سال۱۳۲۷خورشیدی منتشر شده، مرجع شناخت و معرفی اغلب نشریات ایران است، اما از نشریه «آشفته» اطلاعات زیادی ندارد. تنها اطلاعاتی که میتوان در این کتاب یافت این است که «روزنامه هفتگی آشفته در خراسان در سال۱۳۰۸شمسی منتشر شده است.»
ازاینجهت باید بهسراغ منابع دیگر رفت تا فهمید نشریه «آشفته» در دوران حکومت مطلقه استبدادی و خفقان پهلوی اول و در بین سالهای ۱۳۰۸تا۱۳۰۹ خورشیدی بهعنوان نخستین روزنامه فکاهی مشهد منتشر شده است. شماره اول این نشریه ۲۷آبان۱۳۰۸ و شماره بیستوچهارم آن که آخرین شماره انتشارش در مشهد است در تاریخ ۲۹اردیبهشت۱۳۰۹ خورشیدی منتشر شده است.
هرشماره از این نشریه در چهار صفحه و در قطع روزنامهای منتشر شده است. در سرصفحه شمارههای نخست نشریه آشفته، سه ستون مشاهده میشود. در ستون میانی عنوان نشریه (آشفته) بهصورت درشت درج شده است و در زیر آن سه واژه فکاهی، اجتماعی و هفتگی قرار دارد. در بالای عنوان نیز تاریخ شمسی و قمری شماره چاپشده ذکر شده است. در ستون سمت راست و در بالای صفحه، نام محل اداره نشریه قرار دارد که «مشهد-چهارباغ» معرفی شده است.
نام نگارنده و مدیرمسئول نشریه «سعمادآشفته» معرفی شده و چنین ادعا شده که «وجه آبونه قبلا دریافت میشود». در پایین ستون سمت راست نیز نمره مسلسل نشریه مشخص شده است. در ستون سمت چپ، قیمت اشتراک بدین صورت آمده است: «قیمت تکشماره: شش شاهی، قیمت اشتراک سالیانه: سی قران، ششماهه: هجدهقران؛ خارجه بهعلاوه اجرت پست».
درباره این نشریه باید گفت که از شماره هفتم نشریه، تغییراتی در بالای صفحه نشریه ایجاد شده است، از جمله آنکه کاریکاتوری بهعنوان لوگوی نشریه انتخاب شده که در آن نوجوانی در حال توزیع نشریه به مخاطبان مشتاق و علاقهمند است و گروهی زورمند و متمول نیز بهدنبال این نوجوان هستند تا او را از این کار منصرف کنند. این تصویر احتمالا میخواهد به خوانندگانش القا کند که مطالب این نشریه در پی نقد اوضاع نابسامان آن روزگار است که سررشته آن در دست زورمندان و متمولان است.
آشفته از این شماره به بعد قیمت اشتراک خاصی هم برای «محصلین و محصلات» در نظر گرفته که بهاینصورت است: اشتراک سالیانه ۲۵قران و ششماهه ۱۵قران.
آشفته البته تغییرات دیگری نیز داشته است، مثلا اینکه فقط در شمارههای ۱۵، ۱۶ و ۱۷ نشریه، عنوانش عوض شده و با نام «صاعقه شرق» منتشر شده است. در توضیح این تغییر چنین آمده است: «اخطار:، چون روزنامه آشفته بهواسطه موانعی فعلا منتشر نمیشود، روزنامه صاعقه شرق مرتبا به مشترکین محترم آشفته تقدیم میشود (دفتر آشفته).»
در این سه شماره صاحبامتیاز «عملکانی» و نگارنده «عآ» معرفی شده است که منظور از این دو نفر، میرزاعلیآقاملکانی و عمادالدینعصار است؛ ازاینجهت سبک و نوع مطالب این سه شماره با سایر شمارههای آشفته تفاوت چندانی ندارد؛ بااینحال از شماره۱۵ به بعد، نوع مطالب نشریه دوباره «فکاهی، اجتماعی، اخلاقی» ذکر شده است.
دیگر تغییر نشریه از شماره۱۵ به بعد، تغییر چاپخانه آن است. تا قبل از این شماره، همه نسخههای آن در مطبعه نور مشهد چاپ و پس از آن کار به مطبعه ایران سپرده شده است.
از روزنامه آشفته در مجموع ۲۴شماره در مشهد منتشر شده است. در شماره۲۴ که در تاریخ ۲۹اردیبهشت۱۳۰۹ چاپ شده، زیر عنوان «تودیع» آمده است: «از عموم کسبه و تجار، اعیان و اشراف طلاب و مشترکین محترم خداحافظی نموده و همگی را به خدا میسپارم و در همین چندروزه عازم تهران هستم. (آشفته)»
عمادآشفته پس از آنکه رهسپار تهران شده، در سال۱۳۱۰ نشریه جدیدی را با اسم «جنگ آشفته» و بعدتر با همان نام «آشفته»، اما با سبک و قالبی متفاوت منتشر کرده است که انتشار آن تا پایان حیاتش، یعنی سال۱۳۳۶خورشیدی، ادامه داشته است. او همچنین در سال۱۳۲۵ خورشیدی امتیاز هفتهنامه سیاسی، اجتماعی «دانستنیها» را گرفته و این نشریه را در دهه ۳۰ با همراهی حسین خلیلیفر منتشر کرده است.

محتوای «آشفته»
باتوجهبه همزمانی انتشار روزنامه با عصر استبداد پهلوی اول، «آشفته» از ورود به مسائل سیاسی دوری جسته است، اما بازهم شاهد انتشار مطالب زیادی در قالب طنز و فکاهی هستیم و شاید بههمین سبب است که میتوان آن را از پیشگامان نشریات طنز و فکاهی در شهر مشهد معرفی کرد. مطالب این نشریه در دو قالب عامیانه و کتابی نوشته شدهاند، اما رویکرد همه آنها طنز است.
این طنازی را حتی میتوان در متن آگهیها و اعلانات نیز دید. برای نمونه در «اعلان مردهشورخانه» نوشته شده است: «مردهشورخانه مشهد مثل سایر ممالک متمدنه بیرون شهر نیست. اگر آقایون غریب و تازهوارد خدانکرده زبونم لال، احتیاجی به مؤسسه فوقالذکر پیدا کردند، به مرکز شهر جنب بازار بزرگ مراجعه فرمایند.»
در جلد دوم کتاب «تاریخ تحلیلی روزنامهها، مجلهها و سالنامههای خراسان (دوره پهلوی)»، تألیف ابراهیم حافظی و زینب اسماعیلیبایگی، به یکی از مطالب «آشفته» اشاره شده که درباره خرافاتی است که دامن زنان جامعه را گرفته است. بدیهی است که پرداختن به چنین مواردی اعتراض جمعی از زنان را نیز به دنبال داشته باشد.
عصار در یکی از مطالب «آشفته» نوشته است: «شب فکر میکنم قلمو ور میدارم بیست صفحه کاغذ رو سیاه میکنم تا یک چیزی برای مادرشوهرا مینویسم. فرداش نه پسفرداش، تو خیابون کوچهبازار هرجاکه عبور میکنم، تا یک زنی، پیرزنی رو میبینم، من رو به پهلودستی خودش نشون میده. اونوقت بیرودرواسی میگه جوانمرگشده اینه که توی روزنومه از ماها بد نوشته....»
آشفته بارها مورد انتقاد قشر زنان که ادعای حمایت آنها را داشته، قرار گرفته و جالب اینکه اعتراض آنها را نیز به چاپ میرسانده است.
تشکر ویژه از ابراهیم حافظی، رئیس اداره مطبوعات سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستانقدس
* این گزارش یکشنبه ۱۶ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۴۶۴۵ صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.
